۱- یکی از بحثبرانگیزترین آیات قرآن در طول دورانها و بهویژه در دوران مدرن، آیهی ۳۴ سورهی نساء است. آیهای که با عبارت:«الرّجال قوامون علی النساء» آغاز میشود و در میانهی آن میخوانیم:«و اللاتی تخافون نشوزَهُنَّ فعِظوهُنَّ و اهجروهُنَّ في المَضاجِع و اضربوهُنَّ». ناچارم به علت وجود سؤالات و احتمالات بسیار متفاوت در چگونگی ترجمهی این آیه، تنها به بیان صورت عربی آن بسنده کنم. موضوع این یادداشت بررسی ظرفیتهای ترجمهپذیری این آیه است.
۲- اولین گونهی ترجمه، گونهی Literal یا تحت اللفظی یا به بیان فقها، ظاهر نص است. در بخش اول این یادداشت میکوشیم به مرزهای اینگونه از ترجمه پایبند بمانیم و هیچ بخشی از متن را حمل بر مجاز، تمثیل یا استعاره نکنیم. (این در حالی است که میدانیم ترجمه و به تبع آن تفسیر ظاهری بدون شک مخربترین و نارواترین گونهی مواجهه با یک متن است و میتواند زمینهساز تباهی کامل غرض گوینده باشد).
۳- در صدر آیه میخوانیم «الرّجال قَوّامون علی النساء». قوّام اسم مبالغه از قائم است. سؤال اینجاست که ترجمهی ظاهری "قائمٌ عَلیٰ شَیء" چیست؟
۴- در آیهی ۳۳ سورهی رعد که مَثنا و دوقلوی این آیه است، میخوانیم:«هُوَ قائمٌ علیٰ کلِّ نفس». این آیه میتواند کلید ورود ما به بخش دوم یادداشت و ترجمه و تفسیر صحیح این آیه به سبک استعاری-اخلاقی یا Tropological باشد، اما میکوشیم همچنان در سطح ظاهر باقی بمانیم.
۵- متأسفانه اکثر مترجمان جدید قرآن، به جز موارد انگشتشماری، «قائمٌ علیٰ» را در آیهی اول صراحتا «قیومیت یا سرپرستی» ترجمه کردهاند. نوشتهاند:"مردان سرپرست زناناند". این ترجمه اصولا جزء ظرفیتهای معنایی آن عبارت عربی نیست و غلط است. همین مترجمان در آیهی دوقلو از عبارات تازهای استفاده کردهاند. عباراتی همچون: نگهبان، ناظر و مراقب. که بسیار صحیحترند. ترکیب "قائمٌ عَلیٰ شَیء" در آیهی ۷۵ سورهی آل عمران نیز استعمال شده است. آنجا نیز با توجه به اینکه آخرین هاء در عبارت «إلا ما دُمتَ علیه قائما» طبیعتا باید به آخرین اسم ظاهر یعنی «دینار» بازگردد، با معنایی همچون محافظت طرفیم. پس "قائمٌ عَلیٰ شَیء" بودن یعنی پاسداری و محافظت از چیزی ارزشمند. تفاوت پاسدار چیزی بودن و قیّم چیزی بودن کاملا روشن است.
۶- در بخش میانی آیه یعنی «اهجروهُنَّ في المضاجع و اضرِبوهُنَّ» ما با دو احتمال نحوی طرفیم که نگارنده تا این لحظه هیچ دلیلی برای برگزیدن یکی بر دیگری ندارد. (همچنین این یادداشت هیچ نظری دربارهی هیچ کدام از پیرایههای حدیثی و فقهی و تاریخی و تفسیری و روشنفکرانهی اطراف این آیه ندارد و تنها سؤالش از ظاهریترین ترجمهی آن است). احتمال اول همان ترجمهی مشهور زدن زنان است.
۷- احتمال دوم عبارت است از حذف به قرینهی عبارت «في المضاجع» بعد از فعل دوم؛ که در زبان عربی بسیار متداول است و در قرآن نیز دیده میشود (مثلا در پایان آیهی ۲۳:۳۳). اگر احتمال دوم را بپذیریم در واقع باید ببینیم ترجمهی عبارت "اضربوهن في المضاجع" چیست؟ «ضرب في» معنای متفاوتی با معنای «ضرب» تنها دارد. مثلا «إذا ضَرَبتُم في الأرض (۴:۱۱۰)». ترکیب «ضرب في» بدون احتساب آیهی مورد بحث، در ۷ آیهی دیگر از قرآن به صورت مصدری و ماضی و مضارع و امر استعمال شده و شاید اتفاقی نیست که بیشترین استعمال آن در همین سورهی نساء است. در احتمال دوم معنای ظاهری آیه اینگونه میشود که:«ابتدا خود در بستر از آنها دوری گزینید و سپس آنها را از خود دور کنید».
۸- نظر نگارنده با توجه به مستندات متعدد که در بخش دوم یادداشت (به شرط نگارش) خواهد آمد، آن است که این آیه، همچون بسیاری از آیات دیگر قرآن مثل «و جَاءَ ربُّكَ و المَلَكُ صَفّا صَفّا (۸۹:۲۲)» ترجمهی ظاهری قابلاعتنا ندارد و تنها میتوان از آن برداشت غیر ظاهری کرد و ترجمهی ظاهری، معنای آن را بهکلی نابود میکند. با این حال اگر فردی اصرار داشته باشد به ترجمهی ظاهر این آیه عمل کند، ابتدا باید برای گزینش یکی از احتمالات بر دیگری در بخش میانی آیه، دلیل یقینآور ارائه کند و پیش از ارائهی دلیل، هرگونه اقدام، اقدام بر اساس جهل و نفسانیت است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پیوست:
چرخش ترجمهی مترجمان شهیر، در دو عبارت یکسان در دو آیهی ۴:۳۴ و ۱۳:۳۳ نشانگر آشفتگی و بیانضباطی شدید در ترجمه است. بیچاره مخاطب فارسیزبان:
- حسین انصاریان: کارگزاران و تدبیرکنندگان - مسلط و حاکم و نگهبان
- عبدالحمید آیتی: تسلط دارند - ناظر
- ابوالفضل بهرامپور: سرپرست - مراقب
- محمد مهدی فولادوند: سرپرست - مراقب
- مهدی الهی قمشهای: تسلط و حق نگهبانی - نگهبان
- مصطفی خرمدل: سرپرست - حافظ و مراقب
- بهاءالدین خرمشاهی: مسلط - حاکم
- ناصر مکارم شیرازی: سرپرست و نگهبان - بالای سر همه ایستاده
- محمد کاظم معزی: ایستادگانند (سرپرستند) - ایستاده بر هر کس
- سید جلال الدین مجتبوی: کارگزاران و سرپرستانند - بر هر کسی ایستاده
- محمد صادقی تهرانی: پاسدار - ایستا و مراقب
- علی مشکینی: سرپرست - مسلط و مراقب
- محمد علی رضایی اصفهانی و همراهان: مایهی پایداری - ایستاده
- سید علی گرمارودی: سرپرست - چیرگی
- علی اکبر طاهری قزوینی: قوام زندگی - مراقب
- اصغر برزی: سرپرست - حاکم
- ابوالقاسم پاینده: کاراندیش - مراقب
- جلال الدین فارسی: متکفل - مراقب
- محمود صلواتی: سرپرست - نگهبان
- سید کاظم ارفع: قیامکننده به امور - مراقب
- کاظم پورجوادی: کاراندیش - ناظر
- محمود یاسری: مسلط - نگهبان
- مجهول (دهم هجری): ایستادگیکنندگان - ایستاده
- ابوالحسن شعرانی: کارگزاران - نگهبان
- احمد کاویانپور: سرپرست و قیم - قائم و آگاه
- شهاب تشکری آرانی: سرپرست - آگه
- عباس مصباح زاده: کارگزار - نگهبان
- شاه ولی الله دهلوی (اهل سنت): تدبیر کار کننده - خبرگیرنده
- سید مهدی حجتی: سرپرست و خدمتگزار - مراقب
- ترجمهی تفسیر المیزان، سید محمد حسین طباطبائی: قیومیت و سرپرستی - مراقب
- ترجمهی تفسیر روض الجنان، حسین بن علی ابوالفتوح رازی: ایستادگانند - ایستاده
- ترجمهی تفسیر کشف الأسرار، (اهل سنت)، احمد بن محمد میبدی: کدخدایان و کارداران و بهراست دارندگان - بر ایستاد
- ترجمهی تفسیر کاشف، محمد جواد مغنیه: تلسط -
- ترجمهی تفسیر حجت التفاسیر، سید عبدالحجت بلاغی: کارگزار و سرپرست و فرمانده - نگهبان
- ترجمهی تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی: سرپرست - مراقب
- ابراهیم عاملی: عهدهدار کار - دستاندرکار
-علی رضا میرزا خسروانی: قوّام - پاینده و مراقب و متولی امر و مدبّر و نگهبان
- ترجمهی تفسیر انوار درخشان، سید محمد حسینی همدانی: تسلط و حق سرپرستی-
- ترجمهی تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی: قیّم - نگهبان
- ترجمهی تفسیر کوثر، یعقوب جعفری: سرپرست - حاکمیت
- ترجمهی تفسیر طبری: ایستاده - ایستاده
- ترجمهی صفیعلیشاه، حسن بن محمد بن باقر صفیعلیشاه: کارگزاران و فرمانروایان - نگهبان