یک تیم تحقیقاتی سال گذشته طی یک آزمایش علمی و با استفاده از اسکن مغز، نحوه تاثیر رمان خواندن روی مغز انسان را بررسی کرده اند. البته موضوع و نتایج این آزمایش جای تعجب ندارد؛ چون مغز ما مرتب در حال تغییر است و تقریباً هر کاری که می کنیم روی این تغییرات تاثیر میگذارد. اگر کسی فقط یک رمان کوتاه هم در عمرش خوانده باشد، بخوبی قدرت این نوع کتاب را درک کرده است. با خواندن رمان، مغز درگیر داستان، شخصیت ها و رویدادها می شود و قطعاً این درگیری روی مغز تاثیر می گذارد. این تحقیق سر و صدای زیادی راه انداخت و هنوز هم از نتایج آن صحبت می شود.
تیم تحقیقاتی برای انجام بررسی ها از روشی به نام ” حالت استراحت Fmri ” استفاده کرده است. در این روش شرکت کنندگان بدون اینکه کاری کنند در دستگاه اسکن دراز می کشند. نحوه آزمایش هم به این شکل بود که فعالیت های مغزی هر 19 داوطلب ( که 12 نفرشان زن بودند) بصورت روزانه و به مدت 19 روز با این روش اسکن میشد. در پنج روز اول آزمایش، داوطلبان باید فقط برای اسکن مراجعه می کردند. در نه روز میانی باید شب قبل از اسکن را صرف خواندن یک فصل از رمان پمپئی اثر رابرت هریس می کردند. در این روزها داوطلبان قبل از آماده شدن برای اسکن، آزمونی درباره محتوای کتاب و احساس شان درباره آن پر می دادند. پنج روز نهایی آزمایش هم داوطلبان فقط برای اسکن به آزمایشگاه مراجعه می کردند؛ بدون اینکه کتابی بخوانند یا در آزمونی شرکت کنند. این پنج روز نهایی با این هدف در آزمایش گنجانده شده بود که اثرات باقیمانده از مطالعه کتاب روی داوطلبان هم مشخص شود.
برای اینکه درک درستی از نتایج این آزمایش داشته باشیم، باید نگاهی به تکنیک مورد استفاده در این آزمایش بیاندازیم : حالت استراحت Fmri . در بیشتر مطالعاتی که برمبنای اسکن مغزی انجام می شوند، از داوطلبان خواسته می شود کار خاصی را در دستگاه اسکن انجام دهند تا مشخص شود کدام الگوهای فعالیت مغزی با آن کار بخصوص در ارتباط است. تکنیک حالت استراحت Fmri یک روش غیر معمول است چون داوطلبان نباید در حین اسکن کار خاصی بکنند (دراین آزمایش داوطلبان باید با چشمان بسته در دستگاه دراز می کشیدند). مطالعات حالت استراحت قبلی نشان داده اند که نواحی از فعالیت مغز انسان پشت سر هم پشت سر هم تغییر می کنند. این مشاهدات این فرضیه را مطرح کرده است که بین مناطق همبسته مغز اتصالات عملکردی وجود دارد. این الگوهای متصل کننده در طول زمان تغییر می کنند و شواهدی مبنی بر تغییرات غیر عادی آنها در اثر شرایطی نظیر اسکیزوفرنی و زوال عقل وجود دارد. هدف اصلی این تحقیق هم روی تغییرات همین الگوهای متصل کننده متمرکز بوده است. در واقع محققان می خواستند بدانند این الگوها طی دوره 19 روزه آزمایش چه تغییری می کنند.
طبق گفته محققان، مهمترین نتیجه آزمایش این بود که مشخص شد میانگین الگوهای متصل کننده مغزی شرکت کنندگان در اثر خواندن رمان تغییر کرده است. با بررسی های بیشتر مشخص شد که سه مرکز فعالیت در مغز، بطور خاص تغییراتی در واکنش به فازهای خاصی از مطالعه داشته اند. این سه مرکز در ناحیه پیشانی چپ – درگیر در فعالیت های زبانی و تبیین دیدگاه های دیگران – و در نزدیکی شیار مرکزی – درگیر در کنترل بدن و پردازش حس لامسه – قرار داشتند. این تغییرات تا پنج روز بعد از اتمام دوره مطالعاتی رمان در مغز داوطبان دوام داشتند.
توجه به این نکته بسیار مهم است که محققان بعد از مطالعه کتاب، از داوطلبان تست های روانشناسی نگرفتند و به همین خاطر داوطلبان در جریان این اهمیت کارکردی این تغییرات مغزی نبودند. مسائل دیگری هم هست که باید به آنها توجه کرد : اینکه محققان نمی دانند وقتی یک داوطلب داخل دستگاه است، دقیقاً به چیزی فکر می کند (بیشترین انتقادها به این تکنیک آزمایشی مربوط به همین نکته است)، محققان نمی دانند در دوره 19 روزه آزمایش چه اتفاقاتی برای داوطلبان افتاده است. با در نظر گرفتن این نکات، سخت است بگوییم چه تاثیری در اتصالات مغزی در اثر مطالعه رمان ایجاد شده است. محققان برای حل این مشکل، آزمون هایی که قبلاً به آن اشاره کردیم را طراحی کردند.
گذشته از این، در مقاله به اندازه و حجم تغییرات اتصال مغزی اشاره نشده است. یکی دیگر از اشکالات این آزمایش، نبودن گروه کنترل است که باعث می شود نتوان تاثیر فعالیت های داوطلبان – بجز مطالعه رمان – در شب قبل از اسکن را مشخص کرد. همچنین باید از سابقه کتابخوانی – بویژه رمان – داوطلبان هم اطلاعاتی تهیه میشد تا تاثیر آن روی نتایج مشخص شود.
علیرغم تمام این مجهولات، محققان گمان می کنند تغییراتی که در مغز داوطلبان مشاهده کرده اند توانایی درک رمان و دیدگاه های دیگران را بهبود می بخشد. این نتیجه گیری قابل قبول است (در واقع سایر تحقیقات هم بخوبی تاثیر مطالعه روی توانایی های مغزی افراد را نشان داده اند) اما روشن و واضح نیست. ما می دانیم که تمرین هر کاری – از جمله مطالعه – باعث رشد مغزی می شود. بهبود توانایی های داوطلبان زمانی مهم و غیرعادی محسوب میشد که با تغییرات اتصالات مغز همراه نبود.
چیزی که در این آزمایش اهمیت بیشتری دارد، تغییر مرکز عملکردی لامسه و کنترل است. محققان بر این باورند که این تغییرات نشان دهنده این واقعیت است که مطالعه رمان فعالیت های مغزی مرتبط با حواس بدن را تحریک می کند. وقتی یک رمان می خوانیم خودمان را جای شخصیت های خیالی می گذاریم و با استعاره های لمسی متن کتاب درگیر می شویم. به این ترتیب مسیرهای مغزی مربوط به کنترل و بروز حواس بدنی خودمان هم فعال می شود. مثلاً وقتی در رمانی که می خوانید نوک انگشت یکی از شخصیت ها لای در گیر میکند و نویسنده حس کاراکتر را توصیف میکند، نواحی مرتبط با این حس در مغز ما فعال می شود. این نتیجه بسیار شگفت انگیز است و حتی باعث شده عده ای گمان کنند میتوانند با خواندن رمانی که خط داستانی سریعی دارد، وزن کم کنند! اما نمی توان به معنای دقیق هیچیک از این تغییرات اتصالات مغزی بدون آزمایش های رفتاری پی برد.
در بازتاب های خبری این تحقیق به مزایای رمان خواندن برای مغز اشاره زیادی شده است. اما همانطور که خودتان هم متوجه شدید این مطالعه هیچ مزیت عملکردی را ثابت نکرده است. جالب است بدانید که برخی از الگوهای اتصال مغز بعد از مطالعه کاهش می یابد. گذشته از این، برخی از تغییرات مغزی در فازهای آخر مطالعه رمان بشدت کاهش می یابند.
اگر بخواهیم دستاوردهای این تحقیق را بررسی کنیم، باید به استفاده صحیح و موثر از روش اسکن در حالت استراحت به عنوان یک ابزار تشخیصی اشاره کنیم. در واقع این مطالعه هیچ چیزی را درباره تقویت فعالیت های مغزی ثابت نکرده است. استفاده از اسکن مغزی با این روش، نتایج پایدار و قابل اعتمادی را در اختیار محققان قرار می دهد. با تهیه تصویری از اتصالات حالت استراحت مغزی یک نفر می توانید تصویر خوبی از حالت مغزی بلند آن فرد در بلند مدت داشته باشید. در واقع هدف این گروه تحقیقاتی این بوده که نشان دهند الگوهای اتصال حالت استراحت در مغز 19 روز دوام دارند و فعالیت هایی مثل خواندن رمان روی آنها تاثیر میگذارد.
بله؛ رمان خواندن روی مغز ما تاثیر میگذارد و برخی از الگوهای آن را تغییر می دهد. تغییری که شاید شما هم به آن نیاز داشته باشید.
به وب سایت رمانکده سر بزنید. آرشیو این وب سایت، همدم ساعات فراغت شما خواهد بود.