من چند ماه است وارد فضای کاری شدهام. شرکتی که در آن کار میکنم شرکت خوبی است و آدمهای خوبی آنجا هستند. حداقل یکی از دوستانم که همراه من وارد شرکت شد و بعد از سه ماه به سازمان دیگری رفت، اینطور میگوید. اما اینجا میخواهم کمی خودمانی راجع به این چندماه صحبت کنم. صحبتهای که بیشتر به خودم برمیگردد اما احساس میکنم یک درد مشترک است:
1- مواظب باشید؛ فکر دیگران را نخوانید. اولین نکتهی که من فهمیدم این است که تا حد ممکن از فکرخوانی دست برداریم. رفتارها و حرفهای دیگران را سریع قضاوت نکنیم. ما وارد محلی ناشناخته شدهایم و تا حدی طبیعی است که ارتباطات ما چندان شبیه دیگران نباشد.
2- ارتباطات بسیار مهمتر از آنچیزی است که فکر میکنید. سعی کنید با دیگران ارتباط برقرار کنید. از دیگران سوال کنید. با آنها صحبت کنید و به حرفهایشان گوش کنید. مهمتر از همه بخندید!. خندیدن خوب است.بسیاری از حرفهای محل کار میتواند شوخیهای بامزه حین ناهار باشد. در ارتباطات، لحن صحبت کردن، زبان بدن و کلماتی که به کار میبرید بسیار مهم هستند.
3- گزارشدهی به مدیر مستقیم مهم است. سعی کنید به مدیرانتان گزارش دهید. از اینکه چه کارهای انجام دادهاید و به کجاها رسیدهاید. مدیران از این کار خوششان میآید.
4- در محل کار عزت نفس بسیار مهم است، نه از جنس عزتنفسهای سیاسی. بلکه از نوعی که در نهایت شما را به خودتان تبدیل میکند و دیگر تلاش نمیکنید نقاب فردی دیگر را به صورت بزنید. با سرچ در گوگل به مطالب مفیدی در زمینه عزتنفس ( هم فارسی و هم انگلیسی) میرسید. کتابهای خوبی هم در این زمینه نوشته شده است.
5- حرف بزنید! یکی از دوستانم که تقریبا 8 سال از من بزرگتر است میگوید خیلی از مسائل محیط کار را میتوان با حرف زدن حل کرد. اگر سوءتفاهمی پیش آمده سریع آن را بیان کنید. اجازه ندهید مغز شما شروع به داستانسازی کند. این داستانها روی روابطتان با دیگران و در نهایت بازدهی محیط کار اثر منفی خواهد گذاشت.