چند ماهی می شود کتاب های هری پاتر و فیلم هایش را تماشا می کنم از زمانی که مهاجرت کردم
و با هری پاتر آشنا شدم ، شاید ذره ای از دغدغه های مسخره و کسلی روزمرگی ام کم شد .
نیاز داشتم به دنیایی جادویی که شبیه دنیای خودمان نبود ! بله ، و بهترین گزینه ، این سری کتاب و فیلم بود راستش را بخواهید علاقه ای به شخص خود هری پاتر ندارم ، هرچند نام فیلم ، کاراکتر اصلی و داستان ، حول محور این نام است !
کمترین توجه ها به دریکو مالفوی بود
پسری که خانواده او را سرزنش می کردند و تنها پناهِ موقتش مادرش بود
بله ، کسی که جاه طلب باشد اصولا از دیدن فردی بزرگتر و محبوب تر از خودش احساس حسادت می کند . البته تاکید می کنم ، همه ی انسان های جاه طلب از این قاعده مستثنا نیستند! اگر به نوه ی کوچکتر فامیل توجه کنند برای هم سن های من شکست عشقی و خانوادگی بزرگی ست! (این را راست می گویم ، اگر با ریختن آب دهن نوه کوچولو ذوق می کنید برای من هم کاری ندارد!)
مثال مسخره اما مهمی بود چرا که مالفوی در میان هم سن و سالانش ، بالغ تر بود... با اتفاقات ترسناک زیادی رو به رو شده و با وجود دست نویس های جی . کی . رولینگ ، تجربه ی کودکی را نداشته!
خلاصه خواستم بگویم از این مالفوی ها توی اطرافیانمان زیاد است
ظاهری شکست ناپذیر اما باطنی شکسته و خمیده ! :)