یادداشتی بر کتاب مهر ماه: کتابی که با عینک فلسفه به جهان مینگرد.
در شلوغی و هیاهوی زندگی این عصر، در زمانۀ تلاش بیوقفه برای فتح قلههای موفقیت و همراه شدن با تغییرات سریع جهان، شاید کمتر فرصتی پیش بیاید تا کمی با خود و افکارمان تنها باشیم و به چرایی، چیستی و چگونگی وجودمان بیندیشیم. کتاب کافه معنای زندگی، روایت درنگی است در شتاب بیامان زندگی بهقلم مت تریسی که با ترجمۀ راضیه سرحدی و همکاری مؤسسه انتشارات فلسفه به چاپ رسیده است.
دربارۀ کتاب
داستان از صبح روزی بهظاهر عادی در دفتر کار یک حسابدار به نام اسکات آغاز میشود؛ از لحظهای که او به فکر استعفا و خلاصی از شغلیست که انگار دیگر برایش معنایی ندارد تا اینکه رئیسش، غیرمنتظره وارد دفترش میشود و خبر از بروز مشکلی میدهد که سبب تغییر در مسیر شغلی اسکات خواهد شد و این شروعی است برای تشدید سرگشتگی و استیصالش و درنتیجه او را با بحرانها و سؤالاتی روبرو میکند که پاسخ به آنها را در رویارویی اتفاقی با کافهای کوچک مییابد؛ کافه معنای زندگی.
داستان از جایی جالبتر میشود که هنگام ورود به کافه با سه سؤال روی دیوار این کافه مواجه میشود:
1. آیا من به سوی خود ایدهآلم حرکت میکنم؟
2. اگر امروز میمردم از چه چیزی پشیمان میشدم؟
3. آیا من مهربانی میکنم؟
تلاش اسکات برای مرور و یافتن پاسخ این سؤالات ظاهراً ساده اما عمیق و تعاملات و ارتباطات جدیدی که آشنایی با این کافۀ اندکی مرموز سر راهش میگذارد، ماجراهای اصلی کتاب را تشکیل میدهند. هر یک از ما میتوانیم به جای اسکات باشیم. پر از شک، پر از شتاب و نیازمند مجالی برای سکون و تأمل و بررسی و بازبینی مسیری که در آن حرکت میکنیم و راهی که خواهیم رفت.
دقت در سه سؤال بالا نشان میدهد که نقطۀ آغاز هر تغییری در درون خود ماست. اگر خودمان را بشناسیم و بدانیم از زندگی چه میخواهیم، حرکت به سوی خود ایدهآل و حتی کمک به دیگران برای دستیابی به نسخهای ایدهآل از خودشان، راحتتر رخ خواهد داد و همین باعث میشود تا کمتر احساس پشیمانی کنیم و چون میدانیم در چه راهی هستیم و لااقل دورنمایی از مقصد هم در ذهن داریم، پس با انتطاراتی معقول از خود و تواناییهایمان حرکت کرده و رفتاری مهربانانهتر با خود پیش خواهیم گرفت. نقطۀ روشن در طی مسیر نهچندانراحت رسیدن به پاسخ پرسشهای بالا این است که نه فقط در خود بلکه در دیگران هم تغییراتی ایجاد خواهد شد. زیرا ما در راه ایجاد تحول در روند زندگیمان تنها نیستیم و همراهان ما نیز در ابعاد مختلف زندگی همپای ما دستخوش دگرگونی میشوند و سطح و کیفیت روابطمان با آنها هم ارتقا خواهد یافت. در بخشهایی از کتاب میخوانیم:
«... اگر از رشد و علایق یکدیگر حمایت کنیم. مثل دو درخت در جنگل میشیم که ریشههایشان درهم تنیده شده و بدون آنکه مجبور بشیم بر سر نور خورشید باهم رقابت کنیم، همدیگر را تغذیه میکنیم.»
نویسنده را بیشتر بشناسیم
مت تریسی، نویسندۀ آمریکایی آنطور که از محتوای وبلاگ شخصیاش برمیآید، همواره در حال جستوجوی راهی برای افزودن معنا و شادی به زندگی است. او بارزترین ویژگی خود را شنونده بودن میداند. تواناییای که باعث میشود تا از تعامل و معاشرت با آدمها و گوش سپردن به آنها لذت ببرد و با یافتن پاسخ پرسشهایی شبیه آنچه در کتاب خواهید خواند سبب افزایش وضوح و شفافیت ذهن خود و دیگران شود. او کتاب دیگری با عنوان شادی، اینجا و اکنون نیز نوشته که هنوز به فارسی ترجمه نشده است. اگر مایلید دربارۀ او بیشتر بدانید، پیشنهاد میشود نام او را به انگلیسی جستوجو کنید: (Matt Tracy Author)
مخاطبان این کتاب چه کسانی هستند؟
تمامی کسانی که از مطالعۀ داستانهایی با درونمایههای روانشناسانهفلسفی لذت میبرند، مخاطب این کتاب هستند.