Roshmand
Roshmand
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

نمادها بازگوکننده تمام داستان هستند

در یکی از روزهای آپریل زیر تابش شدید خورشید عقربه‌های ساعت‌ها به 13 نزدیک می‌شدند.

جورج اورول، 1984

شما همین الان اولین جمله از رمان 1984 اثر جورج اورول را مطالعه کردید و تا حدودی می‌توان برداشت کرد ادامه‌ی داستان چگونه ادامه خواهد داشت. اورول نگاهی غریب به دنیا دارد که جهانی دیستوپیایی از قدرتمندان و دوچهره‌ها را وصف می‌کند، جهانی که حقیقت چند وجه دارد.

اورول در همین آغاز اثر حس ناخوشایند گریزناپذیری را به خواننده منتقل می‌کند آن‌هم تنها با چند کلمه: " عقربه‌های ساعت‌ها به 13 نزدیک می‌شدند."

این‌گونه جورج اورول به پیشواز باقی رمان می‌رود، واقعیتی که قرار است با آن رو در رو شویم و قوانین جامعه آن چیزی نیستند که ما واقفیم. به جمله‌ای می‌رسیم که یک هشدار به خواننده است "آنچه به تو گفته‌اند را به چالش بکش."

ذهن شما آماده است؟ پس باید متوجه شده باشید که ساعت‌ها عدد سیزده را در خود ندارد. اینجاست که باید آنچه به شما گفته‌اند را به چالش بکشید و پرسش‌گر باشید. چه‌بسا به دشمنی با سیستمی به پا خیزید که به شما دروغ گفته است. همان کاری که قهرمان داستان، وینستون اسمیت، در طول قصه انجام می‌دهد.

قدرت نمادها (سمبل‌ها) در اینجا به نمایش گذاشته می‌شوند. با یک تصویر قوی و زنده شما توانایی دریافت کل پیام را خواهید داشت و یا اینکه جهانی خلق کنید و پلات رمان را ترسیم کنید. به جای اینکه جورج اورول وارونگی و عدم صداقت جهان 1984 را بیان کند، تصویری را به‌عنوان نمادی برمی‌گزیند تا به خواننده بگوید چیزی وجود ندارد و هیچ‌کس هم راجع به آن پرسشی ندارد.

نمادها ابزاری جهت پر مغز و مفهوم نوشتن و در عین حال مختصر و مفید نوشتن هستند. اگر شما هم قصد به اشتراک‌گذاری پیام مهمی دارید بهتر است از خود یک سؤال بپرسید: چه تصویری می‌تواند به بهترین نحو نماد ایده‌ی شما باشد و آن را انتقال دهد؟

در پایان من هم از شما می‌پرسم آیا ایده‌ای دارید که بخواهید با نمادها منتقل کنید؟ لطفاً بیایید در بخش نظرات، این تمرین را آغاز کنیم.

داستان نویسیقصه گوییرمانجورج اورولنویسندگی
سلامت فردی و کمی فناوری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید