سلام رفیق ، کسی که داری الان اینو میخونی ، من تو رو رفیق خودم صدا میکنم چون کسی رو ندارم که توی این زمینه باهاش صحبت کنم ، مجبورم باهات صحبت کنم ، چون باید صحبت کنم
اسمی از خودم نذاشتم توی پروفایلم برای این که هم بتونم راحت صحبت کنم و اعتراف بکنم هم این که تو بتونی منو رفیق خودت بدونی ، منو به چشم یه آدمی به اسم فلان و فامیلی فلان که در فلان جا زندگی میکنه تصور نکنی که پسره یا دختر
بتونی منو به عنوان یه انسان که نفس میکشه و قلبی داره که هنوز میزنه ببینی و اینطوری بتونی منو رفیق خودت بدونی و حرفام رو گوش کنی
من یه انسانم که زندگی زیبایی رو نداشتم و خشمگین بودم و ناراحت ، اما الان رسیدم به نقطه ایی که چیزی غیر از زیبایی توی زندگیم نمیبینم
تمامی ناملایمتی هایی که توی زندگی داشتم رو با خوردن قرص آروم کردم و الان نزدیک به ۸ سال هستش که وابسته به ترامادول هیدروکلارید هستم و از ۲ روز پیش تصمیم گرفتم که برای همیشه ترکش کنم
میگن ترک ترامادول و کنار گذاشتنش خیلی سخته و اذیت های زیادی داره ، خودم تا حالا تجربه ترک رو داشتم ، اما موفق نبوده و دوباره ادامه دادم
روشی که میخوام کنار بزارم نزدیک به ۱ ماه و نیم طول میکشه ، برنامه ام اینه که هر ۷ روز ، یک بار دوزم رو کم کنم تا تموم بشه کلا ، توی این مدت نمیتونم با کسی صحبت کنم ، چون از خانواده کسی نمیدونه این موضوع رو و نمیتونم هم به کسی بگم
به خاطر همین اومدم اینجا و شروع کردم نوشتن و میخوام تمام این روزا بیام و حرف بزنم