نام اثر: شومینه
نوع: دلنوشته
نویسنده: آرمیتا حسینی
ژانر: عاشقانه، درام
مقدمه: یکبار دیگر در میان تودهای از مردم ایستادهام، میخواهم بسوزانم لبی را که به دروغ باز میشود!
بسوزانم انسانهای انساننما را!
بسوزانم!
من در این شومینه، خیلی چیزها قرار است بسوزانم!
پله به پله، با من قدم بردار
تا نقابشان را کنار بکشم و ببینی زمان مرگ،
چهقدر له له میزنند!
قسمتی از اثر:
کنار شومینه نشستهام. گرم و سوزان است؛ اما…
نه گرمم شده، نه میسوزم!
هنوز یخزده کنارش نشستهام.
لحن صدایت، آن چشمان سرد و بیاحساس مرا منجمد کرد. آب نمیشوم، حتی گرم نمیشوم، هنوز یخزده، دستم را مقابل آتش گرفتهام! این روزها آتشها هم ناتوان شدهاند. ای کاش میشد همهچیز را که راجع به تو باشد، در این آتش سوزاند، بعد به خاکسرش خیره شد و قهقهه زد؛ اما الان وقت مرور است، شاید بعدش سوزاندم!