پینوشت1: همانطور که میدانید در یک نگاه عمومی VCها به دو دسته عمومی و تخصصی تقسیمبندی میشوند. VCهای عمومی در پورتفوی خود تیمهای از صنایع مختلف (از سلامت گرفته تا حملونقل و گردشگری) را پوشش میدهند اما VCهای تخصصی در یک حوزه مشخص (مثل حملونقل) تمرکز میکنند. این نوشته به این بهانه است که من اکنون در VCتخصصی حوزه لجستیک کار میکنم.
پینوشت 2: این نوشته یک نگاه کاملا ابتدایی و اولیه به مفهوم ADAS است و سعی میکنم در قسمتهای بعدی آن را تکمیل کنم.
این مفهوم موضوعی است که امروز در دنیای حملونقل خیلی به آن توجه میشود. بهصورت ساده این سیستم همان ترمز، گاز و کلاج خودکاری است که بسیاری از ماشینهای وارداتی به آنها (یا حداقل بخشی از آن) مجهز هستند. این سیستم با هشدارها و گاهی کنترل خودکار خودرو بعنوان امنیت، راحتی و سلامت رانندگی کمک شایانی میکنند. این سیستمها با رشد نیمهرساناها (Semiconductors) و به دنبال آن پردازشگرها (Microprocessors) بیش از پیش رشد کردند.(احتمالا خواندن در مورد NVIDIA و ارزشگذاری آن بتواند شما را به این موضوع علاقمندتر کند). چند مورد از معروفترین مثالهای سیستم ADAS شامل:
1- سیستم کروز (Adaptive cruis control): این سیستم با تنظیم سرعت خودرو فاصله ایمن از خودروی جلوی را حفظ میکند.
2- ترمز اضطراری خودکار(Automatic emergency braking): این سیستم در صورت تشخیص خطر سرعت را کاهش میدهد.
3- سیستم مشاهده نقاط کور(Blind spot monitoring): این سیستم اگر در نقاط کور وسیله وجود داشته باشد به راننده هشدار میدهد.
4- تشخیص عابر پیاده (Pedestrain detection): این سیستم اگر در صورت مشاهده عابر پیاده به راننده هشدار میدهد.
سیستمهای ADAS پیشران اصلی خودروهای خودران (Self-driving cars) هستند. در این سیستمها از دوربینها (Cameras)، رادار(Radar) و Lidar(Light Detection and Ranging) برای مشاهده اطراف استفاده میشود. یک سیستم پردازشگر (Processors) وجود دارد که باید دادهها را تحلیل کند و تصمیمگیری کنند و تعدادی Actuator که این دستورها را عملی میکنند. در یک دستهبندی ساده این سیستمها را میتوان به دو مجموعه تقسیم کرد:
1- سیستمهای که به راننده کمک میکنند با هوشیاری بیشتری رانندگی کنند.
2- سیستمهای که رانندگی را خودکار میکنند.
مقایسه حالت پیشرفته این سیستمها با حالت عادی را میتوان در شکل زیر دید:
یکی از مهمترین قسمتهای سیستم ADAS سنسورهای آن هستند که شامل دوربین، رادار و Lidarهستند. به قول Nvidia این سه سنسور به میتوانند به ماشین قدرت بینایی انسانی را تقدیم کنند. این سنسورها اطلاعات اطراف را به Computing system میدهند.
دوربینها کاری شبیه تصویر زیر را انجام میدهند:
اما آنها نمیتوانند محل دقیق اشیا را تشخیص دهند بعلاوه که در شرایط بارانی و مه نمیتوانند بهخوبی محیط را تحلیل کنند.
مدل پیشرفتهتر دوربینها، رادارها هستند که با ارسال و دریافت امواج رادیویی محل و سرعت اشیا را با دقت مناسبی تشخیص میدهند.
اما رادارها هم محدودیتهای دارند؛ آنها نمیتوانند اشیا مختلف را از هم تشخیص دهند. پس در اینجا وسیله به نام Lidar به کار گرفته میشود. Lidarها به خودروها این قابلیت را میدهند که با دقت مناسبی محیط اطراف را شبیهسازی کنند. شاید برایتان جالب باشد یکی از دلایلی که اخیرا نام Nvidiaرا بیشتر میشنویم ایجاد این سه قابلیت و توانایی پردازش روی چیپهای کاربردی است.