Roshmand
Roshmand
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

ای کاش دریا هم آغوش داشت

صدای دریا آرام‌بخش است؛ هرگز متوقف نمی‌شود و دائم در حال فراخواندن روحِ آدمی است تا با تنهایی خودش یکی شود. لمس دریا می‌تواند احساسات شما را برانگیزد و تن انسان را در آغوش نرم و محکم خود نگاه دارد.

چگونه است که دریای وسیع و بیکران می‌تواند چنین احساسات شخصی را برانگیزد؟


جان و شخصیت بخشیدن چنین است. دریا همچون انسان زنده است؛ صدا دارد (در حال فراخواندن روح است)، دست دارد (انسان را به آغوش خود می‌فشارد). دریا حتی روح دارد (خودش تنهاست).

دریا یک موقعیت مکانی نیست بلکه یک شخصیت است. با جان بخشیدن به دریا می‌توان از دنیای پیرامون (طبیعت) به امیال و گره‌های درونی شخصیت انسان رسید. از نوشتن صحبت می‌کنم: دعوت دریا از روح انسان همان میل به آزادی و رهایی است که شخص در قلب خود می‌پروراند. لمس دریا و به آغوش کشیده شدن توسط دریا همان نیازی است که انسان در پی آرامش و اطمینان دارد. اگر در داستان شما دریا دوست شخصیت شما باشد همین ویژگی‌های ظریف باعث می‌شود خواننده بهتر بتواند تغییرات جسمی و احساسی شخصیت را درک کند.

در صورت استفاده‌ی هدفمند، جان‌بخشی ابزاری است قدرتمند که می‌تواند حتی چیز کم‌اهمیتی جان بگیرد و بااینکه فناپذیر است اما به‌یادماندنی شود. دریا فقط یک پهنه‌ی آبی نیست، بلکه انگیزه‌بخش و اغلب تجربه‌ای رمزآلود است.

شخصیت‌بخشی مرز بین جان‌دار و بی‌جان را از بین می‌برد.

آن را به گریه یا خنده بیندازید. برقصانید. انسانش کنید. آنچه بی‌حرکت است را به حرکت و ناتوان از صحبت را به مکالمه وادارید. به جهان یک قلب هدیه دهید که ضربان دارد. روح بدمید: از جان‌بخشی / شخصیت‌بخشی به‌منظور عمق بخشیدن به اشیایی که توصیفشان می‌کنید بهره ببرید.

داستان عکس مننویسندگیتولید محتواداستان نویسیادبیات
سلامت فردی و کمی فناوری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید