تا به حال شده ندانید چگونه به فرزندانتان بگویید نه؟ نه گفتن آن هم برای کودکان پیش دبستانی، شاید آسان به نظر برسد ولی در واقع همیشه آن قدر که فکر می کنیم، تاثیرگذار نیست. در این جا می خواهیم 10 راه به شما پیشنهاد دهیم که فرزندتان بهتر به شما گوش دهد.
راه های بهتری برای جلوگیری و بازداشتن و منظم کردن فرزندتان وجود دارد. علاوه بر این که با گفتن نه همیشگی، خودتان و کودکتان را خسته می کنید، محققان بر این باورند که باعث بوجود آمدن خشم در او شود و تخم سرکشی را در او بکارد.
از طرفی خودتان را در نظر بگیرید. اگر در اغلب موارد از کسی مخالفت ببینید، بعد از مدتی ارزش حرف های طرف مقابل برای شما کمرنگ خواهد شد. اگر کودک شما هم همیشه از شما نه بشنود، این حس را خواهد داشت. برای همین بهتر است این کلمه را برای مواقع خطرناک که واقعا لازم است، نگه دارید.
از جمله های کوتاه، صریح و مختصر برای توضیح این که چرا کودک نباید آن کار را انجام دهد، استفاده کنید. از جمله های زیر به عنوان جایگزینی برای «نه» استفاده کنید.
«میدانم بستنی دوست داری، اما بستنی زیادی خوردن هم برایت خوب نیست.»
محققان می گویند اگر مجبورید بعضی تنقلات را برای فرزندتان ممنوع کنید، حتما چند پیشنهاد جایگزین را نیز به او بدهید. مثلا اگر ماست خیلی دوست دارد، چیزی به او پیشنهاد کنید که ماست داشته باشد یا... . به هیچ وجه در برابر اصرارش به او قول فردا را ندهید. کودکان پیش دبستانی خیلی دقیق مفهموم زمان برایشان جاافتاده نیست. پس هنگامی که به او قول فردا را میدهید برای او خیلی تفاوتی نخواهد کرد.
بیشتر کودکان آن چیزی که می خواهند را دیگر با تمام وجود میخواهند؛ پس بهتر است با آرامش و محکم و مهربانانه به او پیشنهاد چیز سالم تری را بدهید.
«غذا برای خوردن است نه برای پرت کردن»
یک از عواملی که ممکن است کودک شما غذا را پرت کند این باشد که از وعده قبلی هنوز سیر است و غذا را مانند اسباب بازی میبیند. به جای این که همینطور آزادانه غذا را در اختیار او قرار دهید، هنگام پرت کردن غذا فقط و فقط کاسه غذا را از جلویش بردارید و به او بگویید که چرا نباید غذا را پرت کند.
همین روش را هنگامی که بر روی تخت میپرد، به کار ببرید و واضح ولی آرام برایش توضیح دهید که چرا نباید روی تخت بپرد. هنگامی که یک قسمت از غذایش را درست و کامل خورد، از او تشکر کنید و بگویید که چقدر کار خوبی انجام داده است.
«اسباببازی هایت را پرت نکن، بیا به تو نشان دهم چگونه بازی کنیم.»
کودکان در این سن معمولا معنی حسادت را نمی فهمند. اگر فکر کردید فرزندتان در مواقعی حسود شده است، بهتر است تفکرتان را عوض کنید و جور دیگری ببینید. چرا که کودکتان ممکن است لحظه ای هم به آن موضوع فکر نکرده باشد؛ پس به هیچ وجه فکرتان را در حضور او ابراز نکنید.
بیشتر کودکان از این که به آنها بگویید چه کار کنند، بیزار هستند. اگر کودکتان در مقابل شما میایستد و نظر خودش را ابراز میکند، خوشحال باشید چرا که او از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است.
اگر زمانی حس کردید او حس حسادت نسبت به کسی پیدا کرده است، بهتر است از آن ها بخواهید که با ایشان وارد بازی شوید و به صورت درست آن بازی را مدیریت کنید تا رفتار درست در بازی را ببیند.
«باید بگذاریم تا چیزها بزرگ شوند؛ بهتر است مهربان باشیم»
اگر کودکتان گلهای خانه را تکه تکه می کند و یا دم حیوان خانگی تان را می کشد، فقط به اوتذکر دهید که گیاهان و حیوان ها هم زنده هستند و به او بگویید که اگر گلها را بکند، دیگر آن ها نمی توانند رشد کنند. این باعث می شود که احساسات کودک برانگیخته شود و نسبت به محیط اطرافش آگاهی بیشتری پیدا میکند.
حتی میتوانید مسئولیت نگه داری از گلهای خانه را به او بسپارید تا احساس مسئولیت او را نیز امتحان کنید.
امیدوارم این مقاله برایتان مفید باشد و بتوانید به بهترین نحو از آن استفاده کنید. قسمت دوم این مقاله را میتوانید اینجا بخوانید. شما چه تجربیاتی در خلال تربیت کودکتان کسب کرده اید؟