تله زندگی اصطلاحی عامیانه است برای اشاره به آنچه که متخصصان روانشناسی به آن طرحواره می گویند. طرحواره یا تله زندگی باورهای عمیق و تزلزل ناپذیری هستند که در دوران کودکی درباره خود، دیگران و جهان شکل گرفته است. یکی از این باورهای عمیق، تله استحقاق است.
این تله ها با اینکه آسیب هایی به ما می زنند، ولی نوعی قدرت پیش بینی و ثبات در زندگی نیز به ما می دهند.
برای همین ما مدام در حال بازآفرینی آنها هستیم.
یکی دیگر از تله های مورد بحث، تله زندگی استحقاق است که کل زندگی شخص تحت تاثیر این تله قرار گرفته و به زندگی او جهت می دهد.
افراد گرفتار در این تله به ندرت برای تغییر اوضاع خودشان تلاش می کنند. دوست ندارند برای تغییر به روانشناس مراجعه کنند و همیشه دیگران را مقصر مشکلات زندگی خود می دانند.
کسانی که به تله زندگی استحقاق گرفتار شده باشند به این اعتقاد دارند که از تمامی افراد برتر هستند و حق ویژه ای برای خود قائل هستند.
این افراد تعهد خاصی نسبت به رعایت کردن اصول روابط اجتماعی و متقابل خود ندارند.
انتظار دارند دیگران همه درخواست های آنان را بدون در نظر گرفتن اینکه چقدر برای آنان هزینه بر است انجام دهند.
چنین افرادی برای آنکه بتوانند قدرت نمایی کنند به طور افراطی به دنبال برتری جویی هستند و از کاربرد کلماتی مانند موفق ترین، با استعداد ترین، قدرت مند ترین و ثروتمندترین لذت می برند.
به طور کلی این افراد احساس می کنند از دیگران برتر و نخبه هستند.
در نتیجه این حق را به خود می دهند که از امتیازاتی برخوردار باشند. از طرف دیگر این افراد به واسطه همین احساس برتری، اصل احترام متقابل در روابط اجتماعی را رعایت نمی کنند و همواره سعی در کنترل رفتار دیگران به نفع خود دارند.
این افراد در فعالیت های خود خواهانه درگیر می شوند و بیشتر تمایل به انجام کارهایی دارند که فشار کاری زیادی را برای دیگران به همراه دارد.
کسانی که در تله زندگی استحقاق گرفتار شده اند، دارای رفتارهایی مانند قدرت طلبی افراطی، رقابت جویی بالا، سلطه گری بیش از حد، لحن بیان پرخاشگرانه و نامناسب هستند.
تله زندگی استحقاق ناب و بیمارانی که در علم روانشناسی تحت عنوان خود شیفته یاد می شوند.
بیماران خودشیفته برای جبران تله زندگی نقص و شرم خود به گونه ای رفتار می کنند که انگار مستحق آن برخورد و رفتار هستند. این گونه رفتار بیماران خودشیفته را استحقاق شکننده می گویند.
اگر خانواده و اطرافیان نتوانند در برخی از موقعیت ها که لازم بوده است کودک را محدود کنند، احتمال مبتلا شدن به تله زندگی استحقاق در بزرگسالی این کودکان بیشتر می شود.
این تله ناشی از افراط در ارضا نیازها است، به عبارتی این گونه افراد در طول زندگی خود محدودیتی را تجربه نکرده اند و همیشه احساس کرده اند که شخص خاصی هستند که دیگران دست به سینه مدام باید از آنها اطاعت کنند.
بیمارانی که در تله استحقاق گیر کرده اند، در دوران کودکی لوس بارآمده اند و این رفتار ها در بزرگسالی ادامه پیدا کرده است.
درواقع، این تله به عنوان جبران افراطی طرحواره زیر بنایی در نظر گرفته نمی شود و کسانی که این تله زندگی را دارند معمولا طرحواره زیربنایی آنها مورد درمان قرار نمی گیرد بلکه محدود کردن شخص محور اصلی درمان قرار گرفته و با محدود کردن خواسته ها و تمایلات شخص مورد نظر می توان از این تله زندگی رهایی یافت.
همانطور که گفته شد، یکی از راه های درمان این تله زندگی محدود کردن شخص مورد نظر است برای همین بهتر است این فعالیت ها در راستا درمان او انجام شود:
کسی که تمام نیازهای او بیش از حد برآورده شده باشد و در راه تامین نیازهایش هیچ گونه محدودیت واقع بینانه ای وجود نداشته باشد حتما در تله استحقاق در آینده قرار می گیرد و کسی که در این تله گرفتار شده باشد، بیشتر مشکل را در اطرافیان خود جست و جو می کند و خود را شخص بی نقصی می داند که نیازی به درمان ندارد.
به شما پیشنهاد میکنیم از طرحواره درمانی سیمیاروم با برترین روانشناسان ایران، بهرهمند شوید.
نظر شما در مورد این تله چیست؟ در کودکی از شما با چه صفتی یاد می شد؟ آیا کودک لوسی بودید که همیشه به همه خواسته هایش می رسید؟ این تربیت چه تاثیری در روابط شما به عنوان یک بزرگسال دارد؟
برای شروع جلسات طرحواره درمانی، ابتدا لازم است یک روانشناس خوب پیدا کنیم، پس حتماً مطلبِ "چگونه یک روانشناس خوب پیدا کنیم؟" را مطالعه کنید.