رحمان حسینی
رحمان حسینی
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

تاریکخانه‌ی آخر دنیا

من در یکی از شمالی‌ترین کشور‌های جهان زندگی می‌کنم. اگر از جایی که من هستم دوساعت با ماشین یا قطار بالاتر بروید، می‌توانید زنگ بزنید به خانواده‌تان و با ذوق بگویید: وااای مامان من الان تو قطب شمالم! البته اگر مامان‌تان هم در همین قطب شمال نباشد.
حتما شنیده‌اید، اما من باز هم می‌گویم که در قطب شیش ماه شب است و شیش ماه روز. بزرگترین مشکل من با این پدیده وقتی است که ساعت ۷ صبح از خواب بیدار می‌شوم و می‌بینم هنوز هوا تاریک است و فکر می‌کنم که هنوز وقت دارم برای کمی بیشتر خوابیدن. اما وقتی دوباره به ساعت موبایلم نگاه میکنم، این حقیقت تلخ را مانند یک چَک افسریِ آبدار می‌خواباند توی گوشم که نه، ساعت ۷ صبح است و اینجا قطب شمال. من هم مانند مجرمی که زورش به افسر نمی‌رسد، فقط زیر لب فحش خواهر و مادرش را می‌کِشم.
هوا هم که همیشه سرد. معمولا در این شیش ماه رنگِ سیاه آسفالت را نمی‌بینی. برف همه جا هست و شن‌هایی که شهرداری روی خیابان و پیاده رو ها ریخته است که مبادا شهروندانِ گرامی لیز بخورند و صورتشان با آسفالتِ یخ زده تماس مستقیم برقرار کند. اما امسال آنچنان برفی نیامد. فقط هوا تاریک بود.
برخی از دوستان به شوخی اینجا را تاریکخانه‌ی آخرِ دنیا می‌خوانند. درست هم هست. هم آخر دنیاست و هم تاریک است.

با تمام خستگی خودم را به توالت می‌رسانم و صورتم را با آب سرد می‌شورم. راهیِ آشپزخانه می‌شوم. یک فنجان قهوه تلخ، تلخی صبح از خواب بیدار شدن در هوای تاریک را کمی شیرین می‌کند.

در ایستگاه اتوبوس منتظرم. هر روز آدم‌های ثابتی را می‌بینم. هم‌سَفرانی که از هم جزئیاتی می‌دانیم که هرگز برای دیگران تعریف نخواهیم کرد. مثل لباس پوشیدنمان یا مدل موها.
از چهره‌ی هرکدامشان پیداست که آن‌ها هم امروز صبح یک چَک افسریِ آبدار خورده‌اند.

از دانشگاه برمی‌گردم. هوا دوباره بعد از دو/سه ساعت تاریک شده است. در همین روشنی اندک، من سر کلاس بودم. آنقدر محو حرف‌های اساتید شدم که یادم رفت حتی از پنجره روشنی روز را ببینم. به این فکر می‌کنم که کم‌کم دلم دارد برای خورشید تنگ می‌شود.
از کیفم یک قرص ویتامین D درمی‌آورم و می‌گذارم در دهانم. بدونِ این قرص تبدیل به یک زامبی متحرک می‌شوم.
قرص را قورت می‌دهم و زیر لب می‌گویم:
"لعنت به این تاریکخانه‌ی آخر دنیا"

نوشتن سخت‌ترین کار دنیاست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید