مجله روانشناسی و زندگی
مجله روانشناسی و زندگی
خواندن ۸ دقیقه·۳ سال پیش

همه چیز درمورد فرسودگی شغلی

فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی


یکی از مفاهیمی که در سال های اخیر توجه روانشناسان صنعتی – سازمانی را به خود معطوف ساخته، از پادرآمدن، از رمق افتادن، ازکارافتادگی، بی حالی، سستی، رخوت متصدی شغل است که به آن اصطلاحاً فرسودگی شغلی گفته می شود. به نظر می رسد فرسودگی شغلی نوعی پاسخ فرد به عوامل فشارزای میان فردی در محیط کار باشد که طی آن تماس بیش از ظرفیت متصدی شغل با دیگران، باعث ایجاد تغییراتی در نگرش ها و رفتار وی نسبت به آنان می شود.

فرسودگی شغلی چیست؟

مفهوم فرسودگی شغلی برای اولین بار به صورت رسمی در اوایل ۱۹۷۰ توسط هربرت فرودنبرگر، معرفی شد. وی این پدیده را سندرم تحلیل قوای جسمی – روانی نامید. او فرسودگی را حالتی از خستگی هیجانی و جسمانی دانسته است که از شرایط موجود در محیط کار نشأت می گیرد. براساس مطالعات فردونبرگر و همکارانش، کاهش احساسات و فقدان انگیزه، تعهد و مسؤلیت مورد بحث و بررسی و سنجش قرار گرفت.

به عبارت ساده تر، فرسودگی شغلی حالتی از خستگی جسمانی، عاطفی و روحی است که در نتیجه مواجهه مستقیم و دراز مدت با مردم و در شرایطی که از لحاظ عاطفی طاقت فرسا است، ایجاد می شود. فرسودگی شغلی باعث خستگی عاطفی و جسمی شده و در نتیجه منجر به ایجاد خود پنداره منفی در فرد، نگرش منفی نسبت به شغل و فقدان احساس ارتباط با مراجعان، هنگام انجام وظیفه می گردد.

سندرم فرسودگی شغلی حتی زندگی خارج از محیط کار و زندگی خانوادگی را نیز مختل می سازد. کاهش تولید یا نارضایتی حرفه ای، افزایش حوادث و تصادفات و کاهش سلامت روانی از جمله پیامدهای فرسودگی شغلی است.

علائم و نشانه های فرسودگی شغلی

فرسودگی شغلی یکباره به وجود نمی آید، بلکه نشانه های آن ابتدا به صورت علایم هشدار دهنده ظاهر می شوند. بی توجهی نسبت به این علایم می تواند باعث تشدید نشانه های مرضی شده و مرحله ای فرا می رسد که شخص در محیط کار خود گرفتار وحشت و هراس می گردد و با تشدید این نشانه ها، زندگی شخصی وی نیز با مشکلات فزاینده همراه می شود. به ندرت می توان شخصی را یافت که علیرغم گرفتار شدن به فرسودگی شغلی، در زندگی خصوصی خود با نشاط و پر انرژی باشد.

فردی که هر روز صبح با بی علاقگی کامل منزل را به قصد کار ترک می کند و در طول راه نیز نسبت به کارش احساس منفی دارد، در پایان کار روزانه احساس خستگی و تهی بودن خواهد داشت. این خستگی روانی، نشانه ای از فرسودگی شغلی است. به عبارت دیگر، یکی از علائم فرسودگی شغلی، کاهش علاقه نسبت به محیط کار است.

هر فردی ممکن است ( علی رغم اینکه در چه درجه و رتبه شغلی قرار دارد ) به صورت یکی از قربانیان فرسودگی شغلی درآید؛ بنابراین لازم است قبل از تشدید فرسودگی شغلی در فرد، به علایم هشدار دهنده ذیل توجه کافی شود:

  • نشانه های بدنی :

تحلیل رفتگی با انرژی پایین، خستگی مزمن، ضعف، احساس خستگی، دردهای عضلانی، افزایش آمادگی و استعداد برای ابتلا به بیماری، سردرد های مکرر، تهوع، مشکلات گوارشی، سرماخوردگی های مکرر، شکایات متعدد بدنی مشخص می شود.

  • نشانه های هیجانی:

تحلیل رفتگی هیجانی ممکن است با احساسات افسردگی، ناامیدی، افزایش تنش، و تعارض ها در خانه، افزایش حالات عاطفی منفی ( مانند خشم، بی صبری و تحریک پذیری ) و کاهش حالات عاطفی مثبت ( مانند دوستی و مساعدت، با ملاحظه بودن، مؤدب بودن ) همراه باشد. تحلیل رفتگی ممکن است نارضایتی و نگرش های منفی نسبت به خود، نسبت به کار و به طور کلی نسبت به زندگی را شامل گردد. افسردگی، احساس درماندگی و احساس گیرافتادن در شغل خود همه بخشی از نشانه های بالینی تحلیل رفتگی هیجانی هستند.

  • نشانه های رفتاری:

فرسودگی شغلی با علائم رفتاری متعددی همراه است که عبارتند از: تحریک پذیری، پرخاشگری ، تفکر جمودی یا مقاومت کلی نسبت به عقاید جدید یا هر نوع تهدیدی در زمینه تغییر وضعیت موجود، گناهکار دانستن سایرین و بروز گرایشات منفی و بدگمانی که این عوامل بطور کلی موجب بروز رفتارهایی همچون غیبت های مکرر، سستی، کاهش دقت در انجام وظایف شغلی، کاهش عزت نفس و انتقال فشارهای کار به منزل می گردد.

فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی


عوامل بوجود آورنده فرسودگی شغلی

فرسودگی شغلی تنها به دلیل کار استرس‌زا یا مسئولیت‌های زیاد ایجاد نمی‌شود؛ بلکه عوامل دیگری از جمله شیوه زندگی و ویژگی‌های شخصیتی در فرسودگی شغلی نقش دارند. در واقع آنچه که فرد در اوقات فراغت انجام می‌دهد و نگاهی که به جهان اطراف دارد، می‌تواند در ایجاد استرس شدید نقش داشته باشد .بطورکلی عوامل متعددی در شکل‌گیری فرسودگی شغلی مؤثر هستند. اما پژوهش‌ها نشان داده است که ۴ عامل اصلی و بسیار مهم در ایجاد فرسودگی شغلی تاثیر دارد:

  • خستگی عاطفی:

افرادی که به صورت افراطی خود را درگیر شغل می‌کنند و به عبارتی کمال‌طلب هستند معمولاً اهداف غیر واقعی برای خود درنظر می‌گیرند و وقتی به اندازه تلاششان بازخورد مثبت نمی‌گیرند در چرخه فرسودگی شغلی گرفتار می‌شوند.

  • عملکرد شخصی:

عدم احساس کنترل بر روی وظایف و کارها، عدم تناسب حقوق ومزایا با کار انجام شده، عدم قدردانی یا دریافت پاداش بابت عملکرد خوب، انجام کارهای یکنواخت یا بدون چالش، کار در محیط آشفته و پر هرج ومرج و دلگیر؛ باعث می شود که افراد مدام خود را ارزیابی کرده و در نتیجه احساس غیر مفید بودن داشته باشند. این افراد همیشه فکر می‌کنند کارهایی که انجام می دهند، بی فایده است و نمی‌توانند از تمام و یا قسمت اعظم توانایی و استعداد خود در انجام کارها استفاده کنند.

  • عدم تطابق فرد با وظایف شغلی:

مطلع نبودن از اهداف سازمان و نقش خود و همچنین انتظارات شغلی نامشخص یا بالاتر از حد انتظار؛ باعث می شوند، افراد شخصیتی را از خود نشان ‌دهند که با رفتار و شخصیت واقعی آنها در تناقض است. به عبارت دیگر سازمان فرد را در راستای رفتاری سوق می‌دهد که مطابق با نظام ارزشی شخص نیست.

  • درگیری:

افرادی که خود را بیش از اندازه در کار غرق می‌کنند، بدون داشتن زمان کافی برای معاشرت یا استراحت؛ مستعد فرسودگی شغلی هستند. این افراد از سایر جنبه‌های مهم زندگی غافل شده و اغلب زندگی تک بعدی دارند.


فرسودگی شغلی چه مراحلی دارد؟

مراحل پنج گانه فرسودگی شغلی عبارتند از :

  • مرحله ماه عسل:

در این مرحله فرد احساسات شادمانی و سرخوشی ناشی از برخورد با شغل جدید را تجربه می کند. این احساسات عبارتند از: تهییج، اشتیاق، غرور و چالش. در این مرحله که فرد با شور و شوق زیاد کار خود را شروع می‌کند؛ همه چیز خوب است. اما اگر کار با انتظار فرد هماهنگ نباشد، به تدریج شوق او از بین می‌رود و کمبود انرژی آغاز می‌شود تا حدی که انرژی جسمی و روانی وی تحلیل می‌رود.

  • مرحله کمبود سوخت:

در این مرحله، فرد نوعی احساس مبهم زوال، خستگی و گیجی را تجربه می کند. نشانه های این مرحله عبارتند از: نارضایتی شغلی، عدم کارایی، اختلال در خواب و احساس خستگی. نتایج چنین احساساتی نیز واکنش فرار (پرخوری و اعتیاد) است.

  • مرحله نشانه مزمن:

در این مرحله نشانه های مرضی فیزیولوژیکی بیشتر آشکار می شوند و فرد نیازمند توجه و کمک می شود. نشانه های عادی این مرحله عبارتند از: فرسودگی مزمن، بیماری جسمی، خشم و افسردگی. در این مرحله، نوعی احساس خستگی و فرسودگی، بر فرد مستولی می شود.

  • مرحله بحران:

اگر احساسات و نشانه های مرضی مرحله سوم برای مدتی طولانی ادامه پیدا کند، فرد وارد مرحله بحرانی می شود. دراین مرحله فرد احساس می کند که مورد ظلم واقع شده و تمایلات مربوط به بدبینی، شک و تردید نسبت به خود، در او افزایش می یابد. در این مرحله، ممکن است فرد دچار زخم معده، سردرد، دردهای عضلانی، فشار خون بالا و کم خوابی شود. ضمناً ممکن است این دردها به صورت حاد نیز جلوه گر شوند.

  • مرحله برخورد با دیوار:

این مرحله با به پایان رسیدن نیروی فرد برای سازگاری با محیط کار مشخص می شود و احتمال دارد، فرد شغل خود را از دست بدهد. از طرف دیگر، این احتمال نیز وجود دارد که در این مرحله و با بهبود فرد، بعضی از نشانه های مرضی از بین بروند؛ اما این نشانه ها تغییرات فیزیولوژیکی دیگری را در فرد ایجاد می کنند که ممکن است رهایی از آنها، به سادگی انجام نگیرد.

تعادل بین کار و زندگی
تعادل بین کار و زندگی


چه افرادی مستعد ابتلاء به فرسودگی شغلی هستند؟

این عارضه امروزه درصد قابل توجهی از پزشکان، پرستاران، معلمان، کارمندان و کارکنان را رنج می دهد و به علت کاهش توان کاری افراد و در نتیجه کاهش بهره وری، توجه محققان و مدیران بخش های مختلف را به خود مشغول داشته است.  بطور کل برخی از افرادی که در برابر فرسودگی شغلی آسیب پذیرترهستند؛ عبارتند از:

  • افرادی که بین کار و زندگی شخصی خود تعادل ندارند.
  • کارآفرینان، بنیانگذاران و مؤسسان شرکت‌ها، مدیران و رهبران،که در سازمان ها بار اصلی کار را به دوش می‌کشند.
  • افرادی که شغل و حرفه ای یکنواخت و تکراری دارند.
  • اشخاصی که از شغل خود راضی نیستند.
  • پزشکان و پرسنل کادر درمانی که درگیر تصمیم‌گیری در مورد زندگی و مرگ بیماران هستند .
  • افرادی که درگیر مشاغل سخت و دشوار هستند و یا اینکه شغل آنها از حساسیت و دقت بالایی برخوردار است.
  • اشخاصی که کارشان به توجه و دقت زیادی نیاز دارد.
  • کارمندانی که دائماً با ارباب‌رجوع سروکار دارند.


راهکارهای مقابله با فرسودگی شغلی

اگر احساس می‌کنید درگیر فرسودگی شغلی هستید وکنترل شرایط و اوضاع از دستتان خارج شده می توانید از راهکارهای ذیل بهره مند شوید::

  • حفظ تعادل درکار و زندگی و پرهیز از کارهایی که توان انجام آن ها را در خود نمی بینید
  • تغییر نگرش نسبت به شغل از بهترین راهکارها برای غلبه بر فرسودگی شغلی است
  • یادگیری روش‌های مؤثر برای انجام بهتر کار
  • تغییر شرایط کاری نامساعد و نامطلوب و ایجاد یک محیط کاری لذت بخش با استفاده از نور و دمای مناسب
  • شناخت توانایی ها و استعدادهای خود و رها کردن هدف های غیرممکن
  • خودداری از اضافه کاری‌های متعدد و کارکردن در شیفت شب
  • ایجاد روابط دوستانه با همکاران
  • استراحت‌‌های متعدد اما کوتاه در بین انجام کارها
  • عدم مصرف دخانیات،مواد مخدر و داروهای آمفتامین
  • استراحت و خواب کافی
  • استفاده از روش‌های مراقبه یا مدیتیشن برای کنترل وکاهش استرس
  • کمک گرفتن از یک روانپزشک، روانشناس و یا مشاور
کمک!
کمک!


روش های درمانی:

۱- روان درمانی:

روان درمانی سهم عمده ای در اصلاح نشانگان فرسودگی شغلی دارد، تغییرنگرش های منفی مبتلایان و دمیدن روح عزت نفس وخود ارزشمندی ازنیازهای مبتلایان می باشد. برای حل مشکلات باید به افراد درگیر اطمینان داده شود که وضعی غیرعادی ندارند واز طرفی باید مهارت های زندگی را به آنها آموخت تا در جهت بالا بردن سطح توانمندی های خود تلاش نمایند. البته حمایت های روحی و عاطفی از این دسته افراد در بهبود علائم آنها نقش مهمی دارد.

۲-درمان های شیمیائی:

برخی مواقع علت خستگی و فرسودگی شغلی، عصبی و روانی است که در این شرایط علاوه بر روان درمانی، به دارو درمانی هم نیاز می‌شود. دارو درمانی باید تحت نظر پزشک باشد و در صورت مصرف خودسرانه دارو، مشکلات بیشتر خواهد شد.

۳ -درمان های فیزیکی:

برای درمان گرفتگی و کوفتگی عضلات که در اثر انجام کارهای بدنی سخت ایجاد می شود، ماساژ بسیار مؤثر است و  می تواند با تسریع جریان خون در عضلات به دفع مواد سمی کمک کند و با عمل انعکاسی خود خستگی عصبی را کاهش دهد.

روانشناسیفرسودگی شغلیروانشناسی فردی
در این صفحه قراره با کمک علم روانشناسی، آگاهی رو در درون همدیگه گسترش بدیم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید