موسس خانه تاب آوری : پاسخ مثبت به مشکلات تاب آوری است مدیر و موسس خانه تاب آوری میگوید توجه به حوزه تاب آوری به سلامت روان کمک می کند. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما رادیو سلامت در برنامه افق روشن با حضور محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری به موضوع تاثیر تاب آوری بر سلامت روان پرداخت
سوال :از آنجایی که شما به عنوان مدیر و موسس خانه تاب آوری مشغول هستید اول از این بپردازیم که شاخصهای سلامت روان را در جامعه راجع به آن صحبت کنید و سلامت اجتماعی و بعد هم در این حوزه تخصص دارید تاب آوری چقدر میتواند کمک کند به سلامت روان افراد یک جامعه در شرایط اقتصادی که داریم تجربه میکنیم؟
مقدسی: تاب آوری را بزرگان این عرصه به عنوان پاسخ مثبت انسان به مسائل و مشکلاتش تعریف کردند در واقع اگر همین را بخواهیم مبنا قرار بدهیم سایر تعاریف هم تحت تاثیر همین قرار میگیرند به عبارتی تاب آوری خانواده عبارت است از پاسخ مثبت یک خانواده به مسائل و مشکلاتش و تاب آوری اجتماعی عبارت است از پاسخ مثبت خلاقانه و شجاعانه و سازنده یک اجتماع به مسائل و مشکلاتش از طرف دیگر مطالعات داخلی به ویژه و مطالعات همسو بین المللی نشان میدهد که تاب آوری به عنوان یکی از بهترین پیش بینی کنندههای سلامت مطرح است
مخصوصا در حیطه سلامت روانی و اجتماعی، اما با قاطعیت ما نمیتوانیم روی این یافتهها پافشاری بکنیم که این هست ولاغیر کما این که شما بهتر از بنده به این موضوع اشراف دارید که مطالعات در ردههای مختلف در ادوار زمانی مختلف نشان داده است که تقریبا نیمی از مولفههای اثرگذار بر سلامت روان خارج از اختیار متصدیان سلامت روان هست
روانشناسان عزیزمان که امروز صدای بنده را میشنوند در امر تصدی و مدیریت سلامت روان کشور کمتر از ۵۰ درصد نقش دارند به عبارت دیگری اگر بخواهیم ساده اش بکنیم ببینیم که سلامت روان تحت تاثیر مولفههای مختلفی است که عبارت است از مسائل و متغیرهای اقتصادی.مولفههای فرهنگی، مولفههای سیاسی حتی تغییرات اقلیم آب و و هوا محیط زیست و خیلی از چیزهای دیگر فرهنگ و ادبیات میتوانند بر سلامت روح و روان اثرگذار باشند
بنابراین انتخاب این موضوع از رادیوی سلامت تحت این عنوان که چه رابطهای دارد سلامت روان و مسائل و مشکلات یا متغیرهای اقتصادی موضوع بسیار قابل تامل و پردامن است
ما در آموزههای دینی و فرهنگی خودمان مکرر شنیدیم که جایی که معاش نباشد معاد نیست و امروز با شجاعت میتوانیم بگوییم که هر مقداری که ما به دنبال امنیت و رفاه باشیم و در گسترش برابری و عدالت اجتماعی بکوشیم منظورم از عدالت اجتماعی و برابر درآمد هست ثروت هست امکان دستیابی به فرصتهای شغلی به صورت عادلانه و برابر امکان دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی و خدمات رفاهی همه اینها را شامل خواهد بود جامعه از سلامت روحی و روانی بهتر و بیشتری برخوردار خواهد بود
مفهوم ضمنی اش این است که این جامعه نمره تاب آوری بالاتری هم خواهد داشت حالا فرض بر این بفرمایید که ما در یک مسیری قرار گرفتیم که نابرابری را رو به تزاید میبینیم طبعا آن جامعه با این شرایط و مشخصات در مسیر افت تاب آوری و به تبع آن در مسیر افت سلامت روان خواهد بود و این چیزی نیست که در اختیار روانشناسان باشد میخواهم به جلوههای مدیریتی و تاثیران آن بر سلامت روح و روان و از جمله مدیریت سامانهها و سیستمهای اقتصادی اشاره بکنم موضوعی است که بسیار حائز اهمیت است چرا که فقر باعث میشود که آدمها در موقعیتهای تحصیلی شکست بخورند و از تحصیل باز بمانند جهل و تاریکی و بی سوادی طبعا پشتیبان سلامت روان نخواهد بود
مسکن نامناسب محیط فیزیکی زندگی نامناسب و تغذیه نامناسب اینها پیامدها و تبعات فقر است که به نوعی ما اعتقادداریم که عقل سالم در بدن سالم است بدن وقتی خوب پشتیبانی و حمایت نشود خوب تغذیه نشود سوء تغذیه فقر مزمن و بی سوادی و چیزهای دیگر میتواند تحت تاثیر قرار بگیرد.
فقر موجب بی اعتمادی اجتماعی میشود فقر موجب ترویج خرافات تصورات و توهمات باطل میشود فقر باعث افت و کاهش سرمایههای اجتماعی میشود و فقر باعث مهاجرتهای اجباری، فرار سرمایهها، تخصص و ثروت ملل اقوام خانوادهها و شهرها میشود و همه اینها تقریبا در سطح کلان بر سلامتی روح و روان جامعه اثرگذار خواهد بود
نابرابری دشمن سلامتی است و اگر بخواهیم در این رابطه به صورت تخصصی صحبت بکنیم نابرابری دشمن سلامت است، سلامتی روح و روان برای این که ریشه بگیرد پا بگیرد و شکفته و شکوفا باشد احتیاج به فضایی سرشار از احترام، مهربانی و برابری و عدالت دارد.
سوال : وقتی به واژه نابرابری اشاره میکنید در مقیاس کوچکتر بر میگردیم به خانواده به عنوان مصداق بارز سلامت روان که کانون کوچکتر یک جامعه است اگر ما تبعیض و نابرابری را بین فرزندان لحاظ کنیم قطعا شاهد فرزندانی به لحاظ سلامت روان شاید دچار ناهنجاریهایی باشند یا فرزندانی باشیم که خیلی خلق و خوی سالمی نداشته باشند اگر این را در مقیاس کلانتر بخواهیم تعمیم بدهیم جامعهای که ایننابرابری را با پوست و استخوان خودش دارد لمس میکند میبیند تلاشش را بیشتر کرده، تخصص دارد هر آنچه که لازم است برای احراز صلاحیت به دست آورده، اما به لحاظ اقتصادی در پایینترین سطح ممکن و پایینترین سطح استاندارد جهانی است چه بسا خیلی وقتها این ناهنجاریها را ما
مقدسی: منزلت سالمندان ربط مستقیم دارد به معیشت ان عزیزان چترهای حمایتی مخصوصا صنعت بیمه حتما حتما باید بتواند ریسک زندگی را پوشش بدهد و حالا صندوقهای بازنشستگی و سایر مسائل که بحثهای پردامنهای هستند، اما من اجازه میخواهم که به این موضوع اشاره بکنم که فقر دشمن تاب آوری است
افت تاب آوری به مفهوم افت سلامت هست و ما اگر سلامت را از دست بدهیم بستر توسعه را از دست میدهیم، چون که سلامتی اهداف توسعه است ما از یک جامعه پژمرده ناامید درهم شکسته فقیر تنگدست نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که شاداب باشد تحرک داشته باشد تلاطم داشته باشد خلاق باشد و مسیر توسعه را در پیش بگیرد اثر همدیگر را تشدید میکنند بنمابراین حتی توی رویکردهای استراتژیک و سیاستگذاریها بایستی به مساله سلامتی از این منظر هم به آن نگاه بشود که متغیرهای اقتصادی و معیشت و منزلت خانوادهها با شاخصهای سلامت روان ارتباط تنگاتنگ و مستقیم دارند کما این که در آموزههای دینی ما هم مورد تاکید قرارگرفتند فقر از در بیاید ایمان از پنجره بیرون رفته این را مکرر از بزرگانمان معلمان و بزرگان مان به ما یاد دادند
اگر فقر در جامعه گسترش پیدا بکند در سطوح مختلف اجتماعی با گسترش ناامنی، جرم و بزه و یک سری بی نظمیها و اختلالات اجتماعی روبرو خواهیم بود که خود این هم باز برای سیاستگذاران و عزیزانمان که برنامه ریزیهای کلان را در تصدی و متولی این کارها هستند اینها را باید در نظر داشته باشند که به حمد الهی کارهای خیلی خوبی شده و این روند ادامه هم دارد، اما غافل از این نباشیم ما با مشکلات متنوعی روبرو هستیم تحریمهای شدید همه جانبه چندین و چند ساله واقعیتش این است واقعا باید این را در نظر داشته باشیم که جامعهای که قدرت پرداختش را از دست داده دارد گرفتار فقر مزمن میشود فقر ماندگاری که به ارث برسد دیگر میشود مصیبت ماندگار و مشکلات را پیچیدهتر میکند
بایستی الان یک اقدام عاجلی بشود و رویکرد ما در بحث سلامت امروز رویکرد سنتی نیست یعنی فقط ابعاد روانشناختی اش را نگاه نمیکنیم و رویکردهای دیگری هم مثل رویکردهای زیستی، اجتماعی، روانی و معنوی در مساله سلامتی هست و میبینیم که این مسائل در هم تنیده شده است من یک خواهشی به عنوان یک معلم و به عنوان یک علاقهمند به حوزه تاب آوری و سلامت روان دارم اگر قرار هست که سیاستی در عرصههای اجتماعی و اقتصادی تدوین بشود خواهش میکنم از متولیان و مجریان ارشد حتما کارشناسان و خبرگان و فعالان در عرصه سلامت روان هم دعوت بکنن و پیوستهای فرهنگی و اجتماعی هم برای این پروژهها در سطح کلان دیده بشود به امید روزی که هیچ ایرانی سرافراز و سربلندی دستش خالی نباشد و همه بتوانند از یک حداقل معیشت و منزلت برخوردار باشند.