ریحانه سادات ربانی
ریحانه سادات ربانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

چگونه مانند آن‌شرلی زندگی کنیم؟


آخ ببخشید. آنِ‌شرلی. اگر بفهمد اسمش را بی‌کسره نوشتم، سرم داد می‌زند که درستش کن.

پس اولین درس، روی اسمتان حساس باشید
تأکید کنید اسمتان را درست صدا بزنند.
این حقِ شماست.
اگر به شما بی‌احترامی شد، آنِ را الگو قرار دهید. تخته‌ای بر سرِ گوینده بزنید.
لبِ کلام، اجازۀ بی‌احترامی ندهید.

دو، اشتباه کنید
می‌خواست موهایش را مشکی کند، سبز کرد.
از بالای پشت‌بام افتاد.
به جایِ بیکینگ‌پودر، شربتِ قلب استفاده کرد.
مسببِ بیماریِ دیانا شد. آن هم با اشتباهی ساده.
وسطِ رودخانه گیر کرد و نزدیک بود غرق شود.

ماریلا ذِله شد تا این گوساله، گاو شود یا ببخشید آنِ‌شرلی دوشیزۀ شرلی شود.
«ماریلا من بازم اشتباه کردم ولی از اشتباهام درس می‌گیرم.»
یکی از جملاتِ مورد علاقم. اشتباه می‌کرد و درس می‌گرفت.

سه، با درخت حرف بزنید
آنِ به دوستش می‌گوید درختان رو نگاه کن، دارن ما رو صدا می‌زنن.
چشمهایش پر از سپاس‌گذاری بود.
بقیه گفتند نه ما درس داریم. نمی‌دونم با این همه امتحان چطور می‌تونی از این حرف‌ها بزنی؟
همه می‌دانیم که آنِ شاگرد اول بود نه؟ ولی با گل و گیاه‌ها حرف می‌زد. استراحت می‌کرد، از آسمونِ شب لذت می‌برد و هرچقدر هم که درگیر می‌شد باز از طبیعت فراموش نمی‌کرد.
طبیعت یا استراحت، مهم آرامشِ اون کاره. که ذهنمون رو باز کنه.

بهترین درسی که از آنِ‌شرلی گرفتم، عبرت از اشتباهاش بود.
برایِ اشتباهم ناراحت بشم ولی مدتِ زیادی درگیر نشم و بنا کنم به جبرانش.

✍ ریحانه سادات ربانی
#وارونه_نویس

آن شرلیآنه‌شرلیالگوسازیاشتباهاستراحت
ریحانه هستم. کتاب‌ خوانی که می‌نویسد. من رها کردم. ترسیدن از نرسیدن. ترسیدن از اشتباه کردن. گذاشتمش در طاقچه. اشتباه کردن را شروع کردم تا راه درست را پیدا کنم. تلگرام وارونه نویس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید