اغلب افرادی که خودشان را پشت شعار "من کمالگرا هستم" پنهان میکنند همانهایی هستند که نقش قربانی را ایفا میکنند تا عدم نمایش خلاقیت و هنر خود را به گردن یک شعار بیندازند. البته منظور من را اشتباه برداشت نکنید –مشخص کردن یک حد از کیفیت بالا برای هنر خودمان فوقالعاده است اما به اشتراک نگذاشتن آن به این دلیل که هرگز رضایت ندارید اصلاً خوب نیست.
وقتی نوبت رد و بدل کردن ایدههاست شما بهراحتی این کار را انجام میدهید. اما وقتی نوبت به نوشتن و شکل دادن به آنها میرسد شما فلج میشوید. به یک تایپیست مبتدی تبدیل میشوید، شاید شخصیت ادیتور بداخلاق وسواسی و یا کارشناس استاندارد سنجی در شما ظاهر شود. اندازهی نوشتن 15 صفحه در ذهن شماست اما خط اول نوشتهتان را 40 بار بازنویسی میکنید و در همان خط اول گیر میکنید.
بیایید تصور کنیم برای صحبت کردن هم همینقدر وسواس به خرج میدادیم. میدانید چه فاجعهای میشد؟ چند دقیقه طول میکشید تا یک جملهی قابل فهم و منسجم به طرف مقابلمان بگوییم؟ همین کافی است تا متوجه شویم هنگام صحبت کردن کلمات را رها میکنیم و به بینش و ادراک درونی خودمان تکیه میکنیم. پس چرا همین کار را وقتی مینویسیم انجام ندهیم؟
بیشتر نویسندهها حدود خود را بهقدری بالا تعیین میکنند که رسیدن بدان برایشان ممکن نیست و این برابر است با خودویرانگری. ساعتها، روزها، هفتهها و ماهها میگذرند تا شما به آن نوشتهی بینقص خود برسید. غرور شما زبان باز میکند و در گوش شما نجوا میکند که اثر شما بایستی بدون اشتباه و اعجاببرانگیز باشد. در نتیجه خلاقیت و یادگیری شما آسیب میبیند.
خوشبختانه راه آسانی برای این دردسر وجود دارد و آن هم مشخص کردن ددلاین (سررسید یا موعد مقرر) است.
با این کار به جنگ با زمان میروید که غرورِ شما را ساکت و اندیشهی شما را بیشفعال میکند. جایی برای ایدهآلگرایی، کمالگرایی یا اهمالکاری باقی نمیماند بلکه ایدهها و خلاقیت شماست که در جریان میماند. گویی در حال مکالمه با یکی از دوستان صمیمی خود هستید، جایی که ادراک درونی شما کار را به پی میبرد. نتیجهی این اتفاق، فوران ایده است. کلمات پدیدار میشوند و بدون آنکه متوجه شوید متنی نوشتهاید که شما را شگفتزده میکند.
ددلاین داروی نویسنده است – آن چیزی که مانع از نوشتن میشود – و چه بهتر از اینکه با خود عهد کنید هرروز متنی را بنویسید ، آغاز و پایان داشته باشد. آنها را به دست ویراستارانی برسانید تا بازخورد آنها راه شما را هموارتر کند. نویسندگانی هستند که جریان فکری آشنا به شما دارند پس پیدایشان کنید و مرتب با آنها به گفتگو بنشینید.
این بار امتحان کنید 10 صبح شروع به نوشتن کنید و 7 عصر به اشتراک بگذارید. در یک روز ایدهپردازی کنید، بنویسید، ویراستاری کنید و به اشتراک بگذارید.