علی هادیان حقیقی(فطرت ثانی من)
علی هادیان حقیقی(فطرت ثانی من)
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

5+1 چیزی که بعد از پرکشیدن یک جوان به خودم یاداوری کردم





نام محمد

دانشجوی حقوق

تاریخ فوت:۲۸مهر۹۹

علت فوت:تصادف

سن: ۱۹

اول از همه بیزحمت یک صلوات یا یک فاتحه برای مرحوم بخونین.

محمد رو زیاد نمیدیدم.

دوست داشت ممد صداش کنیم.

دورا دور میشناختمش ومیدیدمش.

همیشه ته کلاس میشست.پسر شوخی بود.

بامرام ومشتی.

هوام رو تو خیلی ازبرنامه و کارها دورا دور داشت.

اگر مباحثه تو دانشگاه میگذاشتیم شرکت میکرد.

اگر لایوی بود من رو تشویق میکرد.

اگر فوتبال وگرفتن سالنی بود اولین نفر حاضرواماده میشد.

اگر تاریخی رو برای امتحان میخواستیم عوض کنیم همکاری میکرد.

خلاصه پسر پایه و حامی ای بود.

خاکی ،حامی،بامرام.


به خاطر کرونا نزدیک به ۸ماهه که نه محمد و نه بچه ها ی دانشگاه تونستم ببینم.

تا اینکه دیشب خبر فوت محمد رو شنیدم.....

خبر فوت محمد برای من شوکه کننده بود.خیلی سخته یک جون ۱۹ساله که دورا دور باهاش رفیق بودی یکدفعه فوت بکنه واز دستش بدی.

فوت محمد باعث شدکه من یک اصل خیلی مهم رو تو زندگی به خودم یاداوری کنم.اصلی خیلی وقت ها فراموشش میکنم.


دیر یا زود همه مون میمیریم.


ذکر۶ نکته برای این جمله ضروریه

۱)بیاین این واقعیت رو انکار نکنیم.

مرگ بخش انکار ناپذیر زندگیه.یکی تو۱۹سالگی یکی تو۸۰ سالگی.

اگه زندگی نامحدود بود شاید اشتباه کردن وخود زندگی خیلی بی معنی میشد.

چون اگه فرد اشتباه میکرد با خودش میگفت اشکال نداره من که عمرم نامحدوده پس ممکن بود یک اشتباه رو هزاران بار تکرار بکنه.

مرگ علی رغم تلخیش به زندگی معنا ومفهوم وانگیزه نشاط به فرد میده.به آدم یاداوری میکنه که امروزشاید آخرین روز زندگیت باشه پس همه تلاشت رو بکن.

برای دنیایت چنان باش که گویی جاویدان خواهی ماند و برای آخرتت چنان باش که گویی فردا می میری.
وصایای حضرت امام مجتبی علیه السلام

عمر محدوده.خدا رو چه دیدی شاید من یا شما یا هم عمرمون تا فردا بیشتر قد نده. نه دوست نه پول نه پدر مادر نه پارتی نه هرچیز دیگه با شما تو قبر نمیان.خودتی و خودت....مسئول کار ها رفتار ها خود خود خودتی. همه اینایی که گفتن از بین میرن برای همین سعی کنیم این حرارت ولع دنیوی مون رو کمی کم بکنیم.


۲)آیا کارهایی که در طول روز می کنی تو هر حوزه ای که هستی،

طوری هست که آخر شب به خودت بگی: ((دمت گرم علی/..... گل کاشتی))؟

مهارتی،هنری،مطالعه ای،کار به درد بخوری میکنی یا نه؟

اون سخت کوشیه اون پر تلاش بودن واستقامته.

یا نه روزت رو با اینستا وشبت رو با تلویزیون تلگرام گردی تموم میکنی وبرای کارات هی به خودت میگی از فردا از فردا از فردا....



۳)آیا کاری رو میکنی که دوست داری یا هنوز کار مورد علاقه ات رو مثل من پیدا نکردی؟

اگه پیدا نکردی سعی میکنی که در کنار کار فعلیت کارهای دیگه ای رو هم تجربه کنی تا علاقه واستعداد واقعیت رو پیدا کنی؟


۴)دنیا طلبی:

شما رو نمیدونم اما من تا حد زیادی فطرت اول( کار های دنیوی)مشغول کرده.به طوری که اگه الان نماز روزه اندکی هم تقوا از من حقیر فاکتور بگیرین فرقی با یک مسیحی پروتست نمیکنم.فقط یک کلوب کم دارم.

اما تصمیم گرفتم کمی بیش تر راجع دین و خدا فکر کنم.هر چی باشه اگه باطنا وقلبا مسلمان واقعی نباشم اسماو ظاهرا مسلمانم

خیلی زشته که من به عنوان یک مسلمان جاهل از شناخت دینم باشم وجاهل بمیرم.

برای همین تصمیم گرفتم ۳روز در هفته رو یک سخنرانی مذهبی در نرم افزار منبرگوش بدم(علی رغم اینکه برخی از تیپ سخنرانی ها کلیشه ایه)

۵)تصمیم گرفتم افشار وار کار نکنم.

(بچه های کنکوری میشناسنش البته با نادرشاه هم کارتون راه می افته)

کمی استراحت کن.اگه دخل وخرجت میخونه برو یک هویج بستنی از سر ابمیوه فروشی برای خودت بگیر.یک شکلاتی

یک طبیعتی،کتاب غیر درسی بخون،فیلم الهام بخشی ببین(هر کاری که حالت رو بهتر میکنه)

نگو وقتم تلف میشه یا نه ارزش نداره هزینه کنم من الویت مهم تری تو زندگی دارم.که این تفریحات خود زندگیه وبرات لازمه.{البته نه افراط نه تفریط}

پس جمعه ها کار نمیکنم یا اگه کار بکنم کاربهتره سبک باشه.جمعه مخصوص فطرت ثانیه.

به عبارت بهتر مخصوص هر کاری غیر از کاره.


۶) اگه کینه ای دلخوری ای حرفی حدیثی از دوست آشنا غیرآشنا داری ...

بریزین دور چرا که شاید فردایی برای شما یا آشناتون نباشه.



در اخر این رو بگم که تو هر لحظه زندگی در لحظه حال (الان،NOW)باشین.

تو هر شرایطی هستین بپذیرینش و ازش لذت ببیرین ولی برای بهتر شدن خودتون تلاش کنین.

قدر خونواده رو سلامتی رو زندگی رو.نگاه نهلیسیمی نداشته باشین زندگی فقط یک بازی و سفره .خوش به حال کسی که تو همون لحظه ای که هست از سفرش لذت ببره.

در کل اول به خودم دوم به خودم سوم به شما.بیاین آدم باشیم..... عمر کوتاهه.


حیف شد که سفر کوتاه زندگی رو من و دوستانش تاآخر با محمد باشیم.

محمد خیلی زود ما رو تنها گذاشت.

اما دیر یا زود ما هم پیش محمد می ریم.یکی شاید۱روز دیگه یکی هم ۸۰سال دیگه.

برای شادی روحش بی زحمت یک صلوات یا یک فاتحه دیگه بخونین.







پی نوشت:

راستش فکر میکنم عنوان این متن کمی مغرورانه باشه.البته شایدم کمی نگاهم افراطیه وحتی غلط.

ولی در کل انسان موجود مغروریه نه به معنی عدم تواضع و کلاس گذاشتن بلکه به معنی اینکه خیلی وقت ها خیلی چیز ها رو برای ((خودش)) میخواد و نه به خاطر دیگری.

اگر عاشق میشیم به خاطر خودمون وحال خودمون اون فرد رو میخوایم.

اگر فردی رو از دست دادیم وناراحت شدیم خیلی وقت ها نه به خاطر اینکه اون رفته بلکه به خاطر اینکه ((ما)) اون را از دست دادیم ناراحت شدیم.

اگه بهمون بگن اون دوستت زنده میشه به شرطی که قلبت را بدی وخودت بمیری شاید خیلی هامون حاضر نباشیم این کار بکنیم.(البته که گفتم شاید یکم این دیدگاه افراطی باشه و استثنا هم پیدا بشه اما باور کنین برای خیلی کیس ها(موردها) همینه مگر اینکه گفتم واقعا یک عشق خالص وهمه جوره باشه .)

شاید بریم ودنبال قلب براش بگردیم ولی از جون خودمون حاضر نیستیم بگذریم.‌

مرگمرگ جوانفوت
وبلاگ hamibash.com/alitalk ////// HADIAN80.BLOG.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید