اینکه بورس را به لطف خدا یادگرفتم
و می تونم گلیممو از آب بیرون بکشم توی هر بازاری همه را از لطف خداوند کریم می دانم.
اما اکنون
دو کس در درون من دو ندای متفاوت دارند
عقل بورسی من می گویید با توجه به تنش های پیش رو و وضعیت نامعلوم بورس تمامی سهامم را بفروشم
چون تقریبا همشو توی سود هستم با ضرر 20 درصدی و بیشتر هم بدهم برود باز هم ضرر نکرده ام
ولی عقل دیگری به من حکم می کند که تا ده روز آینده اصلا وارد بورس نشوم و اصلا نه نماد ببینم و نه شاخص
چون من نمی خواهم کسب کارم فقط سرشار از منیت باشد و فقط من ، الباقی همه به درک
من نمی خواهم در خوشحالی دشمنان سرزمینم با شنیدن ریزش بورس سهیم باشم
چون می دانم روزی دست خداست
همانطور که به لطف او با اینکه می دانستم(متاسفانه با سیاست های غلط سیستم فشل دولتی ) دلار گرون می شود روزی که 3800 تومان بود و دقیقا قبل از جهش آن
ولی اصلا نتوانستم به خودم بقبولانم در این موج سوار شوم که در این مطلب شرح کامل انرا داده ام
توضیح اینکه نه رانت دارم، و نه کار دولتی و نه خیلی سرمایه دارم ولی به لطف خدا کسب کار خودم دارم
اما محبت اهلبیت و شهدا روزی که خداوند نصیبم کرده
و سرمایه بورس من فدای یک تار موی سردار سلیمانی
به لطف خدا دوباره جبران خواهد شد همانطور که در قضیه دلار هر انچه می خواستم با کاسبی منفعت طلبانه و رزذیلانه بدست بیاورم . خداوند از مجرای دیگر نصیبم نمود
سردار سلیمانی خوشا بحالت .....