استودیو ره سیما
استودیو ره سیما
خواندن ۱۳ دقیقه·۲ سال پیش

معنی کلمه حرز

معنای کلمه “حرز” در لغت

کلمه حرز (amulet) در زبان فارسی به مکانی گفته می‌شود که به طوری حصار یافته و مستحکم باشد که اشخاص با ورود به آن از آسیب ها و خطرات محفوظ باشند و اصطلاحا تعویذ و یا بخشی از آن می‌باشد که موافق با قوانین شرع باشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر به فروشگاه حرز امام جواد مراجعه فرمایید.

واژه “حرز” در روایات و متون دینی

این واژه و ترکیباتش در متن قرآن مجید آورده نشده ولی در روایات مذاهب مختلف اسلام و ادعیه این کلمه بسیار زیاد به کار برده شده‌است. تعدادی از این روایات، مانند روایت انس فرزند مالک خبر از استفاده این واژه، به معنی کاربردی، در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌دهند. و نتیجه این مطلب این است که پیامبر (ص)، ائمه معصومین و بعضی از اصحاب و پیروان ایشان برای مصونیت خویش یا بقیه از خطرات و گزندها از حرز استفاده و نتیجه مورد نظر را هم کسب می‌کرده‌اند.


حرز در لغت نامه دهخدا

حرز. [ ح َ ] ( ع مص ) اندازه کردن. خَرْص. تقدیر. تخمین. دید زدن. تخمین کردن. تقدیر کردن. ( زوزنی ). تخمین کردن کشت و میوه را. حرازی کردن. || در بعض حواشی مثنوی مولانا جلال الدین بلخی در ترجمه کلمه حرز بیت ذیل ، حرز را حدس ترجمه کرده اند :

گوش را رهن معرف داشتن

آیت محجوبی است و حرز و ظن.

مولوی.

|| دروغ گفتن. ( زوزنی ). || ابدال است از حرس. نگاهداشت. ( منتهی الارب ). حفظ. نگاه داشتن :

مهتران از بهر حرز مال خود سازند گنج

او ز حرز مال باشد روز و شب در احتراز.

سوزنی.

باریتعالی بندگان مخلص خویش را در حرز امان میگرفت. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 ص 293 ). در حیاطت حفظ و صیانت حرز باریتعالی از این غمرات بسلامت بیرون افتاد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 408 ). || بسیار پرهیزکار گردیدن. || استوار گردیدن جای و مکان.

حرز. [ ح ِ ] ( ع اِ ) تعویذ. ( محمودبن عمر ربنجنی ). پنام. چشم پنام. طلسم. عوذة. دعائی مأثور اعم از خواندنی و آویختنی. ج ، احراز :

حرز است مگر نامش کز داشتن او

آزاد شود بنده و به گردد بیمار.

فرخی.

منصور که حرز مدح او دائم

بر گردن عقل و طبع و جان بندم.

مسعودسعد.

پیوسته چو ابر و شمع میگریم

وین بیت چو حرز و مدح میخوانم.

مسعودسعد.

ولیک از همه پتیاره ایمن از پی آنک

مدیح صاحب خواندم همی چو حرز ز بر.

مسعودسعد.

این قوت بازوی ظفر از پی آنست

کز نعمت حرز است به بازوی ظفر بر.

سنائی.

چرخ را توقیع او حرز است چون او برکشد

آن سعادت بخش مریخ زحل وش در وغا.

خاقانی.

هین بگو ای فیض رحمت هین بگو ای ظل حق

هین بگو ای حرز امت هین بگو ای مقتدا.

خاقانی.

ببین مثال خلافت بدست نورالدین

که بهر دست سلاطین کنند حرز کمال.

خاقانی.

هر هشت حرف افضل ساوی است نزد من

حرزی که هفت هیکل رضوان شناسمش.

خاقانی.

چون حرز توام حمایل آمود.

نظامی.

من بدو داده حرزخانه خویش

خوانده او را سگ شبانه خویش.

نظامی.

بفرمود از عطا عطری سرشتن

بنام هر کسی حرزی نوشتن.

نظامی.

گر حرز مدح او رابر خطّ بحر خوانند

ماهی بی زبان را بخشد زبان قاری.

سیف اسفرنگ.

بیرون نشود عشق توام یک نفس از دل

کاندر ازلم حرز تو بستند به بازوی.

سعدی.

شکسته متاعی که در حرز تست

از آن به که دردست دشمن درست.

( بوستان ).

یاسین کنند ورد و به طاها کشند تیغ

قرآن کنند حرز و امام مبین کشند.

وصال.

- امثال :

هیچ حرزی چو دل خود به خدا بستن نیست .

درباره حرزها و تعویذهای مذهبی مجلد دعا از کتاب بحارالانوار و «مجمع الدعوات » و درباره تاریخ آنها جلد هشتم ذریعه و جلد اول فهرست پیشین سپهسالار و جلد اول فهرست کتابخانه دانشگاه دیده شود. || پناه گاه. ( مهذب الاسماء ). پناه. ستر. کنف. || جای استوار. محل محکم. ج ، احراز. تهانوی گوید: موضعی را گویند که محصور و استوار و محکم بنا شده باشد چنانکه گویند: احرزه ؛ وقتی چیزی را در محلی استوار نهاده باشند، کذا فی المغرب. و در شرع جائی یا چیزی را نامند که مال را در آنجا حفظ کنند، یعنی مکانی مانند خانه و دکان و خیمه و خود شخص. و مُحْرَز بصیغه اسم مفعول از اِحراز؛ ما لایعده صاحبه مضیعاً. کذا فی البحر الرائق فی کتاب السرقة فی فصل الحرز. و در فتح القدیر گوید: حرز در لغت جائیست که چیزی را در آن محفوظ و نگاه دارند، و همچنین است در شرع ، جز آنکه در شرع قید مال شده است ، یعنی مکانی که مال را در آنجا نگاه دارند، مانند خانه و دکان و خیمه و شخص. ( کشاف اصطلاحات الفنون ):

ز بی حرزی در آن خاک خرابه

مسلمان پخته کافر خورده تابه.

نظامی ( الحاقی ).

یشتاسف در این قلعه رفت و حصار کرد و حرز خود ساخت. ( تاریخ قم ص 78 ).

حرز. [ ح َ رَ ] ( ع اِ ) آنچه بدان گردن بندند. || جوز تراشیده هموارکه کودکان بدان جوز بازند. || چیزی که براو گرو بندند و آنرا خطر نیز گویند. || هر چیز نگاهداشته شده و بازداشته از غیر. ج ، احراز.


حرز چیست؟

حِرز، در لغت به معنای محصور و محکم، در اصطلاح به پاره‌ای از آیات، اذکار، اوراد و ادعیه مأثوری که برای حفظ جان و مال از آسیب‌ها می‌خوانند یا به صورت مکتوب با خود حمل می‌کنند گفته می‌شود.

واژه حرز و مشتقات آن در قرآن کریم نیامده، اما در احادیث شیعه و سنّی و ادعیه مأثور این واژه فراوان به‌کار رفته‌است. شماری از این حدیث‌ها، از جمله حدیث انس بن مالک و حدیث منقول از حضرت علی(ع)، حاکی از کاربرد حرز، به معنای مصطلح، در صدر اسلام است.

حرز در فرهنگ شیعی از فرهنگ سایر مسلمانان متداول‌تر بوده‌است. وجود انبوهی از حرزها و عوذه‌ها و دعاهای حفظ، که در کتب ادعیه و حدیث امامیه ثبت شده، شاهد این مدعاست.


حرز در لغت و اصطلاح

حِرز (جمع آن اَحْراز) در لغت به جایی می‌گویند که چنان محصور و محکم باشد که اگر کسی بدان وارد شود از گزندها و خطرها مصون بماند و در اصطلاح، مشابه با تعویذ و عُوذَه یا قسمی از آن است که با آداب شرع موافق باشد. بنابه گفته زمخشری کاربرد حرز در معنای اصطلاحی از باب مَجاز است.


تفاوت حرز با تعویذ

درباره تفاوت حرز و تعویذ و دعا باید گفت اینها مفاهیمی متداخل‌اند و مرز آنها با یکدیگر چندان مشخص نیست. در برخی از کتاب‌های حدیث حرزها و تعویذها در یک باب و یک ردیف جمع شده‌اند.شماری از حرزها نیز ذیل عنوان «عوذات الائمة علیهم‌السلام للحفظ» (تعویذهای امامان برای حفظ خود از آسیب‌ها) فراهم آمده‌اند.

ابن طاووس دعای منسوب به امام جواد(ع) را که گویند برای مصون ماندن از آسیب‌ها برای مأمون نوشت، در مُهَج‌الدعوات «حرز» و در الامان «عوذه» نامیده‌است. از مقایسه متون حرزها و تعویذها نیز به تفاوتی نمی‌توان دست یافت. به همین سبب، در ادبیات محدّثان و اهل دعا، حرز و تعویذ و تحرّز و تعوّذ غالباً در یک سیاق و به یک معنا به‌کار رفته‌اند. شاید بتوان گفت تعویذ تنها خواندنی‌ها و نوشتنی‌ها (از قبیل اسم اعظم یا اذکار و ادعیه) است، اما حرز افزون بر اینها شامل اشیا هم می‌گردد.


معنی حرز در احادیث

واژه حرز و مشتقات آن در قرآن نیامده، اما در احادیث شیعه و سنّی و ادعیه مأثور این واژه فراوان به‌کار رفته‌است. شماری از این حدیث‌ها، از جمله حدیث انس بن مالک و حدیث منقول از حضرت علی(ع)، حاکی از کاربرد حرز، به معنای مصطلح، در صدر اسلام است به این معنا که پیامبر(ص)، امامان و برخی از صحابه و تابعان و اتباع ایشان برای حفظ خود یا دیگران از گزندها و آسیب‌ها حرز به‌کار می‌برده و نتیجه مطلوب را نیز به دست می‌آورده‌اند.


معنی حرز نزد صوفیان

استعمال حرز برای مصونیت از آزار شیاطین و جنّیان و نوشتن یا املا کردن حرز برای شفای بیماران، نزد صوفیان نیز متداول بوده‌است، چنان‌که ابو سعید ابو الخیر یک رباعی سروده

و بر آن شرح‌هایی به نام «حورائیه» نوشته شده‌است. این رباعی حرزی بوده که ابوسعید برای شفای استاد خود، که در بستر افتاده بوده، املا کرده‌است. ابن عربی نیز حرزی را به سلیمان‌بن داود نبی نسبت داده‌است.


معنی حرز نزد شیعیان

حرز در فرهنگ شیعی از فرهنگ سایر مسلمانان متداول‌تر بوده‌است. وجود انبوهی از حرزها و عوذه‌ها و دعاهای حفظ، که در کتب ادعیه و حدیث امامیه ثبت شده، شاهد این مدعاست. از واژه حرز در شعر فارسی هم استفاده شده‌است.


حجم حرزها

حرزها از نظر کوتاهی و بلندی باهم تفاوت دارند. برخی، مانند حرزی به‌نام «حرز خدیجه»، از چند کلمه تجاوز نمی‌کنند، اما برخی مرکب از چند سطر و بعضی نیز چون حرز منسوب به امام سجاد(ع) و حرز منسوب به امام صادق(ع) مفصّل و طولانی‌اند.


درون‌مایه حرز

درون‌مایه حرزها نیز باهم متفاوت‌اند. برخی حرزها آیاتی از قرآن‌اند، مانند آیة الکرسی و آیه و ان یکاد. این آیات را «آیات الحرز» خوانده‌اند،زیرا از رسول خدا(ص) منقول است که هرکس ۳۳ آیه از قرآن را در شبی بخواند، در آن شب دزد یا درنده‌ای به وی آسیب نمی‌رساند و خود و خانواده‌اش و اموالش تا صبح در امان و عافیت خواهند بود. امام جعفرصادق نیز آیاتی از قرآن را حرزِ فرزندش امام کاظم(ع) قرار داده بود و آن حضرت نیز آنها را می‌خواند و خود را بدان تعویذ می‌کرد.

شماری از حرزها نیز اذکار متداول در میان مسلمانان‌اند، از قبیل تهلیل و تسبیح و تحمید. حرزهایی هم که مستقیماً از قرآن اقتباس نشده‌اند، غالباً دارای مدلولی روشن و همسو با قرآن و حاوی مضامین بلند توحیدی و مشتمل بر توکل بر خدا و تکیه بر قدرت لایزال الهی و پرهیز از پناه جستن به شیاطین و جنّیان و ارواح‌اند. شمار اندکی از حرزها مشتمل بر حروف و کلمات و عبارات مرموز و نامأنوس‌اند و در نتیجه مدلول آنها ناشناخته است.

افزون بر آنچه گفته شد، در احادیث کارهایی نیز حرز معرفی شده‌است، از جمله همراه داشتن تربت امام حسین (ع) به‌ویژه در سفر، تدهین با روغن درخت‌بان، همراه داشتن عصایی از درخت بادام تلخ در سفر، حک کردن برخی اذکار بر نگین انگشتری، در دست کردن خاتم عقیق و به همراه داشتن انگشتری با نگین عقیق زرد.


حرزهای منسوب به ائمه(ع) و صحابه

کثرت حرزها نیز چشمگیر است. به پیامبر(ص) و همسرش خدیجه و دخترش حضرت فاطمه(س) و هریک از امامان معصوم حرزهایی منسوب است. نامدارترین حرزها عبارت‌اند از:

حرز ابی دَجانَه انصاری برای دفع جن و سحر. این حرز که راویان اهل سنّت آن را نقل کرده‌اند در سده‌های اخیر به مجموعه‌های حدیثی شیعه نیز راه یافته‌است، اما حدیث‌شناسان اهل سنّت متفقآ این حدیث را برساخته ارزیابی کرده و موسی انصاری، راوی حدیث مزبور، را صحابی ساختگی معرفی کرده‌اند.

حرز یمانی، مشهور به دعای سَیفی، یکی از حرزهای منسوب به امام علی(ع) است. این حرز، که از آن با عنوان «دعای یمانی» هم یاد شده، با اسانید و متون متفاوت روایت شده‌است. بر این حرز، که نام آن همواره بر زبان ایرانیان به ویژه شاعران فارسی‌گو جاری بوده‌است، شرحهایی هم نگاشته‌اند. در این شرحها شارحان درباره مقدمات و آداب به‌کار بستن دعای مزبور و سند و متن آن سخن گفته‌اند.

«رُقْعَةُ الجَیب» نیز حرزی منسوب به امام رضا(ع) است، که چون کنیز حُمَیدبن قحطبه به هنگام شستن جامه امام آن را در جیب وی یافته، به این‌نام خوانده شده‌است. حرز دیگری هم با همین عنوان به امام رضا (ع) منسوب است.

به‌همراه داشتن حرز جواد، منسوب به حرز امام جواد(ع)، نیز در میان شیعیان و ایرانیان چندان متداول بوده که «حرز جواد کسی بودن» و «حرز جواد خود کردن»، به معنای «پیوسته با او بودن» و «همیشه کسی را همراه خود کردن»، مَثَل شده‌است. در کتب ادعیه و حدیث درباره این حرز، که گویند نخستین بار امام جواد(ع) آن را برای مأمون عباسی نوشته، حکایت شگفت‌انگیزی نقل شده‌است محمد بن حسنعلی شوشتری، یکی از عالمان سده دوازدهم و نواده عبداللّه‌بن حسین تستری، نیز رساله‌ای به نام آداب حرز الجواد برای شاه‌سلطان حسین صفوی نوشته‌است.


انتساب یا عدم انتساب حرزها به ائمه(ع)

داوری درباره حرزها و درستی و نادرستی انتساب آنها به معصومان(ع)، به بررسی دقیق حدیث‌شناختی یک‌یک آنها از حیث اتصال و انقطاع اسانید و وثاقت و عدم وثاقت راویان نیاز دارد. از پاره‌ای از احادیث متضمن حرزها، از نظر سند، انتقاد شده‌است.گفتنی است که گاهی یک حرز و سبب ورود آن، به دو امام نسبت داده شده‌است. مثلاً، حرزی از امام موسی کاظم(ع) نقل شده و گفته شده‌است که امام وقتی آن را خواند که او را در گودالی پیش درندگان انداخته بودند، اما همان حرز و سبب ورود آن، به امام رضا(ع) هم نسبت داده شده‌است

حرزهایی هم وجود دارد که نه تنها فاقد اِسنادند، بلکه به هیچ‌یک از پیشوایان معصوم علیهم‌السلام منسوب نیستند. این قبیل حرزها صرفاً به خط یکی از عالمان دینی‌اند و در بخش ادعیه جوامع حدیثی چون بحارالانوار و احیاناً در دیگر کتاب‌های ادعیه به ثبت رسیده‌اند؛ بنابراین، اعتماد بر اغلب این حرزها از باب عمل به قاعده «تسامح در ادله سنن» و عمل به مضمون «اخبارُ مَنْ بَلغَ» خواهد بود.


جواز و عدم جواز آویختن حرز

درباره جواز و عدم جواز آویختن حرز، از روایات منقول از پیشوایان معصوم مستفاد می‌شود که آویختن چیزهایی که در آن قرآن یا ذکر خدا باشد و از آنها بوی شرک به مشام نرسد مباح است؛ بنابراین، اینکه سنّت آویختن حرز از رسوم جاهلیت و درنتیجه حرام دانسته شده، قاعدتاً ناظر به رفتارهایی شبیه به آویختن تَمیمه و امثال آن است.


ادعیه حُجُب

به جز حرزها، آیات و ادعیه و اذکاری نیز در کتاب‌های حدیث و ادعیه آمده‌است که آنها را «حُجُب» (جمعِ حجاب) یا «ادعیه حُجُب» یا «اَحْجِبه» و «احتجابات» خوانده‌اند. این عناوین از آیات ۴۵ و ۴۶ سوره اسراء و نیز از متون برخی از همین ادعیه گرفته شده‌اند. این حجابها دقیقاً کارکرد حرز را دارند و از این‌رو، به خواندن آنها، هنگامی که بیم خطری برود، سفارش شده‌است.


حرز در زبان فارسی و لغت‌نامه دهخدا

حرز. [ ح َ ] (ع مص ) اندازه کردن . خَرْص . تقدیر. تخمین . دید زدن . تخمین کردن . تقدیر کردن . (زوزنی ). تخمین کردن کشت و میوه را. حرازی کردن . || در بعض حواشی مثنوی مولانا جلال الدین بلخی در ترجمه ٔ کلمه ٔ حرز بیت ذیل ، حرز را حدس ترجمه کرده اند :

گوش را رهن معرف داشتن

آیت محجوبی است و حرز و ظن .

مولوی .

|| دروغ گفتن . (زوزنی ). || ابدال است از حرس . نگاهداشت . (منتهی الارب ). حفظ. نگاه داشتن :

مهتران از بهر حرز مال خود سازند گنج

او ز حرز مال باشد روز و شب در احتراز.

سوزنی .

باریتعالی بندگان مخلص خویش را در حرز امان میگرفت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272 ص 293). در حیاطت حفظ و صیانت حرز باریتعالی از این غمرات بسلامت بیرون افتاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 408). || بسیار پرهیزکار گردیدن . || استوار گردیدن جای و مکان .


معنای اصطلاحی حرز

«حرز» در روایات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) از صدر اسلام تاکنون در مصادیق گوناگونی به کار رفته است، ولی مفهوم آن همان محفوظ بودن بوده است و در مفهوم محوری آن تغییری دیده نمی‌شود. مصادیق این واژه را در متون دینی می‌توان در چند بخش کلی ترسیم کرد:


1. حرز به عنوان صفتی برای لطف و رحمت خداوند

2. حرز به معنای مانع از بلا و آسیب

3. حرز به معنای مصطلح و خاص در متون ادعیه و زیارات


ولی حرز در اصطلاح متون ادعیه و زیارات به معنای دعای مکتوبی است که برای پناه بردن از آسیب‌ها و زیان‌ها و احیاناً جلب منافع برای مسلمان کاربرد دارد.

بنابراین حرز چند ویژگی کلی دارد:

  • دعا است
  • مکتوب است
  • مانع آسیب و زیان است.
  • کاربرد آن اختصاص به مسلمان دارد.

موحد ابطحی، محمد باقر (1420ق)، الصحیفة الرضویة الجامعة، قم: دفتر انتشارات اسلامی.


منبع حرز امام جواد https://herzjavad.ir

حرزترجمه
برندینگ و دیجیتال مارکتینگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید