Reyhane Bahmani
Reyhane Bahmani
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

اینجا جاودانگی، کالای کم قیمتیست

این روزها اکسیر جاودانگی، مفتش هم نمی ارزد…در این حال و روزگار که گرگ، با سگ گله برادر است و مهربانی واژه ی دمده شدهی غم انگیزیست…کسی که نفس دیگری را بر خود مقدم بشمارد، و آسودگی را برای همه یکسان بخواهد، برای زندگی اینچنینی، که ظلم مثل آفتاب روزمره روی سر همه ی مردم می تابد، جنگ بی فایده است و تلاش برای فنا ناپذیری مضحک!برای ماندن باید رفت، برای زیستن باید درگذشت.

حس میکنم ما رها شدگان، برهه ای از تاریخیم که حتی مورخان هم فراموشمان کرده اند یا رغبتی به ثبتمان ندارند…کم بیراهه نیست ورقزدن روزگار ما وقتی که بزرگترین دستاوردمان دمی خیال آسوده است؟!قرار است چه از ما بماند؟مایی که حتی نفس کشیدن سادهبرایمان آرزوی دست نیافتنی است…و روانمان خلوتگاه زخم زدن دوست و دشمن ؟مایی که وسط این معرکه ی بی نتیجه ی قدرت ها گیرکرده ایم و فقط تشنه ی چکه ای آرامشیم؟

این روزها رفتن، شاید در ظاهر ساده باشد، اما جسورانه ترین راه برای نجات ابن هدیه ی الهی، یعنی زندگیست.

#ریحانه_بهمنی

آرامشمهسا امینیزندگیتاریخآرامشیم روزها
هنر خوانده ام و واژه ها را دوست دارم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید