من یک دوست صمیمی دارم که بخشی از یک شرکت نرم افزاری در Silicon Valley را راه اندازی کرد . او گفت ایده و لجستیک سازمان واقعاً خارق العاده بود ، ولی همه چیز از هم پاشید. وقتی از او پرسیدم چرا، جواب داد ، نابودی این سازمان از تنش های درون سازمانی آغاز شد. این تنش ها منجر به شایعات دروغین شد که بنیان سازمان را از بین برد. به عنوان یکی از افراد سازمان ، او به وضوح می دید شایعات کاملاً مضحک و مبتنی بر درک تحریف شده یا محدود از یک موقعیت یا وضعیت بود.
داستان او مرا به یاد یکی از گفته ها هنگام مطالعه MBA انداخت ، “شایعات سازمان ها را نابود می کند“.
یک اصل وجود دارد که من در طول سالها شاهد آن بوده ام ، مردم احساسات منفی خود را ابراز می کنند. ممکن است چیزهایی در محل کار روان ما را آزار دهد ، این کاملا عادی است . همچنین معمول است ، قضایایی که ما را در محل کار آزار میدهد و یا حتی در زندگی ما را ناامید میکند به همکاران یا دوستانی که مرتب میبینیم بازگو کنیم .
سپس وارد اصل تاثیر منفی بر احساسات می شوید. وقتی به دوست یا همکار داستانی که شما را آزرده ، میگویید ، این آزردگی تاثیر منفی اش بر شما ده برابر بیشتر میشود. این روند انقدر ادامه می یابد که این داستان به دیگر افراد سازمان منتقل می شود. در نتیجه باعث می شود داستان هر بار تحریف شود ، نوعی مانند (یک کلاغ چهل کلاغ شدن). این صحبتها آنقدر ادامه میابد تا تبدیل به موضوعی بزرگ و وحشتناک میشود و بسیاری از افراد به این فکر میفتند که آیا ادامه همکاری با این سازمان کار عاقلانه و درستی است یا خیر .
مهم است که درک کنیم این شایعات بین افرادی پخش شده و دیگر اجتناب ناپذیر است. در این حین هیچ یک از افراد نمیتوانند کمکی کنند بلکه حتی ممکن است به این شایعات هم ناخواسته دامن بزنند . بنابراین دیگر نمیتوان شایعات را از بین برد بلکه باید راهکاری را برای به حداقل رساندن این شایعات و مقابله با افزایش بار منفی اش پیدا کرد .
بارها و بارها مسئولین یک سازمان دیده اند که یکی از پرسنل سازمان پیششان میاید و میگوید یکی از همکاران دارد صحبتهای پر حاشیه میگوید و شایعه سازی میکند و این قضیه را برای سازمان بسیار خطرناک میدانند . وقتی رییسشان از آنها میپرسد آیا به آنها تذکر دادید که این حرفها را تمام کنند آنها میگویند خیر و وقتی از آنها سوال میکنند چرا آنها میگویند نمیدانستم چگونه به آنها تذکر دهم که ناراحت نشوند و از دست من عصبانی نشوند . این مهم است که به اعضای تیمتان بگویید که وقتی کسی حرفی منفی و شایعاتی را نسبت به سازمان میگوید باید شفاف و محکم و در عین حال بااحترام به او تذکر دهند ، این کار هیچ اشکالی ندارد. آنها می توانندتذکرشان را با مهربانی بیان کنند ، چیزی است که باید گفت. بقای بسیاری از سازمان ها به این کار بستگی دارد.
اگر گروهی از افراد سازمان با هم اختلافاتی دارند، با آنها تماس بگیرید و با یک گفتگوی صمیمانه و راحت دریابید که ریشه این اختلافات در چیست . اگر این اختلافات مبتنی بر شایعات باشد ،هرچه زودتر رفعش کنید بهتر است . بهترین کار این است که فورا به این قضایا رسیدگی شود.
یک مشکلی که من بارها آن را شاهد بودم این است که خیلی از افراد اولین چیزی که میشنوند نسبت به آن اعتقاد پیدا میکنند .در چنین مواردی حتی اگر به فرد با دلیل ، منطق و مدرک ثابت کنیم که این گفته نادرست است ، باز هم تغییر دیدگاهش بسیار دشوار است . مؤثرترین ابزار برای ترمیم آن این است که این نکته را به او بیان کنید ، “چون شما اولین فردی هستید که این موضوع را شنیدید دلیل بر درست بودنش نیست”.
البته انتظار زیادی است که رفتار شما همیشه بی نقص باشد. شما هر از گاهی ، به هر دلیلی ، منبع یک شایعه مضر می شوید. وقتی اتفاق می افتد ، مهم است که آن را در همان ابتدا مدیریت کنید. به سراغ افرادی بروید که با آنها بد صحبت کرده اید و اوضاع را درست کنید. خوب بدانید این کار خجالت آور نیست. برعکس، با انجام این کار ، به فردی با شهامت از نگاه دیگران تبدیل میشوید. ممکن است، در یک لحظه کنترل خود را از دست داده باشید و نامناسب صحبت کرده باشید و دوست دارید اکنون هرگونه تصور غلطی را که ممکن است رخ داده باشد ، از بین ببرید.
با انجام موارد زیر می توان یک محیط را ترمیم و مثبت کرد:
مستقیم به منبع شایعه بروید و اقدامات لازم را انجام دهید.
رفتار مدل عاری از شایعات ، که به دیگران الهام بخش است را انجام دهید.
اگر در حال حاضر شایعه ای در سراسر شرکت پخش شده است ، منابع این شایعه را پیدا کنید و آنها را از سؤتفاهم در بیاوردید و از آنها بخواهید که با افرادی که درمورد این شایعات صحبت کرده اند ، دوباره صحبت کنند و موضوع را اصلاح کنند و از آنها هم بخواهند همین کار انجام دهند.
در صورت لزوم با کل گروه صحبت نمایید.اگر نوع خاصی از شایعات (به عنوان مثال ، ادعا می شود مشکلات مالی وجود دارد) رخ می دهد ، منبع شایعه را پیدا کنید و آن را اصلاح کنید . اول و مهمتر از همه ، یک روحیه مثبت در گروه ایجاد کنید. هدف سازمان باید همواره به عنوان چراغ هدایت نگه داشته شود . این باید به یک موضوع مشترک برای هر فرد در سازمان تبدیل شود.
هر انحراف ، باید به عنوان یک لغزش طبیعی انسان درک شود. تصحیحش کنید ، او را ببخشید و هرچه سریع تر و یکپارچه قضیه را تمام کنید. به جای اینکه تفکرتان سوار بر احساسات منفی شود ، روی آرمانهای قابل ستایش که همان ساختار سازمان است ، تمرکز کنید.
