وقتی که شروع به نوشتن این مطلب کردم، تصمیم داشتم فقط یک جمعبندی کلی از مقالاتی که در مورد صفحهی دربارهی ما خوانده بودم را ارائه بدهم. ولی خب با یک سرچ ساده توی گوگل کلی مقاله و پست میتوان پیدا کرد که تقریبا بیشتر آنها مقالههای انگلیسی را ترجمه و هرچیزی که من قصد داشتم بنویسم را بیان کرده بودند!
از قدیم گفتن: «کاری گزیده باید کردن از آن که کار، گر ناگزیده باشد ناکرده بهتر»
به همین خاطر تصمیم گرفتم یکی از سایتهای معتبر را پیدا کنم و نکاتی که به نظرم رعایت نشده را توضیح بدهم!
خب اول از همه سراغ دیجیکالا رفتم و اولین چیزی که دیدم یک صفحه با کلی متن بود که حسابی چشم را خسته میکرد. چند خط اول را خواندم و دیگه حوصله نکردم ادامه بدهم. قطعا این موضوع یک ایراد بزرگ برای هر کسب و کار اینترنتی محسوب میشود ولی برای دیجی کالا نه! چرا؟
دیجیکالا برند بزرگ و شناخته شدهای است و تقریبا هر کسی که وارد سایت میشود این بیزینس را به خوبی میشناسد و تصویر ذهنی مناسبی هم از این برند دارد؛ پس قاعدتا صفحهی دربارهی ما سایت را باز نمیکند و اهمیتی هم برایش ندارد! این موضوع را میشود به برندهای بزرگ دیگر هم تعمیم داد. سایتهای اسنپ، تپسی و تخفیفان هم به همین شکل بودند!
البته اگر به صفحهی دربارهی ما سایت آمازون سری بزنید، با یک نگاه کلی میتوانید ببینید که چطور از انواع مدیا استفاده کرده، تیتربندیهای جذابی انجام داده و تقریبا همهی آن چیزی که مشتری نیاز دارد بداند را توضیح داده است!
خب حالا تکلیف چیه؟ اگر صفحهی دربارهی ما برای برندهای بزرگ چندان اهمیتی ندارد، پس چرا آمازون خیلی خوب روی این بخش از سایتش کار کرده و اگر مهمه چرا برندهای بزرگ ایرانی توجهی نکردند؟
فعلا بهتره که از این سوال فاصله بگیریم.
بعد از دیدن دیجیکالا، اسنپ، تپسی و تخفیفان سراغ سایتهای دیگه رفتم و صفحهی دربارهی ما سایت وبسیما را انتخاب کردم. تصمیم دارم نکاتی که به نظرم رعایت نشده را در اینجا بیان کنم.
نکتهی اول:
در بلاگ هاب اسپات گفته شده:
«وقتی داستانی جذاب در مورد چگونگی ساختن شدن برند یا محصولتان دارید حتما آن را به اشتراک بگذارید!»
صفحهی دربارهی ما مکان خوبی برای بیان کردن داستان برند است. یک داستان خوب، برند را انسانی میکند و به آن معنی و مفهوم میدهد. علاوه بر این، مردم علاقهی بیشتری به داستانها دارند و ارتباط بهتری هم با آنها برقرار میکنند. شاید مهمترین عنصر این صفحه، بخشی است که داستان شرکت خود را به صورت کوتاه و مختصر توضیح میدهیم؛ یعنی میگوییم که دقیقا چه کاری انجام میدهیم، چه چیزی ما را متفاوت میکند و چرا مشتریان باید به ما اهمیت بدهند یا انتخابمان کنند.
حالا با این توضیحات، به تصویر زیر از سایت وبسیما توجه کنید:
همانطور که میبینید، وبسیما داستان خود را بیان نکرده است. فرض کنید چقدر جذاب میشد، اگر میتوانستیم داستان شکلگیری وبسیما را از روزی که تاسیس شده و حتی قبلتر از آن بخوانیم. قطعا اگر عکس و ویدئویی از محل کار شرکت یا حتی از موسسان و کارمندان میدیدیم که توضیح میدهند از زمان تاسیس با چه مشکلاتی روبهرو شدهاند و چگونه بر آنها غلبه کردهاند تا به موقعیت الان برسند، چقدر بهتر میتوانستیم با این برند ارتباط برقرار کنیم. ولی تنها چیزی که از این صفحه در وبسیما مشاهده میکنیم لیست افتخارات است.
من به شخصه وقتی برای اولین بار سایت را دیدم، از UI آن واقعا لذت بردم. ولی وقتی وارد صفحهی دربارهی ما شدم هیچ چیز قابل توجهی را ندیدم. نوشتن و ذکر افتخارات برای کسی که تازه با این برند آشنا شده در برخورد اول اصلا جذاب نیست! (حداقل برای من جذاب نبود)
همیشه به یاد داشته باشید که این صفحه برای بیزینس شما حسابی پربازدید خواهد بود. پس زمان نوشتن آن، فرض کنید با یک مشتری رو در رو و چهره به چهره در حال صحبت هستید و قصد دارید که او را متقاعد کنید تا از محصول یا خدمات شما استفاده کند. بنابراین هرآنچه در توان دارید برای راضی کردن او به کار گیرید. البته توجه کنید که نباید آن چیزهایی که در صفحهی اصلی به نمایش گذاشتهاید را در این صفحه هم بیاورید! به عبارت دیگر از گفتن مطالب تکراری بپرهیزید!
دقت کنید که نباید داستان را به صورتی بنویسید که برای مخاطبانتان خسته کننده باشد، یعنی داستان شرکت شما نباید به صورت تاریخچه باشد. نوشتن تاریخچه تا جایی مفید است که باعث شود مخاطبان حس خوبی نسبت به برندتان پیدا کنند.
همچنین در بیان داستان زیادهروی نکنید و وارد جزئیات نشوید، در عین حال سعی کنید اهداف شرکت خود را به زبانی ساده، قابل هضم و مختصر توضیح دهید.
سعی کنید به این سوالها در صفحهی دربارهی ما خود پاسخ دهید. به عنوان مثال: چرا مردم باید از محصولات شما استفاده کنند، محصولتان چه مزایایی برای آنها دارد و...!
برای اینکه بهتر متوجه موضوع شوید، به تصویر زیر از سایت MOZ دقت کنید:
بخشبندیها را ببینید. این کار باعث میشود که چشم بیننده خسته نشده و در عین حال مشخص شود هر قسمت راجع به چه چیزی از برند MOZ صحبت میکند.
نکتهی دوم:
مشتریان مشتاق هستند تا بدانند چه کسانی در تیم شما حضور دارند. نیل پاتل در وبلاگ خود میگوید:
مشتریان میخواهند بدانند چه کسانی در تیم حضور دارند، رزومه و مدارک تحصیلی آنها چیست، ویژگیها و صلاحیتهای آنها به چه صورت است و...
سعی کنید صفحهی دربارهی ما خود را به گونهای طراحی کنید که قسمتی از آن را به معرفی اعضای تیم خود، کاری که در تیم انجام میدهند، راههای ارتباطی با آنها و حتی بیوگرافی کوچکی که بیان میکند به چه چیزهایی علاقه دارند و در ساعات غیرکاری به چه مشغول هستند، را اختصاص دهید.
تصاویر زیر را از MOZ ببینید:
نکتهی سوم:
همانطور که قبلا هم گفتم این صفحه محلی است که مشتری با شما و کسب و کارتان آشنا میشود. پس باید هر چه در توان دارید انجام دهید تا تصویر ذهنی خوبی را برای آنها ایجاد کنید. بهتر است که از همهی انواع محتوا یعنی عکس، فایل صوتی، ویدئو و اینفوگرافیک استفاده کنید. اینفوگرافیک جذابیت دوچندانی را به این صفحه از سایت شما میدهد، در عین حال که به خاطر سپاری آن نیز راحتتر است.
اگر متنی که در این صفحه قرار میدهید طولانی شد، میتوانید از ویدئو استفاده کنید که تمامی صحبتهای شما را نمایش دهد تا اگر کاربر حوصلهی خواندن نداشت ویدئو را ببیند. (می توان این ویدئو را در شبکههای اجتماعی هم به اشتراک گذاشت)
با استفاده از انواع مختلف مدیا سعی کنید تمایز خود را از رقیبانتان نشان دهید. به عبارت دیگر ساختارشکنی کنید، هم نسبت به خود و هم نسبت به دیگر سایتها! طراحی این صفحه را متفاوت از بقیهی سایتتان در نظر بگیرید.
نکتهی چهارم:
این صفحه جایی هست که باید دیگران دربارهی شما حرف بزنند. نظرات مشتریان قدیمی را به صورت متن، فایل صوتی و ویدئو منتشر کنید. (البته با اجازهی خودشان) این کار نقش مهمی در اعتمادسازی برای مشتریان جدید دارد.
خودتان را در نظر بگیرید. وقتی میخواهید خرید اینترنتی انجام دهید، برای بررسی محصول معمولا اولین کاری که میکنید چیست؟ اکثر ما نظرات را میخوانیم تا ببینیم تجربههای بقیه در مورد محصولی که انتخاب کردیم چطور بوده است. مشتریان شما هم همین کار را در ارتباط با محصولات یا خدمات شما انجام میدهند.
فکر میکنم تا اینجا متوجه شده باشید که صفحهی دربارهی ما در افزایش نرخ تبدیل بازدیدکننده به مشتری نقش بسیار جدی دارد. پس باز هم تاکید میکنم چه برند بزرگ و شناخته شدهای دارید و چه استارتاپی خیلی کوچک، روی این بخش سایت خود زمان بگذارید و آن را به خوبی طراحی کنید.
امیدوارم که حوصله کرده و تا به اینجای پست را خوانده باشید، اگر نکتهای را جا انداختهام برایم کامنت بگذارید تا اصلاح کنم :)