
وقتی بازار مالی شبیه آزمایش روانی میشود...
در سال ۱۹۳۹، در دانشگاه آیووا، روانشناس مشهوری به نام دکتر وندل جانسون (Wendell Johnson) آزمایشی انجام داد که بعدها به یکی از تاریکترین لحظات تاریخ روانشناسی تبدیل شد — آزمایشی که نشان داد کلمات و بازخوردها چطور میتوانند ذهن انسان را از درون تخریب یا بازسازی کنند.
ماجرا چه بود؟
جانسون که خودش در کودکی لکنت داشت، میخواست نظریهاش را بیازماید:
> «لکنت زبان، نه از نقص فیزیولوژیک بلکه از اضطراب و تلقین ناشی از بازخورد منفی ایجاد میشود.»
برای آزمایش این فرضیه، او و شاگردش مری تودور (Mary Tudor)، ۲۲ کودک یتیم را به دو گروه تقسیم کردند:
* گروه اول، «مثبت»: هر بار که صحبت میکردند، از آنها تعریف میشد — «چقدر زیبا حرف زدی!»، «تو عالی صحبت میکنی!»
* گروه دوم، «منفی»: حتی وقتی درست حرف میزدند، بهشان میگفتند: «تو لکنت داری»، «صحبتت درست نیست»، «مواظب باش دوباره تپق نزنی.»
نتیجه؟
کودکانی که در گروه منفی بودند، واقعاً دچار لکنت، ترس از صحبت و انزوا شدند. ذهنشان شروع کرد به باور اینکه «من نقص دارم».
به همین دلیل، تاریخ این آزمایش را Monster Study نامید؛ چون ذهن انسان در برابر بازخورد منفی، همانقدر آسیبپذیر است که بدن در برابر سم.
---
نتیجه علمی
از دید روانشناسی شناختی، این آزمایش اثبات کرد که:
> باور فرد دربارهی خودش، میتواند از بیرون کاشته شود و سپس از درون رشد کند تا واقعیت را تغییر دهد.
به زبان ساده:
اگر به کسی مدام بگویی «تو نمیتوانی»، مغزش بهتدریج مسیرهای عصبی ناتوانی را تقویت میکند؛
و اگر بگویی «تو میتوانی»، همان مغز شبکههای موفقیت را فعال میکند.
بازخورد، در ذهن، به پیشگویی خودتحققبخش (self-fulfilling prophecy) تبدیل میشود.
---
حالا ارتباطش با بازار مالی چیست؟
تریدرها دقیقاً درون نسخهی مدرن همین آزمایش زندگی میکنند.
بازار برای ذهن آنها همان نقش مری تودور را دارد — مدام بازخورد میدهد:
* وقتی سود میکنی، مغزت میگوید «تو نابغهای!»
* وقتی ضرر میکنی، میگوید «تو احمقی، همه چیزو خراب کردی!»
و با تکرار این الگو، ذهن تریدر در چرخهای از لکنت تصمیمگیری میافتد.
یعنی درست مثل کودکانی که از ترس «تپق زدن» دیگر حرف نمیزدند،
تریدر از ترس «اشتباه کردن» دیگر معامله نمیکند — یا برعکس، با هیجان بیش از حد، برای اثبات خودش وارد معاملههای اشتباه میشود.
---
چرخهی Monster Trading
1. تلقین ذهنی منفی: «من همیشه اشتباه میکنم.»
2. اضطراب قبل از تصمیم → کور شدن منطق.
3. اشتباه واقعی → تأیید باور درونی.
4. کاهش اعتماد بهنفس → لکنت تصمیم.
این همان Monster Study در مقیاس مالی است.
بازار فقط یک آینه است، اما ذهن ما او را به هیولا تبدیل میکند.
---
درمان: بازسازی گفتار درونی
اگر بخواهی از این چرخه خارج شوی، باید با همان منطق جانسون، آزمایش معکوس را اجرا کنی:
1. بازخورد مثبت آگاهانه: بعد از هر تصمیم درست، حتی کوچک، آن را تحسین کن.
2. بازخورد منفی ساختگی را نادیده بگیر: ضررها را به معنای اشتباه شخصی ندان، بلکه بازخوردی از محیط بدان.
3. گفتار درونیات را درمان کن: جملههای ذهنیات را بنویس و ببین چند بار با خودت مثل مری تودور رفتار میکنی.
4. جایگزین کن: بهجای "من نمیتونم"، بگو "من در حال یادگیریام."
---
جمعبندی فلسفی
ذهن تریدر، آزمایشگاه جانسون است.
بازار، درمانگر بیرحمی است که مدام به تو برمیگرداند:
آیا صدای درونت علیه توست یا در خدمتت؟
اگر صدای درونت همان مری تودور باشد، بازار برایت هیولا میشود.
اما اگر یاد بگیری از درون خودت بازخورد سازنده بسازی، همان هیولا تبدیل به مربی رشد تو میشود.
---
✍️ نوشتهی رضا قویدل
پزشک، تحلیلگر رفتار ذهن در بازارهای مالی