گروه مهندسین مشاور رف
گروه مهندسین مشاور رف
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

در چشمان خانه باید نگریست

اولین مواجهۀ ما با طراحی یک ساختمان چگونه است؟ چه ویژگی یا وجوهی از معماری ساختمان است که ما را با خود همراه می‌کند؟ آن چیست که ما را به مکث و ماندن در اکنونِ نمای یک بنا سوق می‌دهد؟ سوالاتی از این دست ممکن است در ظاهر ساده و دم دستی باشند اما در پس این سوالات ، نکات و مفاهیم عمیقی نهفته است. مفاهیمی که در جهان پر سرعت اکنون کمتر بدان‌ها توجه می‌کنیم. میلان کوندرا[1] نویسنده بزرگ اهل چک، نگاه ویژه‌ای به مفهوم سرعت داشته است. وی در رمان «آهستگی» سرعت را همسان با فراموشی می‌داند و آهستگی را هم‌ارز با به خاطر سپردن.  ما زمانی که با سرعت از مکانی می‌گذریم کمتر آنجا را به یاد می‌آوریم. به دیگر سخن این ماندن و آرامی است که ما را به سمت خاطر سپردن و به یادآوری هدایت می‌کند. درجه کندی تناسب مستقیم با حضور ذهن دارد و درجه شتاب تناسب مستقیم با شدت فراموشی. شاید این سخن درست باشد که «تعجیل نشانه کمبود حساسیت است. انسان در پی شکار لذت است و خوشی پیش از آن را به کلی از یاد می‌برد». شاید به سادگی و با قدرت نتوانیم پاسخ پرسش‌های بالا را به زبان بیاوریم و یا گفت‌وگو کنیم؛ ولی به نظر می‌رسد هر کس به صورت ناخوداگاه و بنا به تجربه زیسته خود جواب این پرسش‌ها را می‌داند و یا حتی لمسشان کرده است.

به صورت روشن‌تر ممکن است در پاسخ به این پرسش که «آن چیست که ما را به مکث و ماندن در نمای یک بنا سوق می‌دهد؟» به مفاهیمی همچون مصالح بکار رفته نظیر سنگ، چوب، آجر، شیشه و فلز اشاره کرد. یا حتی فرم و جایگذاری بنا نسبت به خیابان و ساختمان‌های مجاور اشاره کنیم. اما واقعا چنین است؟ ما بنا را صرفا این المان‌ها و ویژگی‌های ظاهری و مادی می‌بینیم؟ یعنی وقتی با یک بنای آجری روبرو می‌شویم صرفا این آجر و تزئینات ساختمان است که ما را جذب خود می‌کند؟ بله؛ قابل پذیرش است که حس خاکی و گرمی مستتر در آجر غالبا حسی خوشایند برای ما در خود دارد. حسی که ریشه در ناخوداگاه جمعی ما دارد. اما این همۀ ماجرا نیست. چه بسیارند بناهایی که نمای آجری دارند اما نگاه ما بدان‌ها بسیار گذرا و صرفا دیداری است. یا مثال دیگر بناهای با نمای سراسر شیشه‌ای است. ساختمان‌هایی که با نفوذ معماری مدرن در جهان منتشر شد و با ایده شفافیت خود مرز میان فضای بیرون و درون ساختمان را مخدوش کرد. احتمالا نامیدن این نوع از طراحی معماری تحت عنوان «سبک بین‌الملل» بی‌راه نبوده است. اما آیا ما همه بناهای با نمای شیشه‌ای را خوشایند می‌انگاریم؟ کم نیستند ساختمان‌هایی که علی‌رغم بهره‌مندی از ضوابط طراحی در پلان در طراحی نما با شکست مواجه می‌شوند.

شاید چیزی بیشتر از عوامل مادی در فهم ما از بنا موثر باشد . چیزی که در چشمان یک ساختمان مستتر است. بله درست است؛ «چشمان خانه». بگذارید کمی عینی‌تر به این مفهوم بنگریم . احتمالا همه ما بر این مهم صحه خواهیم گذاشت که توجهمان در نخستین مواجه با یک فرد منوط به ویژگی‌های ظاهری و آراستگی پوشش اوست . آنکه پوشش فرد چگونه با هم در تجانس و هارمونی است. رنگ، جنس و نوع کفش‌های فرد؛ جنس، بافت و رنگ پیراهن و شلواری که پوشیده است؛ آرایش سر و صورت وی؛ ملزومات و وسایل شخصی که فرد همراه خود دارد؛ حالت بدن و رفتارهای او نسبت به محیط اطراف. این‌ها همه چیزی است که ما در یک آن و مدت نه چندان زیادی متوجه آن می‌شویم. اما همه این‌ها سبب نمی‌شود که گفت‌گوی مفصلی با فرد داشته باشیم مگر تا لحظه‌ای که در چشمان او بنگریم. این قدرت چشمان است که ما را با فرد و حتی خودمان روبرو می‌کند. همان مثل زبانزد ویلیام شکسپیر که «چشمان دریچه روح هستند». ما با دیدن چشمان فرد است که می‌توانیم حال و زبان او را بفهمیم. لمسش کنیم. اینکه آیا در خوشحالی است یا غم؛ تمایل به گفت‌وگو دارد یا خیر؛ مطمئن و قوی است یا پر از تنش و ترس است و صفاتی این چنین که شما بهتر آن‌ها را می‌دانید.

اما این فقط چشمان فرد مورد نظر ما نیست که واجد کیفیات است. چشمان ما نیز در مقابل او به واکنش بر می‌خیزد. این را «اکارد هس»[2] روانکاو آلمانی به ما نشان داد که چشمان ما حین مواجه با چیزی جذاب و پیچیده بزرگتر از حد معمول می‌شوند. چشمانمان می‌تواند معانی گوناگونی را به فردی که در حال دیدنش هستیم منتقل کنند. اما سوال این است که این‌ها چه ربطی به نمای ساختمان دارد؟ ربطش آن‌گاه پیدا می‌شود که «چشمان خانه» را پنجره‌های ساختمان بدانیم. اینکه رابطه بازشو با بنا همان رابطه چشم با بدن انسان است. این بازشو خواه درِ ورودی باشد خواه پنجره‌های بنا. در ادامه بیشتر و مفصلا به تشریح این موضوع خواهیم پرداخت.

منابع:

  • کوندرا، میلان (1399)، آهستگی، ترجمه سحر بهشتی، تهران: روشنگران و مطالعات زنان.
  • Hess, Eckhard H., et Polt, J. M. (1964). Pupil size in relation to mental activity during simple problem solving, Science140, pp. 1190-1192.

[1] Milan Kundera

[2] Eckhard H. Hess

Search for:

دسته‌ها
آخرین نوشته ها
معماریساختمانپنجرهطراحی معماری
ارائه خدمات مشاوره ، طراحی ، نظارت و اجرای پروژه های ساختمانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید