رامتین امانی
رامتین امانی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

ترس روح رو میخوره

دوست ندارم درباره هر فیلمی که میبینم بنویسم. فکر میکنم هرکسی هرآنچه که باید از فیلم ها درک بکنه رو درک میکنه و نیازی به نوشتن(و حتی حرف زدن) درباره خیلی از فیلم‌ها نیست. ولی این دفعه فرق میکنه. چون فیلمی دیدم که شاید خیلی معروف نباشه، بشدت ساده است و انقدر مولفه های جالب داره که نمیشه درباره‌ی زیبایی هاش ننوشت. (ساعت سه صبحه و دو روز از دیدن این فیلم میگذره و من تسلیم این نیاز به نوشتن شدم..)

فیلم " علی: ترس روح رو میخوره" اثریه مالِ سال 1974 ساخته‌ی راینر ورنر فاسبیندر، کارگردان نوین آلمانی. کارگردانش فقط 37 سال عمر کرد اما تو این 37 سال انقدر فیلم ساخته که از خیلی از پیرمردهای سینما از نظر تعدادِ فیلمِ قابل قبول به بالا جلوتر باشه. داستان فیلم درباره رابطه یک زن‌ِبیوه‌ی حدودا 60 ساله‌ی آلمانیه به نام اِمی که تنها زندگی میکنه، خدمتکاره و چندتایی بچه داره که رفتن سراغ خونه زندگیشون. از اون طرف هم یه علی داریم، یه مرد 35 ساله‌ی سیاهِ قوی هیکلِ مراکشی که تو آلمان زندگی میکنه، تو کار ماشین های غراضه است و آلمانیش هم بد نیست. هردوشون خیلی تنهان و تو جامعه‌شون با اینکه طرد نشدن اما درک نمیشن و با ملاقات باهم تو یه کافه یواش یواش میبینن حرف همدیگه رو میفهمن و این آغاز رابطه‌ی عجیب این دونفر میشه. رابطه‌ای که هرچقدر که اونا توش احساس خوشبختی میکنن آدمای اطراف چنین حسی ندارن و این حس های بد موجب شروع اتفاقاییه که واسه رابطشون میوفته و اینکه آیا واقعا اونا خوشبختن؟ در واقع این فیلم، روایت یک عشق غیرمعموله. عشقی از سرِ تنهایی،از سرِ کسی رو کنارخود یافتن، نیاز به درک و شنیده‌ شدن.

از صحنه های ابتدایی فیلم
از صحنه های ابتدایی فیلم

چیزی که تو این فیلم من رو جذب کرد چندتا مولفه‌ ایه که شاید در نگاه اول مهم نباشن ولی وقتی فیلم تموم میشه احساس میکنی فیلم با همینا بوده که سرپا مونده:

  • سادگی بی نهایت فیلم: تمام فیلم در کمال سادگی میگذره. لوکیشن های محدود، آدمای محدود تو یه محله کوچیک، دوربین بسیار ساده‌، بی آزار و حرمت حفظ‌کن اما کمی فضولِ فاسبیندر، فیلم برداری فقط تو 14روز، حرفه‌ای نبودن بازیگر نقش علی(طراح دکور بوده)، استفاده از رنگ های شاداب و سرحال و... ویژگی هاییه که این فیلم رو دوست داشتنی کرده.
نمونه ای از دوربین بسیار ساده‌، بی آزار و حرمت حفظ‌کن اما کمی فضولِ فاسبیندر...
نمونه ای از دوربین بسیار ساده‌، بی آزار و حرمت حفظ‌کن اما کمی فضولِ فاسبیندر...
  • توجه ویژه کارگردان به احساسات: دوربین و تدوینی که فاسبیندر استفاده میکنه دوتا ویژگی داره: 1. اهمیت دادن به احساسات کاراکترها بدون منزجرکردن مخاطب 2. اهمیت دادن به تامل به اون احساسات با تاخیر در کات پس از صحنه های احساسی. یعنی فاسبیندر پس از صحنه های مهمِ فیلم چندثانیه ایی دیرتر از اونچه که انتظار داریم به نمای بعدی میره تا مخاطب کمی به احساساتی که شخصیت تو اون لحظه باهاش درگیره تامل کنه.
  • موسیقی متن فوق العاده: واقعیتش چیزی که باعث شد پابندِ فیلم بشم تو دقایق ابتدایی اتفاق افتاد: یه موسیقیِ عربیِ مسحورکننده که همون اول شمارو به دام میندازه. موسیقی‌ی که کاملا به اون محیط و عرب بودن علی مربوطه!
  • خودِ فاسبیندر: شاید ربط مستقیمی به فیلم نداشته باشه اما ارزش فیلم رو براتون بیشتر روشن میکنه. فاسبیندر یه همجنس‌گرا بوده، با این حال 2 بار ازدواج کرده بوده. تو مجموعه آثارش هم فیلم های همجنسگرایانه‌ی موفقی داره و هم فیلم هایی مثل این فیلم. تو خودِ زمان فیلمبرداریِ این فیلم هم با علی، رابطه داشته. یعنی با کارگردانی طرفیم که توی زندگیش بین همجنس و غیرهمجنس بشدت درحال نوسان بوده و این درگیری ذهنی و روحی رو همیشه داشته. و جالب اینجاست که چنین کارگردانی فیلمی ساخته که فارغ از نوع تمایل جنسیش، احساسی رو به مخاطب ارائه میکنه که انسانی، دوست داشتنی، واقعی و البته مرتبط با جامعه‌ی آلمانیه. (یه چیز جالب دیگه هم اینکه فاسبیندر بازیگر و نویسنده‌ی این فیلم هم هست. تو این فیلم تو نقش دامادِ اِمی میتونین ببینینش...)

نمره: %100:IMDB: 8/10 Rotten Tomatoes

قطعا حرف های زیادی هست که میشه درباره این فیلم، بازیگراش، فاسبیندر و ... زد ولی اگه فیلم رو ندیدین نگفتنِ اون حرف ها بهتر از گفتنشونه. اگه از فیلم خوشتون بیاد نیازی به حرف های اضافه نیست، اگه از فیلم خوشتون نیاد هم همینطور!
معرفی فیلمموسیقی متنآلمانعشق
اینجا خانه ایست برای حیاتِ افکارِ بازیگوشم....
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید