بعضی مسایل مهم تو زندگی آنقدر ساده هستند که وقتی باهاشون مواجه می شیم ، هیچ راهی برا پذیرش اون نداریم جز اینکه بخندیم و فراموش کنیم .
حالا اصل مطلب رو بگم .
اینکه یک عده از دوستان فکر می کنند ، که صاحب اندیشه و فکر هستند ، منو به تعجب می اندازه .( یا من اینطور فکر می کنم ) .
اصل اول : تمام کلمات و مفاهیم و هرچه که درک و حس می شود همه به ما "منتقل شده اند " .
یعنی درک ما از زندگی ، مبتنی بر تجربیات هزاران ساله ی جامعه ی بشری است که به صورت زبان شفاهی و کلمات مکتوب به ما منتقل شده است .
اصل دوم : حالا این پذیرنده (مغز من بشر ) خود حاصل تجربیات و تطابق ژنوم من در مواجهه با محیط اطراف هست .
اگر به زبان کامپیوتر ترجمه کنم یعنی ، سخت افزار و نرم افزار و سیستم عامل ، همه اش محصول سیستم بزرگتری به نام حیات چند میلیون ساله هستند .
خواننده مطلب : حالا که فهمیدیم ، منظور ؟?
نویسنده : هیچی ، فقط گفتم که اندکی از مرکب غرور و تکبر مدارک دانشگاههای برتر ، پایین بیایید .?