گس لایتینگ (gaslighting) اصطلاحی روانشناسی است که منشاءِ لغویِ آن به فیلمی کلاسیک به نامِ gaslight (چراغ گاز) در سال 1944 بر میگردد. شخصیت منفیِ این فیلم (چارلز بویر)، از طریق بازی با چراغهای گازِ خانه باعث شد که همسرش (اینگرید برگمن) به خودش شک کند و فکر کند دارد عقلش را از دست میدهد.
این اصطلاح از همین فیلم وارد دنیای روانشناسی شد، کابرد زیادی در آن پیدا کرد و در سال 2022 به عنوان «کلمه سال» انتخاب گردید.
گس لایتینگ در رابطهی عاطفی، زمانی اتفاق میافتد که یکی از طرفین، با استفاده از بازیهای کلامی و روانی، اعتماد بنفس و هویت طرف مقابل را خدشهدار کند. او به شریک عاطفیاش اینطور تلقین میکند که رفتارها، حرفها و احساسهایش اشتباه هستند. او این کار را میکند تا کنترل رابطه را در دست بگیرد و طرف مقابل همیشه مطابق با میلش رفتار نماید و انتقاد یا شکایتی نداشته باشد.
گس لایتینگ بسیار نامحسوس اتفاق میافتد؛ به این معنی که شما ممکن است اصلا متوجهِ آن نشوید. اما آسیبهای آن بسیار عمیق و حتی جبران ناپذیر است. پس بسیار مهم است که در موردِ آن بیشتر بدانیم.
در این مقاله سعی کردهام به این سوالات پاسخ دهم: گس لایتینگ در روابط عاطفی چگونه اتفاق میافتد؟ چه کار کنیم که قربانیِ گس لایتینگ نشویم؟ فردی که گس لایتینگ میکند، چه ویژگیهایی دارد و چگونه میتوانیم از همان ابتدای رابطه، او را شناسایی کنم؟ چگونه شریک عاطفیمان را که مرتکبِ گس لایتینگ میشود، ترک کنیم؟
تا پایان همراه باشید.
اگر شما با افراد مبتلا به اختلال خودشیفتگی در ارتباط هستید، به احتمال زیاد ترکشهای گس لایتینگ به وجودتان اصابت کرده است.
حتما میدانید که خودشیفتهها بر خلافِ ظاهرِ قوی و سرشار از اعتماد بنفسی که به جهان نشان میدهند، چه درونِ شکننده و ضعیفی دارند. آنها از بیارزشی و فقدانِ عزت نفس رنج میبرند و این خود برتر پنداریِ ظاهریشان، فقط یک واکنش دفاعی و به عبارتی یک ویترینِ زیبا است!
حالا فرض کنید که شما به یک خودشیفته چنین چیزی بگویید :
«تو کار اشتباهی انجام دادی و من به خاطرِ انجامِ این کار از تو ناراحت و خشمگینم.»
فرد خودشیفته، مضطرب میشود؛ چرا که خود را کامل و برتر میداند و کسی نباید از او انتقاد کند. او هیچ وقت اشتباه نمیکند. در ویترینِ او همهچیز کامل و زیباست! بنابراین، اشتباهش را قبول نمیکند؛ او بحث را منحرف میکند، فرافکنی میکند، پرخاش میکند و با انواع و اقسام تاکتیکها، شما را به جایی میرساند که باور کنید مشکلِ اصلی، خودِ شما هستید نه او! در نهایت شما بابت انتقادی که از او کردید، عذرخواهی خواهید کرد!
این اتفاقی است که در پروسهی گس لایتینگ رخ میدهد.
هدفِ یک گس لایتر (gaslighter)این است که طرف مقابلش را به این باور برساند که:
برداشت تو از واقعیت اشتباه است! تو چیزهایی می بینی که در واقعیت اصلا اتفاق نیفتاده است! تو اشتباه میکنی!
شما هیچ وقت نمیتوانید با چنین فردی یک مکالمهی منطقی داشته باشید. آنها بحث را منحرف کرده و تا میتوانند فرافکنی میکنند؛ تا جایی که چارهای جز رهاکردنِ مکالمه برایتان باقی نمیگذارند! شما هیچ وقت نمیتوانید برندهی بحث با یک خودشیفتهی گس لایتر (gaslighter) باشید!
گس لایتینگ میتواند اعتماد بنفس و هویت شما را نابود کند! مواظب باشید!
تلاش برای مکالمهی بالغانه با یک فردِ خودشیفته مثلِ کوباندنِ سر به دیوارِ آهنین است. او معمولا ادعا میکند که بسیار گشوده، صادق، منطقی و اهل گفتگو است؛ اما در واقعیت به هیچ وجه اینطور نیست. بسیار پیش میآید که شما از یک گس لایتر بابت موضوعی شکایت کنید و چند دقیقه بعد خودتان در حال معذرت خواهی باشید که چرا اینقدر حساس و قدرنشناس بودید!
کسی که گس لایتینگ میکند، امکان ندارد صبر کند تا شما جملهتان را تمام کنید و بعد حرفش را بزند؛ او مدام وسط حرفهای شما میپرد و قطع میکند.
فرض کنید که با یک خودشیفتهی گس لایتر در رابطه هستید و بابتِ قضیهای از او انتقاد کرده و او را به چالش کشیدهاید؛ او یکی از واکنشهای زیر را نشان خواهد داد:
1- تو چقدر کینه ای هستی! هنوز اون مسئله رو فراموش نکردی؟؟
یعنی من تلاشی برای جبران و حلِ دلخوریِ تو نمیکنم؛ خودت باید فراموشش کنی! من مسئولیتی قبول نمیکنم.
2- تو زیادی حساسی! مسائل رو بزرگ میکنی! خیلی انتظارات و توقعات بالایی داری! زیادی داراماتیک هستی! من که کار خاصی نکردم! چیزی نشده که! مشکل از خودته!
به شما اینطور القا میکند که حسهای تو فاقد اعتبار بوده و اشتباه هستند، من بابتِ احساساتت به تو حق نمیدهم و تو را قضاوت میکنم. در نتیجه شما کم کم باورتان میشود که زیادی حساس هستید و خود را بابت این موضوع سرزنش میکنید.
یادتان باشد! هر گاه کسی نگرانیها و احساساتِ شما را کم ارزش تلقی کرد و کوچک جلوه داد، دارد شما را گس لایتینگ میکند.
حتی اگر اتفاقی که رخ داده واقعا کوچک باشد و شما در حال بزرگ کردنِ آن باشید، او حق ندارد که احساساتِ شما را بیاعتبار کند. احساسات همیشه باارزش هستند و ظرفیتِ آدمها با همدیگر متفاوت است.
3- من چنین چیزی نگفتم! یادم نمیاد!
انکار انکار انکار! حتی اگر با دلیل و مدرک و اسکرین شات و صدای ضبط شده هم به او نشان دهید که واقعا چنین چیزی گفته است، او بحث را منحرف میکند و میگوید:
«خیلی شخصیت حقیری داری که مکالمههامون رو ضبط میکنی و چت های قبلی رو داری هنوز! چطور جرات کردی؟!»
و اینچنین میشود که تریبون اخلاقیات را به دست میگیرد و شاید یک سخنرانی طولانی هم به شما ارائه دهد. در نهایت، او نه تنها معذرت خواهی نمیکند، بلکه به شما حسِ گناه هم میدهد!
4- بعد از آن همه خوبیها و محبتها و کارها که برات کردم، حق نداری چنین حسی داشته باشی!
به شما بابت قدر نشناسیتان حس گناه میدهد. بابت کارهایی که در گذشته انجام داده است سرتان منت میگذارد. حالا خدا نکند که از او عصبانی باشید و ناراحتیتان را با صدای بلند و با لحنِ دعوا نشان دهید. او شما را بابت «فریاد کشیدن»، سرزنش میکند. در نتیجه موضوع اصلی نادیده گرفته میشود و حالا آن فریاد هستهی بحث قرار میگیرد و او دیگر آن را رها نمیکند.
5- اتفاقا منم از دست تو ناراحتم؛ یادته شش ماه پیش، در فلان مهمانی، با من فلان رفتار رو کردی؟؟
ابن کار نوعی مقابله به مثل در فرآیند گس لایتینگ است که گس لایتر از آن، برای منحرف کردنِ حواسِ شما از موضوعی که به تازگی اتفاق افتاده، استفاده میکند.
فرض کنید که روبروی پارتنرتان مینشینید تا راجع به مشکلی حرف بزنید و رابطهتان را با گفتگو عمق و بهبود ببخشید. ناگهان او هم یک ماجرایی را از گذشتهی دور پیدا میکند و مطرح میکند تا کم نیاورد!
مثل این است که او یک سری چیزها را در ذهنش آماده دارد اما حرفی نمیزند و صبر میکند تا زمانِ مناسب که دستش خالی نباشد!
شما راجع به مسئلهای که در حال حاضر (در اینجا و اکنون)اتفاق افتاده حرف میزنید و او راجع به مسئلهای در گذشته که اصلا هم مرتبط با اکنون نیست حرف میزند! بعد هم احتمالا یک سخنرانیِ طولانی راجع به ضرورتِ هم تیمی بودن و مشارکت ارائه خواهد داد! اگر هم از او بخواهید که مثالی بیاورد؛ یعنی بگوید شما کِی و کجا مشارکت را نادیده گرفتید، میگوید چیزی خاطرم نیست!
کسی که گس لایتنگ میکند، معمولا خیلی کلی حرف میزند؛ نه جزئی و با ذکر مثال.
6- فقط این نیست! تو کلا با من مشکل داری! از من بدت میاد! دیگه منو دوست نداری!
در اصلاح عامیانه، به چنین رفتاری، «ننه من غریبم بازی» میگویند؛ که یکی از انواع رایج بازیهای روانی است و در گس لایتینگ بسیار استفاده میشود.
7- به بقیه هم همین حرفا رو میزنی و بهشون گیر میدی! من شنیدم که فلانی از دست تو عصبانیه.
یعنی فقط من نیستم. همه با من در یک تیم هستند، همه مثل من هستند. مامشکلی نداریم. این تویی که مشکل داری!
یادتان باشد که «تحت کنترل داشتن» برای یک گس لایتر یعنی همه چیز! گس لایتینگ یعنی «حفظ کنترل»! از نظرِ یک گس لایتر، معذرت خواهی به معنای «اعتراف به از دست دادن کنترل» است. بنابراین یک گس لایتر هرگز ادعا نمیکند که اشتباه کرده است!
ویژگیِ رایجِ گس لایترها این است که با سکوت و رفتارهای سرد، طرف مقابلشان را تنبیه میکنند. این شکل از تنبیه حتی از آزارهای فیزیکی هم سختتر است؛ چرا که قربانی را در برزخ و بلاتکلیفی قرار میدهد. در بیشتر مواقع قربانی حتی نمیداند که چرا با او این رفتارها را میکنند.
معمولا افراد بدون اینکه متوجه باشند کسی را گس لایتینگ(gaslighting) میکنند. برنامه ریزی برای این رفتار، در سطح ناخودآگاهِ افراد خودشیفته رخ میدهد. همین هم درمانشان را بسیار سخت میکند؛ چون آنها را نمیتوان قانع کرد که در حالِ گس لایتینگ هستند.
آنها از کنترلِ ذهن و رفتارِ قربانیشان لذت میبرند؛ لذتی ناخودآگاه!
اما یادتان باشد که این رفتار هرگز قابل قبول نیست و غیر عمدی بودنِ آن را نباید توجیه و بهانهای برای اعمال گس لایتینگ پذیرفت.
«بمباران عشقی» در هفتهها و ماههای ابتداییِ رابطه، مهمترین تاکتیک گس لایتینگ (gaslighting) است.
گس لایترها معمولا در اولین قرار ملاقات به طرز اغراق آمیزی از طرف مقابلشان تعریف میکنند. در هفتههای ابتدایی رابطه، طوری با او رفتار میکنند که انگار مدتهاست او را میشناسند، به او اعتماد کامل دارند و بینهایت عاشقشان شدهاند. معمولا هم سخنرانیهای خیلی خوبی راجع به رابطهی سالم و درست ارائه میدهند.
آنها میدانند که هر چه قربانی را سریعتر شیفته خود کنند، مرحله بعدی که دستکاری و بازی ذهنی (گس لایتینگ) است، میتواند سریعتر شروع شود.
گس لایتینگ در ابتدا، فقط شامل چند دروغ ساده است. اما به مرور، حجم اطلاعات نادرست افزایش مییابد. در صورتی که روایتِ او را زیر سوال ببرید، خودتان متهم خواهید شد. متاسفانه، گس لایتینگِ شدید وقتی اتفاق میافتد که شما عمیقا به طرف مقابلتان دل بستهاید و او هم از این موضوع کاملا مطمئن است.
تجربیات دوران کودکی، شاید بزرگترین عامل آسیب پذیری نسبت به گس لایتینگ در بزرگسالی باشد. کودکانی که والدین خودشیفته، زورگو و کنترل گری دارند، در آینده به احتمال زیاد با یک گس لایتر وارد رابطه خواهند شد. آنها تا آخر عمر به احساساتشان شک خواهند داشت؛ مثلا به خشمشان بها نمیدهند و فکر میکنند که حق ندارند خشمگین باشند.
آنها حتی اگر به لحاظ منطقی و بر مبنای شواهدِ درست، به این نتیجه برسند که یک جای کارِ شریک عاطفیشان میلنگد، به طور ناخودآگاه خودشان را متقاعد میکنند که دارند اشتباه میکنند. آنها اصلا متوجه آسیب ذهنی و جسمی که دارد به پیکرهی وجودشان وارد میشود نیستند.
یادتان باشد که عزت نفس، اعتقاد به برداشتها و احساساتِ خود و درجاتی از استقلال هویتی، زرهی محکمی را در برابرِ گس لایتینگ به شما میدهد.
عدم توازن قدرت، در بسیاری از موارد میتواند زمینه را برای گس لایتینگ (gaslighting) مهیا کند.
این عدم توازن میتواند واقعی باشد؛ مثلا رئیسی که میتواند شما را اخراج کند، همسری که کیف پول شما را در دست دارد، والدینی که از نظر مالی و عاطفی به آنها وابسته هستید. گاهی هم این عدم تعادل، نمادین است؛ شریک عاطفی که کمتر از شما در رابطه سرمایه گذاری کرده است، همسری که نمی توانید زندگی بدون او را تصور کنید.
طرفِ قویتر، معمولا گس لایتینگ میکند.
گس لایترها دو چهره دارند! یک چهره را به قربانیِ خود و چهرهی دیگر را به بقیه جهان نشان میدهند. متاسفانه چهرهای که به بقیهی جهان نشان میدهند بسیار جذاب است. آنها عموما افراد جذابی هستند و در متقاعد کردنِ دیگران مهارتی عجیب دارند. گس لایتینگ (gaslighting) پشت درهای بسته اتفاق میافتد.
آنها با گفتنِ اینکه قربانی دروغ یا هذیان میگوید، دیگران را علیهِ او بر میانگیزند. معمولا هم خانواده یا دوستانِ نزدیکِ او را هدف قرار میدهند. آنها قربانی را به این تصور وادار میکنند که اگر درخواست کمک کند یا بخواهد با کسی صحبت کند، هیچ کس حرفهایش را باور نخواهد کرد.
این بدترین بخشِ گس لایتینگ است؛ اینکه چطور طرف مقابل به مرور شما را منزوی میکند.
گس لایتینگ از نظر روانی ویرانگر بوده و اعتماد به نفسِ فرد را مخدوش مینماید. رابطه با یک گس لایتر، فرد را به درماندگی و استیصالِ کامل میرساند. او حس میکند که قدرتی در برابرِ گس لایتر ندارد و کاملا زمین زده شده است. گاهی آرزو میکند که ای کاش یک شاهد داشت و آن شاهد به بقیه میگفت که او چه آزاری میبیند. ای کاش بقیهی آدمها حرفهای او را باور میکردند. کاش میشد تک تک مکالمات را ضبط کند.
به مرور زمان و ادامهی گس لایتینگ، خودش هم شروع به باوراین نکته میکند که مشکل اصلی در رابطه خودِ او است و در نتیجه ساکت میشود. جملهای که بسیار از این افراد میشنویم این است:
«میدونم یه چیزی اشتباهه، اما نمیدونم چی!»
فردی که به تازگی از رابطه با یک گس لایتر بیرون آمده است، به معنای واقعی کلمه، ویران است. Gaslighting میتواند دیدگاهِ قربانی را، مبنی بر اینکه مردم عموما خوب هستند تغییر دهد و او را نسبت به همه نزدیکانش مشکوک کند. او خودش را بابت آسیبپذیری و وابستگیِ بیش از حد سرزنش خواهد کرد و تا مدتها تمایلی به رابطهی عاطفی نخواهد داشت.
هدف اصلی گس لایترها، نگه داشتن قربانی در رابطه است. اگر یک گس لایتر حس کند که قربانیاش از او دلسرد شده است و قصدِ ترک رابطه را دارد، شروع به نوازش و محبتِ بیش از حد میکند. او به قربانی حسِ خاص بودن و با استعداد بودن و مورد احترام بودن میدهد. وعدههای پوچ و توخالی را پشت سر هم ردیف میکند و به او قول میدهد که خودش را اصلاح کند. در نهایت، وقتی طرف مقابلش را مجددا پایبندِ رابطه کرد، رفتارهای گس لایتینگ را دوباره از سر میگیرد.
در صورتیکه موفق به نگه داشتنِ قربانی در رابطه نشود، شروع به تخریب کاراکترِ او میکند و بالافاصله دنبال قربانی جدید میگردد.
در فرآیند گس لایتینگ (gaslighting) لایههای عمیقِ وجود قربانیان هدف قرار میگیرد؛ یعنی هویت و عزت نفس. گس لایترها این کار را برای دستیابی به قدرت بر قربانیان خود انجام میدهند. آنها میخواهند که قربانیِ خود را از نظر احساسی، فیزیکی یا مالی کنترل کنند.
حالا خدا نکند که یک گس لایتر خودش هم با اصطلاحِ گس لایتینگ آشنا شود. همان را تبدیل به یک سلاح و تکنیک جدید میکند و مدام به طرف مقابل میگوید که تو داری مرا گس لایتینگ میکنی! افراد خودشیفته از اصطلاحات روانشناسی هم میتوانند به نفع خود استفاده کنند.
هر چقدر گس لایتینگ عمیقتر و حرفهایتر باشد، تشخیص آن سختتر خواهد بود. معمولا مشاهدهی وضعیتِ روحیِ قربانیان، به روانشناس در فرآیند تشخیص کمک میکند.