بسیاری از شما بعد از شنیدنِ کلمهی «بیش فعالی (ADHD)» به احتمال زیاد یادِ افرادی میافتید که پرحرف، ناآرام و حواس پرت هستند. اما باید بگوییم که اختلال بیش فعالی بسیار گستردهتر از این حرفها است و ویژگیها و جنبههای پنهان زیادی دارد. در این مقاله قرار است به یکی از این ویژگیهای کمتر شناخته شده اما بسیار مهم بپردازم، به نام:
ترس و حساسیت بیش از حد نسبت به طرد شدن (Rejection Sensitive Dysphoria/RSD)
تا پایان این مقاله، همراه باشید.
طرد شدن برای همهی ما تجربهای سخت و دردناک است؛ اما برای افراد مبتلا به بیش فعالی، درد و اضطرابی فراتر از تصور به همراه دارد. آنها در مواجهه با طرد شدن و مورد مخالفت یا انتقاد قرار گرفتن، احساسِ پریشانی و شرم و شکست شدیدی میکنند.
فردی که اختلال بیش فعالی دارد، قبل از اینکه دیگران او را طرد کنند، احساس طرد شدگی میکند. او کوچکترین و خفیفترین رفتارهای منفیِ دیگران را به بدترین شکل ممکن تفسیر میکند و اصطلاحا به خود میگیرد و احساس میکند دوست داشتنی نیست. به عنوانِ مثال، اگر شریک عاطفیاش به تلفنِ او دیر جواب دهد، دچار اضطرابِ شدیدی میشود و به این فکر میافتد که نکند عشق و علاقهاش به او کمتر شده باشد!
یادتان باشد همهی افرادی که اختلال بیش فعالی دارند، لزوما حساسیت به طرد را تجربه نمیکنند. و برعکس؛ همهی افرادی که حساسیت به طرد دارند، هم لزوما بیش فعال نیستند.
حساسیت به طرد در افرادی که مشکل عزت نفس پایین و بیارزشی دارند هم ممکن است دیده شود. گاهی افراد تحت تاثیرِ یک تروما یا تجربهی یک رابطهی بد، دچار حساسیت به طرد میشوند. این اختلال همچنین در مبتلایان به اوتیسم، اختلال دو قطبی، اختلال شخصیت مرزی، افسردگی و اختلال اضطراب اجتماعی هم مشاهده میشود.
فردی که حساسیتِ بیش از حد و بیمارگونهای نسبت به طرد دارد، از تعاملات اجتماعی گریزان است و از آن میترسد. او در صورت دعوت شدن به یک مهمانی یا دورهمی دچارِ اضطراب اجتماعیِ شدید میگردد.
بیمار مبتلا به بیش فعالی در موردِ اتفاقاتی که قرار است در مهمانیِ هفتهی بعد رخ دهد و نظری که بقیه قرار است راجع به او داشته باشند، زیاد از حد فکر میکند. او اضطراب این را دارد که نکند چیز احمقانهای بگوید یا حرکت نامناسبی انجام دهد و شرمگین و خجالتزده شود. او میترسد که دیگران از او خوششان نیاید و او را طرد کنند! به همین خاطر ممکن است که دعوت را رد کرده و از مکانیسم دفاعی فرار استفاده کند.
در صورت قبولِ دعوت و حضور در مراسم، اضطرابِ او چندین برابر میگردد. در طول مهمانی، حواسِ او شش دانگ جلب این میشود که چه میگوید یا چه میکند؛ چرا که حس میکند همه دارند او را نگاه میکنند و تمام مدت زیر ذرهبین است. فرد مبتلا به بیش فعالی و حساسیت به طرد خیال میکند که به طور مداوم کوچکترین حرکات و حرفهایش قضاوت و تحلیل میشوند.
خدا نکند که فرد مبتلا به حساسیت به طرد، بعد از مهمانی و در آینه، یک تکه سبزی لای دندانهای جلویش ببیند! از آن لحظه به بعد حالش خراب میشود و مدام به این فکر میکند که نکند وقتی داشتم میخندیدم یا با فلانی حرف میزدم هم این سبزی لای دندانهایم بود!!
فرض کنید که فرد بیش فعال در مهمانی لطیفهای تعریف میکند و کسی به آن نمیخندد. او بسیار شرمگین و ناراحت میشود. تا مدتها به این ماجرا فکر میکند و خودش را سرزنش میکند که چقدر احمق بودم دهان باز کردم! مگر قرار بود به من بابت لطیفه گفتن جایزه بدهند؟ این خاطره برای فرد مبتلا به بیش فعالی تبدیل به یک تروما میشود. او دیگر در هیچ جمعی لطیفه نخواهد گفت و ابراز وجود نخواهد کرد!
اما واقعیت این است که حتی اگر بقیه خیال کنند که شما بیمزه هستید، نهایتا تا یکی دو روز بعد از مهمانی، بیمزه بودنِ شما را فراموش میکنند! آنها بیشترِ آنچه را که در آن مهمانی رخ داده بود، فراموش میکنند و به دغدغههای زندگی شخصیخودشان میپردازند. شاید بهترین چیزی که میتوان به یک فرد مبتلا به بیش فعالی و حساسیت به طرد گفت این است که:
« تو آنقدرها هم که فکر میکنی، آدم مهمی نیستی!»
آیا به طور مداوم نگران این هستید که پارتنر عاطفیتان با شما قطع رابطه کند؟ آیا میترسید که اگر خودِ واقعیِ شما برای او فاش شود، شما را ترک کند و همه چیز به پایان برسد؟ آیا دائما مراقبِ علائم نارضایتیِ او هستید و کوچکترین رفتارهای منفیِ او را به بدترین شکل ممکن تفسیر میکنید و نتیجه میگیرید که او دیگر دوستتان ندارد؟
فرد مبتلا به حساسیت به طرد و بیش فعالی، در رابطهی عاطفی اعتماد به نفس بسیار کمی دارد و مدام احساس ناامنی میکند. او هیچ وقت بابت عشق و علاقهی طرف مقابلش مطمئن نیست و همیشه به آن شک دارد. او نیازمند تائید هر روزه از سمتِ معشوق است.
اگر با یک فرد بیش فعال در رابطه هستید، هر روز و هر لحظه باید به او ثابت کنید که دوستش دارید. اگر روزی خسته و بیحوصله باشید و به او زیاد توجه نکنید، او این بیتوجهیِ شما را به خستگیتان ربط نمیدهد و به خودش میگیرد و حس میکند دیگر دوستش ندارید.
همهی ما وقتی در یک رابطهی عاطفی نزدیک هستیم، دوست داریم آرامش داشته باشیم و نگران پایان رابطه نباشیم. اما یک فرد مبتلا به بیش فعالی و حساسیت به طرد این آرامش را در روابطش تجربه نمیکند. او منفینگر است و این دیدِ منفی، بر رضایت کلی او و پارتنرِ عاطفیاش از رابطه تاثیر میگذارد.
این بدبینیها و گلایههای گاه و بیگاه ممکن است در نهایت شریک عاطفی را خسته و فرسوده کند و رابطه واقعا به هم بخورد. این چنین میشود که فرد مبتلا به بیش فعالی، طردِ واقعی را تجربه میکند و مُهرِ تاییدی بر دوست داشتنی نبودنِ خودش میزند.
حالا فرض کنید که برای اولین بار به قرار ملاقات آشنایی با فردی که تا بحال او را ندیدهاید میروید؛ بعد از پایان دیدار، او دیگر به شما زنگ نمیزند. شما بسیار ناراحت میشوید اما احتمالا بعد از مدتی با این موضوع کنار میآیید و با این افکار خودتان را آرام میکنید که:
«همه قرار نیست از من خوششون بیاد! میلیاردها آدم در کره ی زمین وجود دارن با سلیقههای متفاوت! قرار نیست که من مطابق با سلیقهی تک تکشون باشم!»
«تعداد آدمهایی که تا امروز از من خوششون اومده خیلی بیشتر از آدمهایی بوده که خوششون نیومده! پس من زیبا و دوست داشتنیام»
اما فرد مبتلا به بیش فعالی و حساسیت به طرد، نمیتواند خود را آرام کند؛ او احساس طرد شدید، شکست، دوست داشتنی و زیبا نبودن میکند و این حسها بر قرارهای ملاقاتِ بعدیاش نیز تاثیر میگذارند و او را بسیار آسیب پذیر میکنند.
دردی که فرد مبتلا به اختلال بیش فعالی، بعد از پایان روابطش تجربه میکند، اصلا قابل مقایسه با دردی که دیگران تجربه میکنند نیست. پایان هر رابطه برای او به منزلهی شکست و تروما است.
حتما شنیدهاید که قدیمیها میگویند اگر دو کوزه را برای مدت طولانی کنار هم بگذارید، امکان ندارد که هیچ وقت بادی نوزد و این دو کوزه به هم برخورد نکنند. بروز اختلاف، ناراحتی، تفاوت دیدگاه در یک رابطهی دوستیِ طولانی مدت، امری کاملا طبیعی است. امکان ندارد که دو دوست هیچ وقت از هم خشمگین نشوند و با هم دعوا نکنند. اگر دوستانی را دیدید که تا بحال با هم دعوا نکردهاند، مطمئن باشید که دوستیشان عمیق و واقعی نیست!
اما فرد مبتلا به بیش فعالی، اینطور فکر نمیکند. او نسبت به بروز اختلاف بی نهایت حساس است. اگر دوستش از او انتقاد کرده یا با او دعوا کند، او احساس طرد، شکست و دوست داشتنی نبودن میکند. یک دعوای ساده برای او به منزلهی پایان دوستی است.
حتما از افراد دچارِ بیش فعالی و حساسیت به طرد زیاد شنیدهاید که با یکی از دوستانم دعوا کردم و بعد از آن دعوا دیگر حرف نزدیم. بعد ماجرای آن دعوا را تعریف میکنند و شما میبینید که آنقدرها هم مشکل غیرقابل حلی نبوده است.
برای فرد بیش فعال و مبتلا به اختلال حساسیت به طرد، حل کردنِ اختلاف خیلی سخت است. چون آنها به اختلاف به چشمِ «اختلاف» نگاه نمیکنند؛ برای آنها اختلاف یعنی طرد شدن، شکست خوردن و دوست داشتنی نبودن!
فرد مبتلا به اختلال بیش فعالی و حساسیت به طرد، نسبت به نظرات و فیدبکهای مدیرش در محیط کار بسیار حساس و آسیب پذیر است.
فرض کنید که شما در محیط کار، یکی از وظایفتان را با کیفیتی پایینتر از سطح انتظار انجام دادهاید. این کاملا طبیعی است و برای حرفهایترین افراد هم ممکن است اتفاق بیافتد. همهی آدمها دچارِ اشتباه و حواسپرتی میشوند. هر اشتباهی هم یک تذکر و انتقادِ سازنده به همراه دارد و این هم کاملا طبیعی است. اما برای فرد مبتلا به بیش فعالی، هر انتقاد به معنای شکست است.
او در صورت ارتکاب به اشتباه، کلِ مهارتش را زیر سوال میبرد و به این نتیجه میرسد که شاید هیچ وقت برای این شغل مناسب نبوده است. اگر مدیر از او انتقادی کند، او دچار اضطراب میشود و میترسد که طرد و اخراجش کنند. بیش فعالی باعث میشود که این افکار مدام در سرِ او بچرخند:
گند زدم! خراب کردم! من بیعرضهام! اونا هم فهمیدن که من خوب نیستم!
برای فرد مبتلا به بیش فعالی، سخت است که به مدیرش مراجعه کند و درخواست افزایش حقوق و بهبود شرایط کاریاش را بدهد. او میترسد که طرد و اخراج شود و همین شغل و شرایطی را هم که دارد از دست بدهد!
او نسبت به نظری که همکارانش راجع به او دارند، بینهایت حساس است و نیاز شدیدی به مورد تایید قرار گرفتن از سمتِ آنها و محبوب بودن دارد. خدا نکند که یکی از همکاران، شب گذشته با همسرش دعوا کرده و بیحوصله و بدعنق باشد. فرد مبتلا به حساسیت به طرد و بیش فعالی، بداخلاقی و بیحوصلهگیِ او را به خودش میگیرد و تا شب نشخوار فکری میکند که :« من چی کار کردم که اون ازم ناراحته!»
مغز بیش فعال، قادر است تا چند روز روی این موضوع وقت بگذارد و مثلِ یک کارآگاهِ باحوصله، تک تکِ تعاملاتی را که با آن همکار داشته بررسی کند تا علت ناراحتیِ او شناسایی گردد!
فرض کنید که محتوایی را در اینستاگرام منتشر کردهاید. شخصی از راه میرسد و یک کامنت انتقادیِ تند و منفی برای محتوایِ شما میگذارد. حتما میدانید و تجربه کردهاید که اظهارنظرها و انتقاداتِ فضای مجازی بسیار تندتر از دنیای واقعی هستند. چرا که خیلی از قواعد، مناسبات و ملاحظاتِ جهان واقعی در فضای مجازی وجود ندارد و آدمها با نام مستعار، میتوانند به راحتی هر چیزی را که میخواهند بگویند!
این کامنت انتقادی، فرد مبتلا به بیش فعالی و حساسیت به طرد را بسیار پریشان خواهد کرد. او احتمالا به این نتیجه میرسد که در زمینهی تولید محتوا استعداد ندارد و باید این پست را حذف کند و یا حتی صفحهاش را ببندد. فرد بیش فعال، تفاوت نظرات و سلیقهها را در نظر نمیگیرد. قرار نیست همه شما را تایید کنند و محتوای شما برایشان جذاب باشد.
برای آنکه گفته شود شما مبتلا به حساسیت به طردهستید، نیازی نیست که تمامِ ویژگیها و علائمی را که در این مقاله توضیح داده شد، داشته باشید. ممکن است شما علائم حساسیت به طرد را به صورت بسیار خفیف تجربه کنید. حتی ممکن است که در یک موقعیت، آن را تجربه کنید و در موقعیتِ دیگر هیچ علامتی بروز ندهید.
یادتان باشد که وقتی صحبت از اختلالات روانی میشود، همهچیز نسبی است و هیچ حکم مطلقی وجود ندارد. به این معنی که علائم به صورتِ طیفی (خفیف تا شدید) و مقطعی تجربه میشوند.
در این لینک مقاله، چند روش کاربردی برای درمان اختلال حساسیت به طرد پیشنهاد کردهام.