Purple mind :)
Purple mind :)
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

روز قلم=روز نوشتن

دقیقاکِی را نمیدانم،ولی همین‌چند روز پیش ها‌روز قلم‌بود.فهمیدن‌تاریخ دقیقش یک‌سرچ‌کوچک و تایپ نصفه و‌نیمه”روز قل...”در گوگلِ عزیز ترازجانمان است.مناسبت ها مهم تر از عددها هستند.

سرچینگ..،
سرچینگ..،


یک سری حرف های خاص وجود دارد.

این حرف های خاص که به اختصار و از روی تنبلی واز روی خاص بودنشان به طور “حخ”مینویسم طرز ادا و بیانشان،سوای همه حرفای خاصِمعمولی دیگر است.

اگر شما بلدترین ادم زندگیتان را هم پیدا کنید نهایتا بتواند زبان نگاهتان را بیشتر از بقیه بفهمد؛و چشم هایتان را بلد باشد.

مثلا وقتی که با چشم های گرد شده در وسط زل آفتاب به اون نگاه میکنید حرفتان را بفهمد.

وقتی که در سرمای زمستان نصف صورتتان از بالا باکلا واز پایین با شالگردن پوشانده اید وفقط چشمانتان بیرون است و او را از دورمیبینید،حرف چشمانتان را از دور بفهمد.

فوقش زبان دستهایتان را هم حرفه ایی بلد باشد.

یعنی بفهمد وقتی دستتان که در دستش عرق میکند یعنی چه.

اگر دستش را در غریبگی ها سفت میگیرید یعنی چه.

واگر مشت محکمی‌حواله ی سینه ش میکنید یعنی چه...

چم‌و خمتان اگر فقط برای یک نفر هم در دنیا نمایان باشد،یک سری چیزها توی مغزتان است که گاهی خودتان هم از آن بی خبرید.

بی شک اگر چیزی نبود تاباآن بنویسیم کارمان زار بود،وهیچ وقت لایه های عمیق پنهان وجودمان را کشف نمیکردیم.

یک سری”حخ”هایی هستند که در آن پستوهای ذهن جاخوش کرده اند؛قلم که دست میگیرید از پس دالان های ذهنتان بیرون می آید وهمچو خوناز مغزتان میگذرند؛ ساعد و آرنج دستتان را رد میکند و به مچ و سر انگشتانتان میرسند و با جوهر قلم یکی میشوند و روی صفحه نمایان میشود.

باور‌کنید یک سری چیز هایی تو مغزتان هست که هیچ جوره، جز با‌نوشتن بیرون نمی آیند.

ناخوب که بودید یک تکه کاغذ و یک خودکار بردارید...بنویسید.اینکه که تکه کاغذ را نگه دارید یا دور بیندازید به شما بستگی داد ولی اگر نگهداشتید جلو چشمتان نباشد و سالها بعد سراغش بروید.

دنبال فلسفه روز قلم‌نرفته ام ولی بنظر من روز‌قلم‌همان‌روز نوشتن است.

تنها نوشته است که میماند.

_________________________________________

گله و شکایت:راستش من‌نمیدونم‌چه‌بلایی سر ویرگول اومده.همه کم کار شدن و‌هیچ نوشته ایی جز تبلیغ نمیبینم...یه عالمه (حدود۱۰-۱۵)نفر بودن که حداقل نوشته های منو لایک‌میکردن(البته خوب شاید دیگه نوشته هام خوب نیستن‌‌که ادما‌کم‌شدن) من‌نمیدونم‌‌تو‌دوماه(ینی از اردیبهشت که اومدم) بقیه یهو کجارفتن و اون‌همه‌نوشته‌قشنگ چیشد...آدمایی که کم کار شدید ویرگول بهتون‌نیاز داره‌دوباره بنویسید:(

روز قلمنوشتنمغز نوشتهحخنوشته ها میمانند
‎خسته از فضای پر زرق و برق توییتر واینستاگرام و شاکی از فضای محدود آنها در نوشتن تراوشات ذهنی،به اینجا پناه آورده ام:)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید