علی نخعی
علی نخعی
خواندن ۶ دقیقه·۶ ماه پیش

بریم که شکست بخوریم !

تب زایمان در بیماستان های اواسط قرن نوزدهم شایع بود و با میزان بالایی از مرگ و میر همراه بود . در سال 1846 یک پزشک بیست و هشت ساله مجاری به نام (زمل وایس) با توجه به اینکه میزان مرگ میر مادرانی که با قابله بچه هایشان بدنیا می آوردند کمتر از آنهای که در بیمارستان بچه هایشان را به دنیا می آوردند بود ، نظریه ای در ذهن او شکل گرفت که شاید دلیل بیماری تب زایمان خود پزشکان هستند ؟ زمانی که یکی از پزشکان درحالی که دستش زخمی بود برای عمل زایمان رفت ، بعد از چند روز به علت عفونت فوت کرد ، بعد از کالبد شکافی متوجه شدند همان عفونت های سفید که در بدن مادران بوده در بدن این پزشک هم هست که این هم مویدی برای نظریه زمل وایس بود . زمل وایس در بیمارستانی که کار میکرد قانون ضد عفونی کردن دست ها را به شدت اعمال کرد و این کار باعث کاهش مرگ و میر بیماران شد ولی در عین حال همکارانش از دست او به ستوه آمدند . او بیش از حد با پزشکان منتقدش درگیر شد به حدی که قسمتی از کتابش را به بحث و جدل با پزشکان اختصاص داد و بخاطر طولانی و سخت بودن کتابش افراد زیادی به سمتش نیامدند . با اینکه برای بعدها توانست تحول عظیمی در پزشکی به وجود آورد ولی زمان خودش اصلا مورد قبول واقع نشد ،از دستش شاکی شدند و در نهایت در سن 47 سالگی از دنیا رفت .

این درحالی است که اگر کمی خوش اخلاق تر بود ، دشمن تراشی کمتری داشت و کمی قلمش را روان تر می کرد میتوانست خیلی موثر واقع شود .

پس خواهشا از شکست هایمان درس بگیریم .

امروز میخواهیم راجب هرم شکست ها صحبت کنیم :

شکست های نوع اول : شکست شگردها وقتی با چگونی انجام یک کاری به مشکل بر میخورید ما می گوییم شگرد با شکست مواجه شده است . مثل وقتی می بینید وقتی در بین جمع کتاب میخوانید هیچی از کتاب متوجه نمی شوید و یا برای بعضی ها برعکس وقتی در تنهایی میخواهند درس و یا کتاب بخوانند خوابشان میگیرد این یعنی شگردشون مشکل داره و باید از روش های دیگه مثل کتابخوانه و سیستم های مدرن مطالعه مثل تکنیک پومودورو استفاده کنند .

مواجه با این نوع شکست :

1 . روند خود را ثبت کنید . چون بسیار مهم است که اگر مشکلی در شگردها وجود دارد ، متوجه آن شوید .

2 . ارزیابی نتایج . ارزیابی کنید آین روند آیا به هدفی که گذاشته اید مطابقت و همخوانی دارد یا نه ؟

3 . اصلاح و تغییرر شگردها اگر تطبیق نداشت با استفاده از تحقیق از روشهای جایگزین استفاده کنید .

شکست های نوع دوم : شکست استراتژی استراتژی یعنی راهبرد کلی زندگی و یا سازمان که خیلی از افراد در اینجاست که شکست میخورند در اینجاست که شخص سرش را بالا می آورد و میبیند شغلی مثل تاکسی های تلفنی در عرض چند سال در حال محو شدن هستند . حتی در افرادی که مهارتی را یاد دارند ولی در نوع معرفی خود مشکل دارند درست همین شکست وجود دارد . اگر یادتان باشد در زمل وایس هم استراتژی عرضه اش بود که با مشکل مواجه شد .

راه حل :

1 . سریع به بازار عرضه کنید . محصول ، نوشته ، نظریه خود را در معرض نمایش عموم قرار دهید .

2. کم هزنیه عرضه کنید . تا میتوانید برای عرضه اولیه هزنیه نکنید و کم خرج یا بدون خرج به نمایش بگذارید. مثل شبکه های اجتماعی

3 . سریع اصلاح کنید . به محض دیدن مشکل در استراژی اصلاحش کنید تا هم مشتریان اولیه فرق را احساس کنند و هم مشتریان و مخاطبینی که جذب میکنید ، پیشرفت و بهبود روند را متوجه شوند .

شکست های نوع سوم : شکست هدف ها

شکست هدف یعنی شکست چرایی انجام یک کار با شکست رو به رو می شود یا انگیزه های فرد خاموش می شود و یا بعد از مدتی که هدف خود میرسد با خود می گوید این آن چیزی نبود که انتظارش را داشتم . که برای شکست در هدف همانطور که همیشه گفتم نیازمند پیدا کردن قطب نما ( ارزش ها ) در زندگی است.

راه حل

1 . زندگیتان را ارزیابی کنید .

از صفر تا صد زندگی خود را ارزیابی کنید ، زیر بنایی ترین افکار خود را بنویسید و به این فکر کنید چا باید کاری را انجام دهید و انجام اون کار چه تفاوتی در زندگی شما ایجاد می کند و یا چه تاثیری در زندگی دارد .

2 . بی قید و شرط ها را در زندگی خود بیابید .

هدف خود را محکم قرار دهید و فقط روش های آنرا تغییر دهید .

3. به انتقاد ها بی محلی کنید .

وقتی از هدف خود مطمئن شدید و بصورت عقلانی و ارزش گذاری به آن رسیدید فقط انجامش دهید و به نظرات دیگران فقط به صورت اطلاعات خام نگاه کنید که اگر مفید بود از آن استفاده کنید .

چند خطای شناختی که شاید بیچارتان کند .

1 . سوگیری باز مانده : مثل اینکه در سمینار های انگیزشی یک نفر را می آورند و می گویند : فلانی از دایره امنش خارج شد و به موفقیت های بی بدیل دست یافت ... این دقیقا همان خطای بازمانده است. خطای بازمانده یعنی : دوست داریم روی برنده های تمرکز کنیم .

ولی تا بحال شده از خودمان بپرسیم کسانی که از دایره امنشان خارج شدن و به موفقیت نرسیدن هم مورد ارزیابی قرار می دهیم ؟ میبینیم کتابی نوشته می شود به اسم 7 عادت مردمان موثر ( این کتابو حتما بخوانید ) اما تا بحال شده فکر کنید افراد بسیار باسوادی هستند که بخاطر اشتباه خارج شدن از منطقه امنشان ( با تمام عادت های خوبی که دارند ) به موفقیت نرسیدند و یا بخاطر هر مسئله ای مثل بدهی در زندان به سر میبرند . طبق تحقیقات کسانی که به چالشها دقت کردن و برایش آماده شدن میزان موفقیت بسیار بیشتری داشتند .

2 . سوگیری تایید : فقط موارد و موضوعاتی را میبینید که حرف شما را تایید می کنند و شواهد خلاف را کاری ندارید. این موضوع هم میتواند برای خطرناک تمام شود آن هم وقتی که با واقعیت های مثل شکست های پیاپی روبه رو می شوید .

نکته پایانی :

درست است که باید از شکست ها درس گرفت ولی هرگز فراموش نکنید همه چیز تمام نشده و فقط یک پروژه شکست خورده اما زمانی که شما امید خود را از دست می دهید اطمینان داشته باشید همه چیز تمام شده و شما برای همیشه شکست خورده و بازنده باقی خواهید ماند اگر نا امید شوید .

شکستتغییرروان شناسیپزشکیامید
آکادمی رشدمون ، آموزش مهارت های رشد و توسعه فردی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید