احساس خستگی می کنید، کاری را آغاز کرده اید، ولی قادر به انجام و به پایان بردنش نیستید. پلک ها و بدن تان سنگین شده و از هر لحظه برای بستن چشم های تان کمک می گیرید.
همه چیز به نظرتان ملال آور، خسته کننده و تکراری می آید و نمی توانید زمان تان را آن طور که دوست دارید و برنامه ریزی کرده اید ، بگذرانید.
شاید در چنین شرایطی، بهترین گزینه رها کردن کار باشد اما پیش از آن به خودتان کمی فرصت بدهید.
مدتی وقت صرف کرده و به درستی فکر کنید. مشکل کجاست؟ شاید آنقدرها هم این کار خسته کننده نبوده و مسئله ی اصلی خود شما باشید.
به گزارش بخش سلامت سایت ری را ؛ در زندگی پر مشغله و پر استرس امروز، اکثر ما خستگی را تجربه می کنیم.
عموماً این خستگی با کمی استراحت و بعد از یک شب خواب کافی برطرف می شود؛ امَا برای بعضی از مردم خستگی به صورتی مزمن و رفع نشدنی در آمده و به شدت بر زندگی و عملکرد روزانه شان تاثیر می گذارد.
به طورکلی از هر۱۰ نفر، یکی از خستگی رنج می برد.
یکی از مهم ترین دلایل مراجعه ی افراد به پزشک، حالتی است که مشخصه های اصلی آن خستگی و ضعف طولانی مدتی است که جنبه هایی از زندگی فرد، مثل خانه، کار، مدرسه و زندگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است و با علائم نامشخص متعددی از قبیل سردرد، گلودرد، دردهای ماهیچه ای، درد مفاصل، اختلالات تمرکز و حافظه همراه است.
علائمی شبیه آغاز سرماخوردگی با این تفاوت که این علائم پیشرفت نکرده و منجر به یک آنفلوانزا یا سرماخوردگی مشخص نمی شوند.
افراد خسته در عملکرد روزانه با مشکل روبرو شده و واکنش کندی دارند، از این رو در معرض خطر تصادفات اتومبیل یا حوادث محل کار هستند.
گاهی بیماری های جسمی علت ایجاد خستگی بوده و ممکن است پزشک در معاینه، شواهدی مبنی بر وجود اختلالات دیگری، مانند بیماری های قلبی، کم خونی، بیماری های غدد درون ریز، بیماری های کبدی و برخی از انواع عفونت ها را نیز پیدا کند.
بنابراین وقتی شخصی برای احساس خستگی مفرط به پزشک مراجعه می کند باید علت اصلی بروز این نشانه ها را یافت.
پزشک ابتدا با گرفتن شرح حال، اطلاعاتی را درباره ی شیوه ی زندگی بیمار به دست می آورد و سپس معاینه عمومی انجام می دهد.
ممکن است پزشک در این مرحله، برای بررسی مسائلی از قبیل کم خونی، اختلالات املاح بدن، اختلالات غدد درون ریز یا وجود عفونت، انجام آزمایشاتی را نیز لازم بداند. در نهایت علت ایجادکننده ی این خستگی ها شناخته شده و درمان آغاز می گردد.
آیا ممکن است بعد از انجام بررسی ها، علت مشخصی برای خستگی مفرط یافت نشود؟
بله؛ اصطلاحی وجود دارد به نام « سندرم خستگی مزمن » که در این حالت خستگی به صورتی شدید و طولانی مدت همراه با مشکلات خفیف عمومی از قبیل گلودرد و دردهای بدنی یا کوفتگی گذرا مشاهده می شود.
نکته ی اصلی و افتراقی چنین سندرمی، مزمن شدن آن است.
این خستگی ها علیرغم توان فرسا بودن، هیچ علت مشخصی نداشته و با استراحت، درمان دارویی و حتی تغییرات شیوه ی زندگی تغییری نمی کنند، اما با هرگونه فعالیت بدنی و فکری تشدید می شوند.
این بیماری معمولاً در زنان ۲۰ تا ۴۵ ساله و به طور کلی در کسانی دیده می شود که زندگی فعال و پر استرسی دارند، اگرچه در حال حاضرکاهش استرس و پایین آوردن سطح فعالیت عمومی تاثیر چندانی در رفع خستگی ندارد.
خستگی مفرط ( نشانه ی اصلی این بیماری ) ممکن است به طور آنی یا تدریجی ایجاد شود و در طول دوره ی بیماری همچنان باقی بماند.
برخلاف ناتوانی در خستگی های کوتاه مدت، علائم این بیماری حداقل ۶ ماه و اغلب برای سال ها در فرد باقی می مانند.
دلایل و عوامل ابتلا به این بیماری هنوز ناشناخته است. هیچ سند و مدرکی دال بر مسری بودن این بیماری وجود ندارد و از طریق ارتباطات عادی یا انتقال خون نمی تواند به دیگران منتقل شود.
این بیماری اغلب به طور ناگهانی آغاز شده، اما گاهی اوقات نیز شروعی تدریجی دارد.
آغاز آن در یک سوم موارد بعد از بیماری های تنفسی، معده و روده ای یا سایر بیماری های حاد بوده و در برخی موارد نیز بعد از ضربه های روحی و احساسی مثل تصادفات جدی و داغ دیدگی یا اعمال جراحی ایجاد شده است.
همانطور که ذکر شد، علائم این بیماری حداقل به مدت ۶ ماه ادامه داشته و با استراحت نیز از بین نمی روند و می تواند سالیان سال نیز ادامه داشته باشد.
تحقیقات نشان می دهد که خستگی مزمن یا CFS بیماری پیشرفت کننده ای نیست.
علائم آن معمولاً در سال اول و دوم شدیدتر هستند. بعد از آن علائم معمولاً تثبیت شده و به صورت مزمن ادامه می یابند. برای یک سوم از مبتلایان به این بیماری، ممکن است علائم به مرور زمان شدیدتر شوند.
اکثر این بیماران تا حدی درمان شده و فقط تعداد کمی از این مبتلایان کاملاً بهبود می یابند.
تحقیقات موید آن است که اگر این بیماری بیش از ۵ سال به طول بینجامد، امید کمی برای بهبودی کامل آن خواهد بود.
طولانی شدن بیماری باعث بروز خطرات دیگری در این بیماران نشده و تحقیقات جدید، CFS را به هیچ وجه جزء بیماری های خطرناک و کشنده محسوب نمی کنند.
لازم به ذکر است که این بیماری جدید نبوده و مربوط به دهه های اخیر نیز نیست، قبلا با عنوان ME (Myalgic Encephalomyelitis) شناخته می شد و به تازگی به آن CFS می گویند.
در واقع از آن جهت این بیماری سندرم خستگی مزمن نامیده شده است که تنها علامت مشخصی که از خود نشان می دهد، خستگی طولانی مدت و دائمی و تقریباً بدون علت است.
از سال ۱۹۹۴ گروه تحقیقاتی ویژه ی CFS اطلاعات خود را در مورد این بیماری جمع آوری کرده و تصمیم گرفته شد تا زمانی که عامل اصلی و مهمی از این بیماری کشف نشده است، نام این بیماری همین طور باقی بماند.
اگرچه عده ای معتقدند که کلمه ی « خستگی » بسیار گمراه کننده است، اما به هرحال یکی از علائم اصلی تشکیل دهنده ی این بیماری بوده و از اهمیت سایر علائم این بیماری کم نمی کند.
علاقه به شناسایی علل این بیماری در اواسط دهه ی ۸۰ تجدید شد و ادامه ی تحقیقات نشان داد که پادتن مربوط به ویروس خاصی به نام EBV در خون بیماران مشکوک به ابتلای CFS وجود دارد.
در واقع اکثر این بیماران چند سال قبل از بروز علائم CFS، به علت فعالیت این ویروس دچار تغییرات سلولی شده بودند. به همین دلیل، در آن زمان CFS را به نام EBV مزمن می شناختند.
تحقیقات بیشتر نشان داد که پادتن های EBV پیشرفته، نشانه ی بیماری CFS نبوده و مقادیری از این پادتن ها حتی در انسان های کاملاً سالم نیز مشاهده می شود و بعضی افراد مبتلا به CFS نیز فاقد این پادتن ها هستند.
در حال حاضر، درست نیست که برای شناسایی بیماری CFS، مقدار پادتن های EBV را در افراد آزمایش کنیم.
برخی تحقیقات نشان داده است که آلرژی در بیماران مبتلا به CFS بسیار شایع تر از سایر افراد است.
بسیاری از بیماران مبتلا به این بیماری، سابقه ی طولانی مدتی از ابتلا به آلرژی های مختلف، قبل از شروع علائم مربوط به CFS داشته اند. حتی گاهی بعضی از این بیماران، ابتلا به آلرژی های جدیدی را نیز بعد از ابتلا به CFS گزارش داده اند.
از آنجا که آلرژی در بیماران مبتلا به CFS بسیار متداول است، باید علائم ایجاد شده توسط آلرژی ها مشخص شوند تا بتوان آنها را به طور مجزا درمان نمود.
اگرچه این بیماری را بیشتر به علل پزشکی مربوط می دانند، اما اخیرا علل روانشناختی نیز مورد توجه قرار گرفته است.
در واقع بسیاری از این بیماران همراه با علائم بیماری، وجود نشانگانی مثل افسردگی و اضطراب را هم اعلام می کنند.
هر چند، پاره ای از تحقیقات نشان داده که نیمی از بیماران مبتلا به CFS هرگز دچار افسردگی یا سایر اختلالات روانشناختی حاد نمی شوند.
ممکن است افسردگی از آثار بعدی این بیماری باشد.
اینکه افسردگی و اضطراب قبل یا در طی این بیماری ایجاد می شوند، چندان مهم نیست. مهم، پیدا کردن راهی برای از بین بردن آن است.
منبع : ری را