هر جای زندگی که بهت سخت گذشت یه چمدون ببند و تا میتونی از اونجا دور شو...
کاش واقعا به همین راحتی میشد از همهی دغدغههایی که در روز یقهمون رو میگیره راحت شد ( گرچه خیلیا همین کارو هم میکنن)
آدمایی که اهل سفر هستن هر کدوم به سبک خودشون برای مسافرت برنامه میریزن گاهی هم خب ریسک میکنن یا بنا به شرایط سبکشون رو عوض میکنن.
بعضیا دوست دارن با خانواده سفر کنن و بعضیا هم که میخوان هیجان بیشتری به سفرشون بدن ترجیح میدن با رفقا و اکیپشون برن مسافرت ولی یه سریا هستن که خیلی جذاب سفر میکنن، دست خودشون رو میگیرن و تک و تنها شهر به شهر یا حتی کشور به کشور رو میگردن. همونا که همیشه کلی قصه و خاطره و تجربهی باحال برای تعریف کردن دارن و وقتی آدم میشینه پای صحبتشون حس میکنه همین الان دلش میخواد کولهشو برداره و یه زندگی ماجراجویانه و خفن رو شروع کنه و برای دیدن زرافهها به کنیا بره (ولی متاسفانه باید شب زود بخوابه که صبح دیر نرسه سرکار)
سفر تنهایی
تنها سفر رفتن فقط برای مجردها نیست، یا این تصوری که اونایی که تنها سفر میرن افسرده و غیر اجتماعی هستن اشتباهه، گاهی وقتا آدم دلش میخواد به تنهایی سفر بره و زمانی رو برای خودش داشته باشه. این نوع سفر یه خوبیهایی داره مثل اینکه هر جا دوست داشتی میری، هر کاری دوست داشتی میکنی، هر چی دوست داشتی میخوری، خلاصه اینکه نیاز نیست با سلیقهی بقیه هماهنگ باشی ولی از طرفی توی سفر همیشه یه چالشها یا سختیهایی هست که شاید اگه یه همراه داشته باشی راحتتر باهاش کنار بیای. اگه تصمیم گرفتین تنها سفر بری حتما از قبل یه نفر رو از برنامه سفرتون باخبر کن.
سفر خانوادگی
وقتی میگیم سفر خانوادگی نوستالژی های بچگی برامون مرور میشه از اتوبوس بنز قرمز گرفته تا کتلتهای بین راه و خونهی اقوام یا از اون سفرا که یهو نُه نفر تو یه پیکان مینشستن و میزدن به جاده، از موزیک هم که دیگه نگم.
سفر خانوادگی با وجود صمیمیت محدودیتهایی هم داره چون همه باید سر اقامت و خورد و خوراک و تفریح با هم هماهنگ باشن که نتیجهش یکی از این سه حالته، یا یه سفر خاطره انگیز میشه یا "با بچه کوچیک مسافرت مصیبته" یا "هیچی سفر با دوستا نمیشه".
سفر دوستانه
خوبی این سفر اینه که از هر کی خوشت اومد و هم سلیقه بودی باهاش همسفر میشی، سر تفریح و گشت و گذار هم نظرترید، اگه نبودین هم راحتتر به توافق میرسید، تفریح بیشتر محدودیت کمتر و در کل این نوع سفر هیجان بیشتری داره. البته همیشه هم همه چی گل و بلبل نیست یه موقع میشه که با یه بحث کوچیک توی جمع به مرز کوفت شدن سفر پیش میره اما جای نگرانی نیست چون همه اومدن خوش بگذرونن و زود به فضای اصلا بدون تو این سفر، سفر نمیشد برمیگردن.
سفر کاری
باحال تر از این هم داریم که هم بری سفر هم حقوق بگیری؟؟
خیلی شیک و مجلسی هم به کارت میرسی هم اگه زمان داشتی یکم خوش میگذرونی، نمونه بارز هم فال و هم تماشا. البته همه ی سفرهای کاری انقدر جذاب نیست یه موقعهایی غیر از اون تایمی که باید به کارت برسی هیچ وقت دیگهای نداری و فقط تو مسیر رفت و آمدی.
سفر با کوله
ارزون، سبک، جمع و جور. میری سفر و فقط و فقط یه کوله با خودت میبری که خب مجبوری به جز وسایل ضروری چیز اضافهای برنداری مثلا اینجا دیگه نمیتونی برای هر لوکیشن یه ست لباس واسه عکاسی و دسته تنیس وسیخ و منقل ببری . حالا فک کن یه سریا هستن با همین یه کوله چهل روز تو سفرن، شاید سخت باشه اما تا حد زیادی توی هزینهها صرف جویی میشه که البته بستن کوله سفری که مدام روی دوشته و نوع اقامت و تردد بین شهرها توی این نوع سفر اصول خودش رو داره، ولی نگم از هیجان و جذابیت معاشرت با مردم بومی و حس زندگی با فرهنگهای مختلف و تمام چالشهایی که توی مسیر منتظرتونه.
سفر دریایی
سفر لوکس میخوای، سفر با کشتی کروز!
اصلا مگه میشه سفر با کروز بهت بد بگذره؟؟ دیگه خیلی ایراد بگیر باشی که ریلکسینگ توی کشتی مجلل با پذیرایی فوقالعاده و متفاوت نتونه راضیت کنه. یه مزیت دیگه هم که این نوع سفر داره اینه که معمولا مسافرا توی مقصدهای مختلفی توقف میکنن و اینجوری میتونی با یه بار رزرو کروز از چند شهر و جزیره دیدن کنی.
سفر ماجراجویانه
رسیدیم به اصل سفر، اصلا سفر یعنی این بقیهش سوسول بازیه. سفر ماجراجویانه فقط اونجا که میگی "اگه جون سالم به در بردم این آخرین باره" که البته معمولا وقتی ختم به خیر میشه میگی "ایووول دفه بعد باید خفنتر باشه".
این سفر اینجوریه که یه مقصد عجیب و غریب و غیر معمول که هیچکی برای سفر و تفریح انتخاب نمیکنه رو شما انتخاب میکنی و در مرحله بعد حتما یکی از نزدیکان پایه که نخواد از این سفر منصرفت کنه رو از این تصمیم باخبر میکنی و بعد هم بقیه ماجرا. یکی از واجبات سفر ماجراجویانه داشتن آمادگی بدنی هست چون معمولا مناطقی برای این نوع سفر انتخاب میشه که بکر و دست نخورده هستن، کسی به اونجا پا نذاشته و پر پیچ و خم و همراه با فعالیت های هیجان انگیز و در عین حال خطرناک هست.
البته نمیشه گفت تنها این شکل از سفر، ماجراجویانه محسوب میشه. هر سفری که یه حرکت فیزیکی هیجان انگیز داشته باشه یا با اهالی بومی اون منطقه در ارتباط باشه و یا بخشی از سفر دیدن نقاطی که هیچکس ندیده باشه شامل این نوع سفر خفن و جذاب میشه.
سفر جاده ای
خب از اسمش که پیداست، یعنی از جاده لذت ببر!
توی این سفر همه چیز در مسیر و منظره ی اطراف جاده و کمپ زدن بین راه خلاصه میشه و مشخصه راحتی سفر پروازی و اقامت توی هتلهای پنج ستاره رو نداره و اصلا مقایسه با اون سبک سفرها کلا کار زشتیه. از قشنگیای این نوع سفر همین که هر جا دوست داشتی توقف میکنی و از زیبایی ها لذت میبری اگه سفرآفرودی یا کمپینگ وبا اکیپ دوستان باشه که دیگه اون سفرهیچ کم و کسری نداره.
سفر آخر هفته ای
دیدی بعضیا تحمل بیکاری آخر هفته رو ندارن و هر طور شده باید یه پلن داشته باشن؟ واسه اونایی که از هر فرصتی برای سفر استفاده میکنن یا اونا که وقت سفرهای طولانی رو ندارن این گزینه بهترین انتخابه. تورهای یه روزه یا طبیعت گردی آخر هفته از همین نوع سفر هستن البته باید جوری برنامه ریزی بشن که روز شنبه با فحش و بد و بیراه و پشیمانی برای رفتن به سر کار آماده نشن.
خب شکلهای مختلف سفر رو براتون گفتم که هر کسی بسته به روحیه ش سفر کنه و همسفرهاشو انتخاب کنه. بعضی سفرا نیاز به برنامه ریزی دقیق داره بعضیا هم همهی هیجانش به بیبرنامه بودنشه. خلاصه اینکه هر جوری مسافرت میکنید بهتون خوش بگذره و اینو یادتون باشه سفر با به خونه رسیدن تموم نمیشه...
تا اینجایید اینو هم بگید که نظرتون راجع به این مقاله چیه، به نظرتون بازم بنویسم یا کلا بیخیال شم نویسندگی رو؟ با تچکر :)