بدون شک وقتی زمان فروش هدست جدید شرکت اپل با عنوان ویژنپرو (Vision Pro) در سال 2024 میلادی فرا برسد، بسیاری از طرفداران سرسخت و متعصب اپل و آن دسته از کاربران که شیفته و فریفته واقعیت مجازی هستند، کیسهخوابهای خود را از کمد بیرون آورده، پشت در فروشگاهها صف خواهند کشید، هقهقکنان و جامهدران خواستار به دست آوردن این هدست جادویی خواهند بود و شاید حتی برخی از گیمرها هم به جرگه این خاطرخواهان اضافه شوند.
اما باقی مردم چطور؟ نه… قطعاً نه… آنچه مسلم است، ویژنپرو یک محصول انقلابی نیست و قرار هم نیست با خریدن آن اتفاق خاصی بیفتد. حال اپل یا کسانی که پشت پرده این محصول جنجالی (اما باز هم میگویم غیرانقلابی) هستند، هر چقدر هم که میخواهند آن را تبلیغ کنند… این یکی از اشتباهات نادری است که ممکن است از غول فناوری بزرگی همچون اپل سر بزند. شرکتی که تاکنون آن را به اسم و رسم محصولات و نوآوریهایی شناختهایم که اقلام مبتنی بر فناوری ضروری ما را هدف گرفتهاند و امروز، شاید بتوان گفت ویژنپرو بزرگترین ضعف اپل است که هیچیک از نیازهای اساسی بشر امروز را نشانه نرفته است.
این محصول به قدری ساده و بدون چشمانداز طراحی و راهی بازار شده که گویی کوپرتینوییها (به دلیل اینکه کوپرتینو زادگاه دفاتر مرکزی شرکت اپل است به اپلیها کوپرتینوییها نیز گفته میشود) چشماندازشان برای آینده را از دست دادهاند و مانند بسیاری دیگر، در همین امروزی که در آن هستیم گیر افتادهاند.
به قول لورن گود (Lauren Goode) که در وایرد (Wired) فعالیت رسانهای دارد، «طی دو دهه گذشته هر محصول موفقی که اپل راهی بازار کرده به گونهای سر از زندگی ما درآورده است. آیفون در جیبمان، آیپد در کیفمان، ساعتهای اپلواچ روی مچ دستانمان و ایرپادهایی که روی گوش اغلبمان جا خوش کردهاند.» این در حالی است که به عقیده لورن گود، «ویژنپرو از بسیاری جهات شبیه سایر محصولات اپل نیست… نقش چندانی در زندگی ما ندارد… در عوض روی چشمهای شما مینشیند و آنها را پنهان میکند! ارگانهای حسی که بخش مهمی از تجربه زیسته انسان هستند»!
وی اعتراف میکند که صدالبته باقی هدستهای واقعیت مجازی هم همین کار را میکنند، اما طراحی و ارائه یکچنین محصولی از سوی شرکتی مثل اپل، وقتی به احتمال زیاد قرار است تأثیر زیادی روی بازار بگذارد و خواسته یا ناخواسته پایش به خانه و زندگی بسیاری از کاربران باز شود (که نه به عشق واقعیت مجازی محصول که به خاطر برندش آن را خریداری میکنند) کمی چالشبرانگیز است.
خواندن همین نقد کوتاه از لورن گود کافی است تا اغلب ما، اشتیاق پوچ و بیمعنی خود برای ویژنپروی اپل را کنار گذاشته و خود به منتقدی تمامعیار برای این محصول تبدیل شویم. ویژنپروی اپل، بیشتر از اینکه یک محصول با اتکا به پتانسیلهای خارقالعاده فناوری واقعیت مجازی باشد، صرفنظر از همه مشخصات فنی شاید درخشان آن، یک زنگ خطر بزرگ برای همه مردم جهان نیز است. چه آنها که قرار است برای خریدن این هدست سر از پا نشناسند و چه آنها که صرفاً از دور نظارهگر این منظرهاند.
با اینکه توسعهدهندگان ویژنپرو اصرار دارند آن را یک محصول ساختارشکن و انقلابی معرفی کنند، اما واقعیت این است که ویژنپروی اپل نیز مانند همه محصولات و هدستهای مشابه دیگر، صرفاً برای ارائه واقعیت افزوده، واقعیت مجازی یا هر دو به تودهها طراحی شده است. همین!
قبل از ویژنپرو، چهار فناوری مشابه متاکوئست پرو (Quest PRO) متا، هولولنز (HoloLens) مایکروسافت، مجیک لیپ 2 (Magic Leap 2) و گوگلگلس (Google Glass) که بهعنوان چهار جابهجایی پارادایم (Paradigm shift) (تغییر اساسی و پارادایمی در تفکر، الگوهای ذهنی و سبک زندگی) مطرح شدند نیز نتوانستند آنطور که باید مسیر پیشرفت مورد انتظار را طی کنند و در نهایت، به سرنوشت غمانگیز یکسان دچار شدند.
بدون شک، ویژنپروی اپل نیز قرار نیست چیزی فراتر از آنها باشد و تکرار همان ایده خواهد بود با سرنوشتی به احتمال زیاد به همان صورت. در واقع اپل اینبار نهتنها روی یکی از نقاط ضعف و نیازهای اساسی ما دست نگذاشته، بلکه محصولی را برای توسعه انتخاب کرده که آینده چندان خارقالعادهای را نمیتوان برای آن متصور شد. منظور کل محصولی بهعنوان هدست واقعیت مجازی است.
همانطور که بون اشورث (Boone Ashworth) نیز اخیراً طی گزارشی به آن اشاره کرده، قرائن و شواهد زیادی هستند که نشان میدهند مردم، تمایل خیلی زیادی برای استفاده از این نوع دستگاهها ندارند (شاید یکی، دو بار امتحان کردن برایشان جذاب باشد اما نه برای همیشه) و دلیل این مورد میتواند موارد زیادی باشد. از دلایل زیباییشناختی گرفته (درست مثل اینکه بخواهید با یک عینک غواصی زشت بخوابید!) تا دلایل عملی (که دستوپاگیر هستند و فعالیتهای اصلی را محدود میکنند) و دلایل اجتماعی (که شما را به کنج عزلت و انزوا میکشاند تا به جای رفاقت و معاشرت با دوستان و اعضای خانواده درگیر واقعیتی شوید که میدانید مجازی است).
در واقع، اپل باید میدانست که حتی قبل از اینکه بخواهد ویژنپرو را طراحی کرده یا روانه بازار کند، این عوامل به محبوبیت آن آسیب رسانده بود و عملاً اشتهایی در بازار فعلی برای محصول آن وجود ندارد.
برخلاف دفعات قبلی که معمولاً همه مشتاق و چشمبهراه به بیلبوردها و بنرهای تبلیغاتی اپل خیره میماندند، اینبار شور و شوق چندانی برای تجربه محصول جدید اپل در مردم موج نمیزند و عموم مردم به این محصول با شک و تردید مینگرند. شاید بسیاری از مردم هم (که کمی حرفهایتر و واقعبینتر هستند) بر این عقیده باشند که بازار، پر از محصولات واقعیت افزوده و مجازی خراب است که با شعار ساختارشکنی و انقلاب آمده بودند اما راه به جایی نبردند.
البته از حق نگذریم، اپل را نمیتوان یک شرکت فناوری ساده در نظر گرفت. اپل شرکتی با سابقه بسیار بسیار درخشان در ارائه فناوریهای نوآورانه و جسورانه است و شاید به همین خاطر است که برخی بر این باورند که ویژنپرو را نباید از منظر یک هدست واقعیت مجازی، که از منظر یک گجت توسعهیافته به دست اپل نگاه کرد. بسیاری بر این عقیدهاند محصولی که به دست اپل ساخته میشود، امکان ندارد شکست بخورد و ویژنپرو نیز از این جهت محکوم به موفقیت و انقلاب در بازار است.
گجتهایی که اپل تاکنون راهی بازار کرده، حتی آنهایی که در ابتدای امر احمقانه به نظر میرسیدند یکایکشان توانستهاند بازار را از آن خود کرده و به همه ابعاد زندگی رسوخ کنند و اینبار هم شاید نوبت به ویژنپرو رسیده است.
بسیاری از ما از ایرپادهای پرو اپل برای ساعتهای طولانی روی گوش خود استفاده میکنیم، با اینکه میدانیم برای گوشهایمان به شدت ضرر دارند، گاهی آنها را گم میکنیم، یادمان میرود و در ماشین لباسشویی میمانند و این در حالی است که هدفونهای سیمی قدیمیمان هیچ مشکلی نداشتند و بدون هیچگونه دردسری کارمان را راه میانداختند.
وقتی با گوشی آیفونمان میتوانیم همه کارهای دنیا را انجام دهیم، احتمالاً هیچکس به آیپد نیاز ندارد (جز والدینی که برای بچههایشان در آن فیلم و کارتون و آهنگ باز میکنند تا ساکت شوند!) ولی با این همه فروش آیپد در سراسر جهان سر به فلک میگذارد.
هرچه که هست، اپل و هر گجت و محصولی که روانه بازار میکند، محبوب دل مردم سراسر جهان است و شاید برای عرضه یک هدست واقعیت مجازی هم هیچکسی نتواند کاری از پیش ببرد، مگر همین اپل! با این حال بالا رفتن از این نقطه کمی برای اپل سخت خواهد بود. دستکم سختتر از موانعی که پیشتر در مسیرش قرار داشت.
آخرین محصول انقلابی و ساختارشکنی که اپل توانسته راهی بازار کند کی بود؟ محصولی که بتواند سبک زندگی مردم را تغییر دهد و یک انقلاب واقعی در عرصه فناوری قلمداد شود. بدون شک بعد از رفتن جانی آیو (Jony Ive)، طراح ارشد اپل از شرکت در سال 2019 میلادی که نبوده است. اگر بخواهیم ایرپاد را یک محصول انقلابی و ساختارشکن برای اپل در نظر بگیریم، آخرین طوفانی خواهد بود که این غول فناوری توانسته به راه بیندازد که به سال 2016 میلادی برمیگردد.
این در حالی است که اکنون، شرکتهای دیگر هم با محصولاتی بزرگ و عجیب و غریب در کمین نشستهاند و کار برای اپل بسیار سختتر از گذشته شده و شیره مالیدن بر سر مردم هم دیگر مثل قبل آسان نیست. اینبار کار اپل سختتر از مورد ایرپادهاست که مردم را بیخود و بیجهت متقاعد میکرد که این هدفونهای بیسیم بلوتوثی احمقانهای که مدام یا گم میشوند یا در ماشین لباسشویی میمانند یا نیاز به مراقبت و شارژ و… دارند بهتر از آن هدفونهای سیمی است.
حتماً دلیلی دارد که حتی بسیاری از کارمندان خود اپل نیز در مورد ویژنپرو ابراز تردید کردهاند. خودشان هم اذعان دارند که این یک فروش بسیار سخت در سطح مفهومی خواهد بود؛ بنابراین فارغ از اینکه اجرا یا نتیجه چه باشد، اپل با چالش بزرگی مواجه خواهد بود. مهمتر از همه اینکه ایدهای که اپل دنبال کرده ناقص است یا دستکم آنقدرها که باید کامل نیست. شاید اگر قرار بود یک هدست واقعیت ترکیبی با وزن چهار اونس یا عینکی بر مبنای واقعیت ترکیبی اما با عملکردی بسیار شبیهتر به عینکهای معمولی راهی بازار کند، شاید… با این حال، ویژنپرویی که اکنون اپل عرضه کرده یک بهروزرسانی شیکتر در ژانر عینکهایی است که ظاهری عجیب و غریب داشتند.
بخش عجیبتر و متأسفانه احمقانهتر ماجرا هم همین است. همانطور که مارک گورمن (Mark Gurman) از بلومبرگ (Bloomberg) نیز طی یکی از مقالات خود به آن پرداخته، تاکنون هیچ عکسی از تیم کوک (Tim Cook) ، مدیرعامل اپل، یا سایر مقامات بلند پایه اپل که این عینک انقلابی ساختارشکن را پوشیده باشند منتشر نشده است.
به قول مارک گورمن، «چه دلیلی غیر از کنترل میم میتواند وجود داشته باشد برای اینکه تیم کوک به جای پوشیدن بزرگترین محصول دوران تصدی خود در کنار آن بایستد؟». در واقع، نپوشیدن این عینک توسط تیم کوک یا دیگر افراد بلندپایهای که در اپل فعالیت دارند کمی عجیب به نظر میرسد؛ عجیب و البته گویا!
تصور کنید مقامات اپل مدام جلوی تابلوی اعلانات پوشیدهشده از عکسهای رابرت اسکابل (Robert Scoble) که در حال دوش گرفتن با عینک ویژنپرو است قدم میزنند، عکس میگیرند، مصاحبه میکنند و میخندند اما هیچ رغبتی برای اینکه یک عکس عینک به چشم هم از خودشان به ثبت برسد نشان نمیدهند. به نظر پیامی که این رفتار به مردم میرساند بسیار روشنتر و تأثیرگذارتر از پیامی است که عکسهای رابرت اسکابل قصد دارد مخابره کند.
بهرغم معدود تصایر محرمانهای که از برخی مقامات اپل با این عینکها فاش شده، رویکردی که اپلیها در پیش گرفتهاند عمیقاً این پیغام را مخابره میکند که ویژنپرو یک محصول ضداجتماعی است که هر کس معقول و عادی باشد، کاملاً منطقی است که تمایلی به استفاده از آن نداشته باشد. شاید حتی اگر این عینک را بپوشید، مسخره شوید.
به هر حال ما در دورهای زندگی میکنیم که حتی بزرگترین غولها و امپراتوریها هم اشتباه میکنند. به افتیایکس (FTX) نگاه کنید، یا اوضاعی که برای انافتیها (NFT) و کریپتو پیش آمده؛ بدون شک حتی بازیگران برتر فناوری بزرگ نیز بدون خطا نیستند. اگرچه پیشداوری در مورد این محصول درست نیست، اما در هر حال هیچکس انتظار ندارد آنطور که اپل وعده داده، همهچیز خوب و طوفانی پیش برود. شاید هم اینطور نبود و این عینک، زیر سایه نام بزرگی تحت عنوان اپل واقعاً توانست مرزهای واقعیت مجازی را تغییر دهد. اما هرچه هست، بحث فقط و فقط به همان واقعیت مجازی محدود میشود و ویژنپرو آینده نیست.