خیانت زناشویی پدیدهای چندلایه است که از منظر روانشناسی، حقوقی و جامعهشناسی قابل تحلیل میباشد. این رفتار، که به معنای نقض تعهدات عاطفی و جنسی در چارچوب ازدواج تعریف میشود، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران قرار داشته و پیامدهای گستردهای در حوزه فردی و اجتماعی به همراه دارد. از منظر روانشناسی، خیانت را میتوان در پیوند با نظریههای مختلفی همچون نظریه دلبستگی، نظریه نیازهای اساسی و مدلهای رفتاری بررسی کرد. افرادی که در کودکی دلبستگی ایمن را تجربه نکردهاند یا در بزرگسالی دچار کمبود در برآورده شدن نیازهای عاطفی هستند، بیش از دیگران در معرض رفتارهای خیانتکارانه قرار میگیرند. پژوهشهای روانشناختی نشان دادهاند که احساس ناکامی در نیاز به صمیمیت، هیجانخواهی بالا، اختلالات شخصیت بهویژه شخصیت مرزی و خودشیفته و نیز ضعف در مهارتهای حل تعارض از عوامل پیشبینیکننده خیانت محسوب میشوند.
از منظر هیجانی، فرد خیانتکار اغلب در معرض تجربه هیجانهای متناقض است. از یک سو ترشح دوپامین و اندورفین در جریان رابطه خارج از ازدواج احساس لذت و هیجان شدید ایجاد میکند، اما از سوی دیگر، اضطراب، احساس گناه، و هراس از افشا شدن، سطح بالایی از کورتیزول و استرس را به همراه دارد. این چرخه دوگانه باعث میشود خیانتکاران در وضعیتی شبهاعتیادی قرار گیرند؛ به طوری که برای فرار از اضطراب درونی دوباره به تکرار رفتار روی میآورند. این امر از منظر روانشناسی اعتیاد رفتاری نیز قابل تحلیل است، چراکه مکانیزم پاداش مغزی در چنین روابطی مشابه سازوکارهای اعتیاد به قمار یا مواد عمل میکند.
از نظر روانشناسی اجتماعی، خیانت مصداق بارز نقض اعتماد است و اعتماد یکی از زیربناییترین مؤلفههای روابط انسانی محسوب میشود. از بین رفتن اعتماد نه تنها بنیان خانواده را متزلزل میسازد بلکه منجر به بروز آثار روانی شدید در فرد خیانتدیده میشود؛ افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه و حتی افکار خودکشی از جمله پیامدهای مستند شده در مطالعات علمی هستند. در مقابل، فرد خیانتکار نیز با تعارض هویتی مواجه است؛ زیرا نقش اجتماعی «همسر متعهد» با نقش پنهان «شریک خیانتکار» در تعارض قرار میگیرد و این ناهمخوانی شناختی میتواند به بروز احساس بیارزشی و فروپاشی خودپنداره منجر شود.
از منظر حقوقی، خیانت در نظام حقوقی ایران دارای ابعاد کیفری و مدنی است. قانون مجازات اسلامی روابط نامشروع و زنا را جرمانگاری کرده و برای آن مجازاتهای حدی و تعزیری پیشبینی نموده است. از سوی دیگر، در دعاوی خانوادگی، خیانت میتواند مبنای طرح دعوای طلاق باشد و آثار حقوقی همچون سلب نفقه، محدودیت در حقوق مالی و تغییر در حضانت فرزندان را به همراه آورد. با این حال، اثبات خیانت در محاکم ایران دشوار است، زیرا مستلزم وجود بینه شرعی همچون شهادت شهود عادل یا اقرار صریح است. این شکاف میان واقعیت روانی-اجتماعی خیانت و امکان اثبات حقوقی آن، موجب میشود بسیاری از خیانتها در سطح پنهان باقی بمانند و صرفاً پیامدهای روانشناختی و اجتماعی خود را برجای گذارند.
از منظر جرمشناسی، خیانت نوعی کجروی اجتماعی تلقی میشود. این رفتار با توجه به معیارهای فرهنگی و هنجاری هر جامعه تعریف میگردد. در جامعه ایرانی، خیانت علاوه بر آنکه نقض قانون است، نقض هنجارهای اخلاقی و مذهبی محسوب میشود و همین امر شدت واکنشهای اجتماعی و روانی نسبت به آن را افزایش میدهد. نظریههای کنترل اجتماعی، این پدیده را ناشی از ضعف در پیوندهای عاطفی و هنجاری میان فرد و نهاد خانواده میدانند. وقتی فرد احساس تعلق، تعهد و درونیسازی ارزشهای خانوادگی را از دست بدهد، احتمال رویآوردن به روابط خارج از ازدواج افزایش مییابد.
با در نظر گرفتن همه این ابعاد، روشن است که خیانت تنها یک تخلف فردی یا یک جرم حقوقی نیست، بلکه یک آسیب روانی-اجتماعی عمیق است که نیازمند رویکردی چندبعدی برای پیشگیری و درمان میباشد. صرف مجازات قانونی بدون توجه به ریشههای روانی و ارتباطی این پدیده نمیتواند مانع تکرار آن شود. پژوهشهای حوزه روانشناسی بالینی نشان میدهند که مداخلات درمانی مانند زوجدرمانی شناختی-رفتاری، آموزش مهارتهای ارتباطی و تقویت هوش هیجانی میتوانند به ترمیم روابط آسیبدیده و کاهش احتمال خیانت منجر شوند.
نظر نگارنده آن است که نظام حقوقی ایران اگرچه در برخورد کیفری با خیانت قاطعیت دارد، اما در زمینه مداخلات حمایتی و پیشگیرانه دچار کمبود است. به جای تمرکز صرف بر مجازات، باید سیاستگذاریها بر آموزش مهارتهای زندگی مشترک، مشاوره اجباری پیش از ازدواج، حمایتهای روانی و اجتماعی از زوجین و تقویت فرهنگ گفتوگو استوار گردد. خیانت را باید همچون نشانهای از اختلال در نظام ارتباطی خانواده دانست، نه صرفاً عملی مجرمانه. پیشگیری و درمان این آسیب نیازمند همافزایی دانش روانشناسی، حقوق و سیاستگذاری اجتماعی است تا بتوان از فروپاشی خانوادهها و در نهایت از آسیب به بنیان جامعه جلوگیری کرد.
