مایک مپلس جونیور (Mike Maples, Jr)، شریک مدیریتی "فلود گیت" (FLOODGATE) است. نام او به عنوان یکی از "8 ستاره در حال رشد سرمایهگذاران مخاطرهآمیز" توسط مجله فورچون مطرح شده است. همچنین، او به خاطر سرمایهگذاریهایش در کسبوکارها و شرکتهای فناوری مشتریمحور، در لیست "میداس" فوربز به عنوان هفدهمین نفر نام خود را ثبت کرد. (
مایک مپلس: بله، آنها نوعی از مردم هستند که در شرایط مناسب اگر با بازار و زمانبندی مناسب روبرو شوند، کاری بزرگ را میتوانند انجام دهند.
مایک مپلس: به نظر من، جوان بودن یک مزیت بزرگ است. با این حال، به اعتقاد من ارتباط واقعی با مقدار زمانی است که شما میتوانید برای تمرکز بر روی این ایده صرف کنید. شما کتاب "سست عنصرها" (Outliers) را خواندهاید؟ فکر میکنم بعضی از کتابهای "گلدول" (Gladwell) خیلی خوب هستند. من واقعا کتابهایی که در زمینه کسب و کارنوشته شدهاند را زیاد نخواندهام و بیشتر کتابهایی نظیر این را میخوانم. گلدول نمونههایی را در این کتاب ذکر میکند که چگونه برخی از افراد دقیق و در یک زمان مناسب متولد میشوند تا مراقب آن چیزهایی باشند که در جهان اهمیت دارد. فکر کنم او به عنوان مثال به بیل گیتس اشاره کرده که در زمان مناسبی متولد شد تا بر روی رایانههای کوچک و چیزهای دیگر سرمایهگذاری کند
من فکر میکنم که برخی افراد جوان نیز این مزیت را دارند، زیرا آنها مایل هستند 24 ساعته مشغول کار باشند و تمام تمرکزشان بر روی ایدههایشان است.
مایک مپلس: این همان چیزی است که به اعتبار کارآفرین مربوط میشود. شما به فردی نگاه میکنید که ده هزار ساعت وقت مفید کار کرده است تا بتواند چنین کاری را انجام دهد. اوان ویلیامز فقط به سراغ میکرو وبلاگ رفت. شما فقط امیدوارید که چیزی که ده هزار ساعت برای آن وقت صرف کردهاند، از سوی مردم با استقبال مواجه شود و موج عظیمی ایجاد شود تا به قله برسد. زمانی که این ده هزار ساعت وقت شخصی با یک فرصت بازار بزرگ هماهنگ شود، لباسی است که به قامت آنها دوخته شده است. بعد از این دیگر همهچیز جذاب و فوقالعاده خواهد بود.
مایک مپلس: فکر کنم که چگ نمونهای از آنهایی بود که میخواست به سمت موفقیت بچرخد. چیزی که در مورد چگ برای من خیلی عالی به نظر میرسید، وجود دو چیز در آن بود. یکی این هم غیرمعمولی بود و هم این که در مورد اجاره کتابهای درسی ایده مناسبی بود. دومین مسئله هم تمرکز بر روی ایده بود.
ما در چگ "کریگز لیست برای کالجها" (کریگز لیست نام یک وبسایت مشهور تبلیغاتی است) را داشتیم و مردمی که خرید و فروش کتابهای درسی را انجام میدادند و از تبلیغات پولی به دست میآوردند. در اینجا ما یک کسب و کارطبقهبندی شده داشتیم. فیسبوک نیز به کسب و کارطبقهبندی شده وارد میشود. حالا اگر فیسبوک در این زمینه با شکست مواجه شود، ما چگونه میخواهیم موفق شویم؟ مطمئنا هیچ درآمدی نخواهیم داشت. اما اگر فیسبوک در این زمینه موفق شود، اهمیتی برای کار ما ندارد، زیرا ما گمنام هستیم.
در کل، عثمان رشید میگوید «تنها ایدهای که میتواند شانس برنده شدن داشته باشد، ایده اجاره کتابهای درسی است. در حالحاضر ما طرحی برای اجاره کتابهای درسی نداریم. در واقع پول کافی برای اجاره کتابهای درسی نداریم، اما من قصد دارم همه چیز را کنار بگذارم. زمانی که فردا مردم به چگ میروند، به "کریگز لیست برای کالجها" نمیروند، بلکه میروند کتاب درسی اجاره کنند. آمادگی داریم بگوییم اگر اجاره کتابهای درسی موفق نباشد، ما از تجارت بیرون میرویم. بنابراین، هیچ کاری جز اجاره کتابهای درسی انجام نمیدهیم.»
مسئله همین است. این چیزی است که همه به طور واضح میگویند، اما بیشتر کارآفرینان این کار را انجام نمیدهند. عثمان رشید نود روز تلاش کرد که اثبات کند یا اجاره کتابهای درسی به خوبی جواب میدهد یا این که او هم دیگر زنده نخواهد ماند!
این اشتیاق برای تمرکز کردن بر روی یک ایده واقعا کمیاب است. این اشتیاق مثل طلا است. باید متوجه باشیم که این حرف به این معنی نیست که او واقعا به طور کامل این کار را انجام میدهد یا نه. ابتدا او گفت: "من هیچ کاری جز این را انجام نخواهم داد" و بعد گفت "من فقط باید ثابت کنم که مردم آنها را اجاره خواهند کرد." مردم به سایت چگ رفتند و کتاب درسی اجاره کردند و او از طریق "آمازون" آنها را ارسال میکرد. به این ترتیب، توانست ثابت کند که مردم کتابهای درسی را اجاره میکنند.
او گفت اگر پول بیشتری داشته باشد، میتواند کتابهای بیشتری اجاره دهد و انبار کتاب داشته باشد. فعلا کتابها در یک اتاق کنفرانس خالی چیده شده است. او توانایی شروع از زیر صفر را داشت و میگفت این اولین چیزی است باید به اثبات برساند. چیزهای دیگر مهم نیست. مردم به او که نگاه میکنند، میگویند به نظر شلخته، کمعقل و غیرقابل کنترل است. با این حال، اشتیاق و آمادگی برای انجام تنها این کار بود که او را با اراده میکرد. او کاملا متمرکز بود و همین امر همه تفاوتها را ایجاد کرد.
رتیبا ارائه دهندهی خدمات ارزش گذاری استارتاپ، ارزش گذاری دارایی نامشهود و ارزش گذاری شرکت دانش بنیان