محمدحسین گمار
محمدحسین گمار
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

مصاحبهٔ شغلی؛ یک سنجش دوطرفه

در یک سال اخیر برای جذب افرادی در چند موقعیت شغلی تیم محصول، حدود ۵۰ مصاحبه کرده‌‌ام و برای دو موقعیت شغلی مدیریت محصول و نیز طراح محصول حدود ۱۰ بار مصاحبه شده‌م.

از خلال این مصاحبه‌ها نکاتی در مورد مصاحبه‌های شغلی می‌گم که احتمالا در درجهٔ اول کمی شخصی باشه. یعنی پوزیشن‌هایی که دنبالشون بوده‌م، سطح تخصصی که دارم و حتی نکاتی که برای من مهمه، همگی مختص امروز من باشه. اما به نظرم بسیاریشون مواردیه که می‌تونه برای هر پوزیشن دیگهٔ تیم محصول هم مهم باشه و احتمالا تجربهٔ من در نحوهٔ اکتشاف نکات در جلسهٔ مصاحبه هم الهام‌بخش عده‌ای باشه.

یه رویکرد کلی که در جایگاه مصاحبه‌شونده مهمه، اینه که شما در بخشی از زمان جلسه‌های مصاحبه در جایگاه مصاحبه‌کننده بشینید و مواردی که برای شما مهمه رو بپرسید یا استخراج کنید. این موضوع مطمئنا در آیندهٔ کاری شما در شرکت اثرگذاره و مواردی ممکنه مشاهده کنید که ترجیح بدید کارتون در اون مجموعه رو شروع نکنید و یا این که بدونید قراره با چه چالش‌هایی مواجه بشید. آیا چالش‌ها چیزاییه که شما توشون قوی هستید و بهترین فرد برای اون موقعیتید یا توشون قوی هستید، ولی نمی‌خواید در این مقطع از تجربیاتتون کار تکراری کنید. یا چالش‌هاییه که شما دنبال تجربه‌کردنش بوده‌اید و بهترین فرصت برای شماست.

نکتهٔ جنبی دیگه اینه که جدیت شما در استخراج این نکات می‌تونه پیام مثبتی به مصاحبه‌کننده باشه که شما برای شناخت و درگیرشدن با چالش‌ها آماده و جدی هستید.

کارهایی که بهتره قبل از مصاحبه انجام بدیم:

  • پیش از مصاحبه حتما در مورد شرکت، جایگاه شغلی شما در اونجا، محصول یا خدمتشون، مشکلاتی که باهاش درگیرن و حتی افرادی که اونجا کار می‌کنن تحقیق کنید.
  • اگه محصول دیجیتالی دارن، به وب‌سایت یا اپلیکیشنشون سر بزنید و سعی کنید یه سری داده‌های آماری هم پیدا کنید.
  • رقباشون و جایگاه شرکت در بین اونا رو بشناسید.
  • فرضیه‌هایی برای کاربرهای هدف و بالقوهٔ اونا داشته باشید.
  • یه کار پیشرفته‌ای که اگه امکانش فراهم بشه عالیه، اینه که از مصاحبه‌کنندگان بخواید یه کانال ارتباطی با بعضی از افراد اصلی دیگه‌ای که قراره باهاشون کار کنید در اختیارتون بذارن و با اونا هم صحبت کنید. مثلا اگه مدیر محصولید می‌تونید با مدیر فنی یا لید دیزاین گپ و گفتی داشته باشید. این کار رو می‌تونید در مراحل تکمیلی‌تر پروسهٔ مصاحبه انجام بدید.

چی بپرسیم؟

اینجا من سوال‌هایی که خوبه پرسیده بشن رو میارم هر چند بعضی از اون‌ها ممکنه در خلال صحبت‌های مصاحبه‌کنندگان بهش اشاره شده باشه. یا داده‌هایی قبل‌تر در این مورد به دست آورده باشید. بعضی از سوال‌ها رو هم بسته به جو جلسه می‌تونید به طور غیرمستقیم بپرسید.

  • آیا بیزینس در حال حاضر از لحاظ هزینه و درآمد در وضعیت مثبته؟ اگر نیست چقدر در این راستاست و کی قراره خوداتکا بشه؟ و یا این‌که چقدر و به چه شکل وابسته به دولت، هولدینگ‌های مادر و یا سرمایه‌گذارهاست؟
    پاسخ این پرسش می‌تونه بازتاب‌دهندهٔ خیلی از جنبه‌های متفاوت بیزینس باشه. فارغ از خوب‌بودن ایدهٔ بیزینس، شکل پاسخ‌دادن به مسئلهٔ مشتریان، ورود و حضور در بازار، زحمات تیم بیزینس و حتی نوع هزینه‌کرد بیزینس باشه. خیلی از بیزینس‌ها شاید منابع زیادی هزینه کنن ولی بازدهی به همون اندازه نداشته باشن.

به قول یکی از دوستام، نگین: «برای جایی کار کنید که می‌دونن چطور پولشونو خرج کنن.» شاید خیلی از جاها مخصوصا دولتی‌ها پول زیادی هزینه کنن ولی این که ندونن چطور خرج کنن، احتمالا در میان‌مدت و بلندمدت بیزینس و تجربهٔ خوبی به جا نمی‌ذارن.

  • پایبندی به متدولوژی‌های Best Practice چقدر توی بیزینس جدیه؟ اعم از فرآیند طراحی و توسعه، معیارهای سنجش موفقیت، متد اسکرام، OKR، فرآیندهای دیزاین، داکیومنتیشن‌های محصولی و فنی و ...
    و اگر نوع کاستومایزشده و یا متفاوتی از متدها داره استفاده می‌شه چقدر مبتنی بر دلایل معناداره.
  • مدیریت و تیم فعلی بیزینس چقدر پذیرای پیشنهاداتی برای تحول در چارچوب‌های سازمانی، فرآیندهای طراحی و توسعه، متدولوژی‌ها و حتی پیشنهاد جذب نیروهای تکمیلی خواهند بود؟
  • از دیدگاه مصاحبه‌کنندگان با توجه به آشنایی با بیزینس و آشنایی با شما که به دست اومده، پس از میان‌مدت، چه افزودهٔ مثبت دوطرفه‌ای بین شما و بیزینس می‌تونه به دست بیاد؟ انتظار دارن شما چه اتفاق مثبتی رقم بزنید و این تجربه برای شما چه آورده‌ای خواهد داشت؟
  • نیازمندی‌های پروژه و محصول با چه کیفیتی از سطوح مختلف مدیریتی معین و تعریف می‌شن؟ آیا مدیران از چیستی‌ها می‌گن و یا در مورد چگونگی‌ها هم نظر دارند؟ این فرآیندها چقدر مبتنی بر داده‌ها و شناخت‌های معنادار اون‌هاست؟
  • نرخ ورودی و خروجی نیروها چه میزانه؟ مثلا طی یک سال چه تعداد نیرو به مجموعه اضافه می‌شن و چه تعداد خارج و چرا؟
    این مورد می‌تونه به شما کمک کنه که بدونید احتمالا قراره در ادامه چه تجربه‌ای برای شما رقم بخوره.
  • در مورد هم‌تیمی‌ها بپرسید. چقدر افراد با تجربه و دانشی هستند و یا چگونه رشدی توی مجموعه موردنظر داشته‌ان.

چند نکتهٔ تکمیلی:

شخصا چه مصاحبه‌هایی رو دوست دارم؟

  • مصاحبه‌ای که به چالش کشیده بشم. تجربه‌هایی بوده که انفعال مصاحبه‌کننده در به چالش‌کشیدن، منو به این فکر انداخته که شاید اونقدرها هم بیزینس شرایط جدی و هدفمند نداره. البته که بیشتر در مصاحبه‌های فنی این اتفاق باید بیفته. همچنین دوست دارم چالش‌ها، چالش‌های کاستومایز در مورد اون بیزینس و یا تجربیات خودم باشه و نه کلیشه‌هایی مثل: «تهران چندتا در داره؟» حتی اگه بخوان نوع نگاه شما رو به حل مسئله بدونن.
  • مصاحبه‌ای که اگه نتونن شما رو به چالش بکشن یا در شناخت شما عمیق بشن، دست کم یک تسک جدی برای شما تعریف کنن. حتی شکل و عمق تعریف تسک هم به شما دید می‌ده.
  • مصاحبه‌ای که مایندست شما ارزیابی بشه و نه ابزارهای خاصی که بیزینس استفاده می‌کنه. بیزینس‌های حرفه‌ای برای ابزارها شرایط یادگیری رو برای شما فراهم می‌کنن.

در پایان باید بگم در مصاحبه‌ها هرگز خودتونو در موضع ضعف قرار ندید. غیر از اون مجموعه، شما هم قراره انتخاب کنید که می‌خواید برای اونا کار کنید یا نه.
همچنین به مصاحبه‌ها به عنوان یه فرصت خوب نگاه کنید تا خلاءهاتون رو بشناسید. یادداشت بردارید و برای بهترشدنتون برنامه‌ریزی کنید.

موقعیت شغلیجایگاه شغلیمصاحبه شغلیمصاحبهکسب‌وکار
مدیر محصول
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید