ویرگول
ورودثبت نام
حمید راحت حق
حمید راحت حقتحلیلگر و فعال در بازارهای مالی و دوستدار دنیای کامپیوتر
حمید راحت حق
حمید راحت حق
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

اون روز که تصمیم گرفتم فقط واکنش نشون ندم ...

داستان معامله گری
داستان معامله گری

یه روز معاملاتی معمولی بود

صبح مثل همیشه چارت باز بود خبرها می اومدن و حس فشار همیشگی روی شونه هام بود.

تا قبل از اون روز معمولاً فقط واکنش نشون می‌دادم به قیمت به خبر به بازار

ولی اون روز به کار کوچیک کردم به کاغذ کنارم گذاشتم و از خودم پرسیدم

اگه قرار باشه من امروز بازار رو مدیریت نکنم

حداقل میتونم خودم رو مدیریت کنم؟

شروع کردم به نوشتن چند سؤال ساده

امروز قراره چه احساسی رو تا آخر روز داشته باشم؟

از چی باید مراقب خودم باشم؟

چه چیزی رو نباید وارد ذهنم کنم؟

جالبه بدونی اون روز معامله هام دقیق تر تصمیم هام آرومتر و شبم خیلی سبک تر تموم شد.

چون این بار من بودم که روزم رو مدیریت کردم. نه بازار

نکته داستان

توی ترید همیشه نمیتونی آینده بازار رو کنترل کنی ولی همیشه میتونی وضعیت درونت رو مدیریت کنی و همین به تغییر کوچیک خیلی وقتا مسیر به روز کامل رو عوض میکنه

سؤال برای فکر کردن

قبل از معامله چه کاری میکنی تا ذهنت رو آماده نگه داری؟

مدیریتتصمیممعاملهتریدبازار
۱۷
۶
حمید راحت حق
حمید راحت حق
تحلیلگر و فعال در بازارهای مالی و دوستدار دنیای کامپیوتر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید