اینکه واقعا شادی چیست پرسشی است که انسانها قرنهاست در تقلای یافتن پاسخ مناسب برای آن هستند. اما علم به تازگی بحث و بررسی دربارهی این سؤال را آغاز کرده است. بگذارید قبل از اینکه ببینیم علم برای پرسشِ شادی چیست به چه پاسخی رسیده است، به یک سؤال سادهتر پاسخ بدهیم: شادی چه چیز نیست؟
بعضیها در این مواقع سؤالاتی شبیه به این را مطرح میکنند: «آیا کسانی که همیشه کوکائین مصرف میکنند، افراد خوشحالی هستند؟»، اگر تنها چیزی که نیاز داریم احساس خوشحالی همیشگی باشد باید در جواب گفت بله افراد خوشحالی هستند! اما نگران نشوید قصد نداریم بگوییم برای اینکه به جمع خوشحالان بپیوندید کوکائین مصرف کنید! آخرین تحقیقات علمی جواب کاملتری برای این موضوع مطرح میکند؛ افراد با خلق و خوی آرام و متعادل نسبت به کسانی که حد بالایی از شادی موقتی را تجربه میکنند، سلامت روانی بالاتری دارند، چون مثل تمام احساساتی که تجربه میکنیم شادی کاذب هم هر اندازه به اوج برسد به همان اندازه، افت میکند و حال بدتری را تجربه خواهیم کرد.
از طرف دیگر معمولا هنگامی که از افراد مختلف دربارهی اینکه چه چیزی به زندگیشان ارزش میدهد سؤال میکنیم، به ندرت حرفی دربارهی خلق و خو و احساسات خود میزنند. آدمها معمولا به چیزهایی استناد میکنند که هویتشان را میسازد؛ چیزهایی مثل شغل یا روابطشان! از طرف دیگر همین یافتههای علمی نشان میدهد اگر بیش از حد روی تلاش برای شادی بیشتر و تجربهی همیشگی حس خوب تمرکز کنید، تواناییتان برای داشتن احساس خوب ضعیفتر میشود، بعد از این اتفاق، هیچ مقدار احساس خوب شما را راضی نمیکند. از طرف دیگر آنچه شما انتظار دارید یعنی همان «شادی همیشگی» به لحاظ فیزیکی هم برای اغلب افراد امکانپذیر نیست.
هر چند با زندگی کردن زیر خط فقر، خوشحال بودن واقعا کار سختی است! اما گذشته از این، به نظر نمیرسد شادی را هم بشود با پول خرید. تصور کنید ناگهان ۵۰ میلیون تومان در سال افزایش درآمد داشته باشید، قبول دارم! من هم بودم هیجانزده میشدم! اما این خوشحالی مقطعی فقط تا زمانی طول میکشد که توقعات جدیدی هماهنگ با این بودجهی تازه پیدا کنید. شما خوشحال شدید چون قبل از این توقعاتی داشتید که کمتر از درآمد جدیدتان بود و حالا اوضاع تغییر کرده است.
شما خوشحالتر از قبل شدید چون پیش از این نمیدانستید قرار است پولدارتر شوید حالا که فهمیدید خوشحال شدید وگرنه شاید قبلش هم به اندازهی کافی خوشحال بودهاید. این شرایط دربارهی تمام چیزهایی که هر فردی مدتها در حسرت داشتنش بوده است، صدق میکند. دربارهی خانهی جدید، اتومبیل جدید، ابزارهای جدید و… اما شما بهتر از من میدانید وقتی به هرکدام از این چیزها برسیم اولش شاد میشویم اما بلافاصله چیز دیگری میخواهیم تا با داشتن آن چیز جدید بتوانیم دوباره خوشحال بشویم. اما یک مورد استثنا وجود دارد، زمانی که پولتان را صرف تجربه با آدمهای دیگر میکنید. مثلا پولتان را برمیدارید و به تعطیلات و سفر میروید، مکانهای تازه را میبینید و اوقات هیجانانگیز و جذابی را با دوستان یا افراد خانوادهتان میگذرانید، در اینصورت به مفهوم واقعی شادتر خواهید بود. اما چه میشود کرد، به ندرت افراد این شادیها را به کسب ثروتهای بادآورده ترجیح میدهند.
ضربالمثل قدیمی «بالاخره رسیدیم»، اغلب برای بحث شادی صادق است، هرکس در پی شادی باشد بالاخره روزی به آن میرسد! اما برخلاف تصور عموم شادی مقصد نهایی نیست چون تمام شادیها موقتی هستند. مگر اینکه شما ژنتیکی فرد خوششانسی باشید یا طبیعت شادی داشته باشید، در واقع چیزی که مهم است شاد ماندن و حفظ بقای احساس شادی درون شماست که تلاش زیادی میخواهد.
بیشتر تکنیکهای ابداع شده برای شاد بودن، مثل یادداشتهای سپاسگزاری، برای این است که شاد بودن جزو عادات ما باشد پس میتوانید برای همهی اتفاقات، یادداشت شکرگزاری بنویسید. نه تنها برای یک اتفاق، بلکه برای تمام رویدادهای زندگیتان حتی آنها که مدت کوتاهی خوشحالتان کرده است مثل ازدواج یا ترقی کردن، چون تمام این خوشحالیها بعد از اینکه به آنها برسیم از بین میروند.
تحقیقات نشان میدهد، شادی در واقع مجموع کیفیت دو احساس درونی ماست، یکی حس رضایت ما (مثلا وقتی معنای واقعی کار یا عملکردمان را درک میکنیم) و دیگری کیفیت احساسات خوبی است که در طول زندگی دریافت میکنیم، که هردوی اینها منجر به شادی میشوند و هردو پدیدههای نسبتا پایداری در زندگی هر فرد هستند. زندگی ما ممکن است تغییر کند و خلق و خوی ما شاید مدام در نوسان باشد، اما احساس شادی بهصورت ژنتیکی پایدارتر از هر حس دیگری عمل میکند. پس خبر خوب این است که با تلاش مداوم میتوان در این مورد تعادل برقرار کرد.
بیایید به این قضیه هم مانند تنظیم وزنمان فکر کنیم: اگر هر چیزی که نیاز دارید بخورید و فعالیتتان در حد نیاز باشد، بدنتان در یک وزن معین، ثابت میماند. حالا اگر کمتر از نیاز بدنتان غذا بخورید و بیشتر ورزش کنید، خوب وزنتان بر همین مبنا تنظیم میشود. در صورتی که رژیم غذایی یا برنامهی ورزشی تازهی شما به بخشی از زندگی روزمرهتان تبدیل شود، وزن بدنتان در وضعیت جدید ثابت میماند و کم و زیاد نمیشود اما اگر دوباره شروع کنید به خوردن و ورزش کردن طبق برنامهی قبلی، سرجای اولتان برمیگردید. خوب شادی هم همینطور است.
شما توانایی این را دارید که کیفیت، چگونگی و میزان شادیتان را در اختیار خودتان بگیرید و عملکردی متناسب با آن داشته باشید. میتوانید عاداتی بلندمدت در زندگیتان ایجاد کنید، عاداتی که زندگی و روزهای رضایتبخشتر، کاملتر و شادتری را برایتان به ارمغان بیاورند.
برگرفته از: happify