ویرگول
ورودثبت نام
Rabino
Rabino
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

تجربه من در دهگردی (قسمت اول)

حدود 4 سال پیش وقتی از کار تبلیغات و بازاریابی خسته شده بودم و دفتر کارم در گرگان نقش یه زندان و برام داشت یه تصمیم جدی و بزرگ گرفتم که در نهایت به یک تغییر مسیر بزرگ ختم میشد. یکم به عقب برگردیم، من یک آدم متصل به کامپیوتر بودم، علاقه شدیدی به کامپیوتر داشتم و چیزی که در کامپیوتر جستجو می کردم طراحی گرافیک بود. بعدها به واسطه ی کارهای گرافیکی به عکاسی علاقه مند شدم، بعدترها وقتی دیدم دیدن دنیا از پشت ویزور دوربین چقدر لذتبخشه به عکاسی طبیعت و عکاسی اجتماعی علاقه مند شدم و هرچی جلوتر می رفتم در یک هزارتوی پیچ در پیچ گم می شدم و یهو سر از دنیای طبیعت گردی و سفر درآوردم. تو سن 26 سالگی تکلیفم و با خودم روشن کردم. نشستم و علایقم رو نوشتم و تصمیم گرفتم یه شغلی رو شروع کنم که تمام علایق من در اون گنجانده بشه. اون روزها تازه با دنیای استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا آشنا شده بودم و این بهترین و جدیدترین تجربه ای بود که می تونستم با علایقم تلفیقش کنم. از دل همه ی این علاقه مندی ها "دهگردی"متولد شد. با دهگردی من می تونستم هم سفر کنم، هم عکاسی کنم، هم طراحی کنم و هم کارآفرینی در دنیای کسب و کارهای نوپا رو تجربه کنم. کار شروع شد. برای شروع کار ما نیاز به زیرساخت داشتیم، یه تیم سه چهارنفره مشغول به کار بود. بدون هیچ سرمایه ی اولیه. تیم هر چندماه یکبار پوست مینداخت و همینطور جلو می اومد. من کاملاً راضی و کاملاً خوشحال بودم از تصمیمی که گرفته بودم .


اما دهگردی چیه ؟

دهگردی یه وبسایتِ در حوزه معرفی و اجاره کوتاه مدت اقامتگاه های بومگردی و خانه های روستایی که از ابتدا کارش و در استان گلستان شروع کرد و سپس به چهار استان کارش و توسعه و گسترش داد. حالا دهگردی داره محصولات جدیدش رو مثل تور و فروشگاه صنایع دستی به بازار عرضه می کنه و این یه کسب و کاری هست که من آرزوش داشتم و بهش رسیدم.

اما مشکلاتی در این مدت سر راه ما بود که خواه ناخواه به عنوان سدی بزرگ در مقابل رشد ما محسوب می شد. هدف از ارائه این پست در حقیقت پرداختن به این مشکلات است که بر اساس تجربه ی شخصی در اختیار شما عزیزان قرار خواهم داد و در ادامه به اونها خواهم پرداخت.


  • عدم داشتن دانش کافی

دانش، اصل و اساس راه اندازی هر کسب و کاری ست. دانش تنها در راه تحصیل در محیط آکادمیک به دست نمیاد، بلکه با وجود منابع فراوان در فضای اینترنت و فضای مجازی و همچنین ریسک پذیری در خصوص تجربه کردن مدل های مختلف و همچنین استفاده از تجربیات دیگران این دانش به دست میاد. ما چند سال اول دانش و علم کافی در خصوص دنیای گردشگری و فناوری نداشتیم اما دیر به این دانش هم رسیدیم. دلیل واضح این دیر رسیدن هم حضور ما در شهرستان کوچک بود. دسترسی نداشتن به برخی شبکه ها و آدم های باتجربه و ...


  • عدم وجود تیم قوی و با انگیزه در شهرهای کوچک

یکی دیگه از آیتم های مهم در رسیدن به موفقیت داشتن تیمی قوی و با انگیزه است که ما به این تیم دسترسی نداشتیم و یا آدم های باانگیزه و با دانش حداقلی دوروبرمون نبود.


  • سرمایه اولیه

ما آدم هایی بودیم که از روز اول به نبود سرمایه مواجه بودیم. حتی سرمایه برای خرید یک هاست و دامین برای راه اندازی وبسایتمون رو هم نداشتیم. اما تصمیم گرفتیم مدتی رو بدون سایت و بصورت تلفنی کار کردیم و مقداری پول جمع کردیم تا بتونیم هاست و دامین بخریم و سایتمون رو راه اندازی کنیم. و بعد هم بدلیل نداشتن سرمایه کافی برای تبلیغات و دیجیتال مارکتینگ از قدرت شبکه های اجتماعی استفاده کردیم و البته در این راه تا حدود زیادی موفق بودیم. اما هنوز هم بعد از گذشت چندین سال از شروع کارمون با نبود سرمایه مواجه هستیم و این باعث میشه نتونیم رشد کنیم و کماکان با این مشکل دست و پنجه نرم می کنیم.


قسمت اول این پست همینجا تمام شد اما سعی میکنم بزودی قسمت دوم پست رو که ادامه مشکلات و تجربیات من در این کار هست رو براتون بنویسم.

اگه دوست دارین دهگردی رو ببینین روی این لینک بزنید.

رابینو، یک پسر عاشق طبیعت و گشت و گذاره، عاشق روستا و روستاگردی و علاقه مند به ارتباط با جوامع مختلف. رابینو سه ساله به کارآفرینی در حوزه گردشگری روستایی مشغول هست ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید