جان گابریل، یک فروشنده در وال استریت بود، او توانست بدون رژیم گرفتن و تمرین های سخت فیزیکی حدود ۱۰۰ کیلو (۲۲۰ پوند) وزن کم کند! توصیه های او به هزاران نفر در سراسر جهان کمک کرد تا از شر چاقی خود خلاص شوند. آنها با استرس و اضطراب مبارزه می کنند و با حفظ تعادل هورمونی چاقی خود را از بین می برند.
اگر شما هم مثل ما کنجکاو به دانستن روش وزن کم کردن “جان” شدید، این مطلب را از دست ندهید! روش های جان ساده و راحت است. به هر حال حتما به ۷ توصیه او درباره از بین بردن چاقی دقت کنید مخصوصا اگر مشکلات گوارشی دارید.
جان از سال ۱۹۹۰ شروع به افزایش وزن بدون دلیل خاصی کرد. در سال ۲۰۰۱ وزن او به حدود ۱۸۱ کیلوگرم رسید. در این زمان او روش های رژیمی مختلفی را امتحان کرد. با بهترین متخصصان تغذیه مانند رابرت اتکینز و ناتان پریتیکین کار کرد، اما در واقع او در حال هدر دادن زمان و پولش بود. پس از اینکه او توانست ۵ کیلوگرم وزن کم کند، دوباره ۷ کیلوگرم به وزنش اضافه شد! پس از این ماجرا او دوباره تلاش کرد تا وزنش را کاهش دهد، اما هربار که وزنش را کم میکرد، پس از مدتی بیش از قبل به وزنش اضافه می شد! تمرین های فیزیکی هم برای او بی تاثیر بود، چرا که او هربار پس از ورزش، بسیار گرسنه می شد.
در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، او به طور تصادفی پروازش را که از نیوآرک بود را از دست داد. همان هواپیمایی که پس از پرواز ربوده شد! این اتفاق باعث شد او دوباره به زندگی اش نگاهی بیندازد؛ او فهمید که بجای زندگی به طوری که واقعا دلش می خواهد، با انجام شغلی که دوستش ندارد، زندگی اش را نابود می سازد. او تصمیم گرفت که دیگر هرگز دوباره رژیم نگیرد و بجای آن شروع به تحقیق درباره بدن انسان کرد. او تحقیقات خود را درباره چگونگی تاثیر هورمون ها، انتقال دهنده های پیام عصبی و آنزیم ها بر چاقی بدن را ادامه داد.
جان فهمید که رژیم ها آن طور که باید، تاثیر گذار نیستند. وقتی ما غذا خوردنمان را کم می کنیم، بدنمان فکر می کند که ما گرسنه هستیم و غذایی نداریم. به همین دلیل است که پس از توقف کردن رژیم بدنمان به سرعت شروع به افزایش دوباره همه وزن کم شده و ختی بیشتر از قبل می کند.
برای کم کردن وزن شما باید شمردن کالری های روزانه را فراموش کنید و روی تنظیم هورمون هایتان تا رسیدن به وزن دلخواهتان کار کنید. از آنجایی که استرس، اضطراب و مشکلات عاطفی می توانند این تعادل هورمونی را بهم بزنند، شما نه تنها باید از بدن خود حفاظت کنید، بلکه باید آرامش خود را نیز حفظ کنید.
جان می گوید دلیل افزایش وزن ما، پرخوری نیست، بلکه اضطراب و مشکلات عاطفی است. دلیل اینکه جان اضافه وزن داشت، استرس کاری، درگیری با همسرش و مشکلات مالی بود.
۱- او به طور کامل رژیم غذایی را متوقف کرد.
جان متوجه شد که بدنش در برخی مواد مغذی مانند پروتئین ها و اسید های چرب امگا ۳ کمبود دارد. او هرچیزی که بدنش نیاز داشت را مصرف می کرد. او همچنین می گوید که بدن شما به مواد سالمی که حاوی ویتامین ها و موارد مغذی هستند، نیاز دارد.
۲- او روی اوضاع سیستم گوارشش کار کرد
یکی دیگر از دلایلی که می تواند موجب کبود مواد مغذی باشد، عدم هضم مطلوب است. وقتی که دستگاه گوارش مشکلی داشته باشد، بدن شروع به افزایش وزن می کند.
بنابراین جان شروع به خوردن غذا های غنی تر و مصرف پروبیوتیک کرد. جان فکر می کند که سالم ترین غذا برای روده های او، کلم ترش، کیمچی، کفیر نارگیل و انواع پنیر به خوبی سوپ هستند چون آنها کلاژن دارند و کلاژن به روده کمک می کند است.
۳- مسائل عاطفی را هدف قرار دهید.
برخی افزار بخاطر آسیب های روانی و احساس عدم امنیت، نمی توانند وزن خود را کم کنند. آنها به طور ناخودآگاه اعتماد به نفس خود را برای کاهش وزن از دست می دهند.
تقریبا ۶۵-۷۰% مراجعه کنندگان من، از چاقی خود برای امنیتشان استفاده می کنند. این چیزی است که من آن را چاقی احساسی می نامم.
او با شخصی پیچیده کار می کرد. هنگامی که جان متوجه شد که او در تلاش است تا با افزایش وزن، از خود محافظت کند، شروع به انجام تمریناتی با او کرد تا او مشکلاتش را برطرف کرده و از بدنش به عنوان یک زره استفاده نکند. او بدن ایده آل خود را تصور کرد. وقتی که او تصور را متوقف کرد و چاق شدن را سدی مقابل دنیای بیرون و خود دید، وزنش شروع به کم شدن کرد.
۴- به اندازه کافی می خوابید.
خوابیدن به اندازه کافی باعث افزایش سطح کورتیزول می شود که باعث کاهش مقدار نیاز به غذاست. خواب جان به دلیل «آپنه خواب»، در خواب خود اختلال داشت. او تنها زمانی که به یک مختصص مراجعه کرد توانست از شر این اختلالات خلاص شود. پس از آن جان می توانست به خوبی بخوابد و احساس انرژی کند. علاوه بر این جان به هیچ وجه تنقلات چربی دار و ناسالمی مانند پیتزا و شیرینی را دوست ندارد.
در هر حال ممکن است شما ندانید که هنگام خواب خروپف می کنید (یکی از دلایل افزایش وزنتان)، پس از دوستان و خانواده تان که با شما زندگی می کنند بپرسید. آنها به شما خواهند گفت.
۵- او فشار روانی اش را کاهش داد.
فشار روانی درست همانند دیگر انواع اضطراب، باعث تغییرات هورمونی ای می شود که نتیجه آن فعال شدن برنامه های چاقی در بدنتان است. با تمرین های آرامش بخش، جان توانسته از تنش های همیشگی اش فاصله بگیرد و خوشحال تر شود. او می گوید که مشکلات از زندگی اش ازبین نرفته اند، بلکه نگرش او نسبت به آنها تغییر کرده است. در نتیجه؛ فعالیت هورمون های استرسی او کمتر شده و حس قوی گرسنگی اش هم با آنها ناپدید شده.
جان تمرین یوگا و چی کونگ یا هر فعالیت دیگری را که باعث راحتی ذهنی شما می شود را برای بهبود استرس ذهنی توصیه می کند.
۶- او شروع به داشتن زندگی ای آرام با خیالی آسوده کرد.
جان به یک خانه ساده تر رفت و از دست هزینه های غیرضروری خلاص شد، پس از آن او احساس آرامش و تعادل بیشتری می کند. همچنین او شروع به کاشت و پرورش سبزیجات و میوه کرد تا بتواند غذایی سالم بخورد و وسوسه خوردن فست فود از او دور شود.
جان به لطف تجسم توانست از شیرینیجات دست بر دارد. او شکر را به عنوان خرده شیشه و کوکی هارا به عنوان چیزی منزجر کننده تصور میکند! پس از دوره ای کوتاه مدت او توانست از این غذا ها دل بکند و از خوردن خوراکی و نوشیدنی های خوشمزه ای که خود آنهارا ابدا کرده بود لذت ببرد.
۷- او تغذیه مفید را شروع کرد.
جان توانست حدود ۸۲ کیلو (۱۸۰ پوند) وزن کم کند، اما خلاص شدن از دست ۱۸ کیلوی آخر (۴۰ پوند) کار خیلی سخت تری بود. پس او به لیست غذا هایش بسیاری اَبَر غذا و خواکی های واقعی مانند سالاد، سبزی، آب سبزی، اسپرولینا، کلرلا و جوانه هارا افزود. او همچنین آب زیادی را همراه با لیمو نوشید. در نتیجه، او ۱۸ کیلو آخر را بسیار سریع تر از ۸۲ کیلوی دیگر کم کرد.
آیا شما هم تابه حال رژیم غذایی ای داشته اید؟ آیا به شما کمک کرده؟ در بخش نظرات با دیگران در میان بگذارید.
ترجمه: رضا خجسته