برای چالش کتابخوانی طاقچه، مقاله «اگر قرار باشد به جزیره ای دورافتاده بروید، چه کسی را با خود می برید؟» نوشته فرانک مارتلا و ترجمه علیرضا شفیعی نسب را با صدای آرمان سلطان زاده انتخاب کردم. نه از این جهت که نام مقاله مرا مجذوب خود کرد بلکه از میان کتاب های پیشنهادی برای این چالش، مورد مناسبی را برای وقت گذاشتن نیافتم. برخی از کتاب های الکترونیکی پیشنهادی آذرماه از نشریات و البته نویسندگانی بود که جهت گیری سیاسی داشته و یا عناوین کتاب خبر می داد از سر درون!
در هرحال، مقاله ای که به آن گوش دادم، جز یادآوری اینکه خانواده چه قدر مهم است و باید به پیوندها توجه کرد، موضوع دیگری نداشت و من در جواب اینکه خانواده خیلی مهم است؛ می خواهم بگویم بله، خانواده مهم است! اما تنهایی و آن حریمی که در این مقاله از آن به عنوان آفت های فرهنگ غرب یاد شده، آن قدر مقدس و دوست داشتنی است که ما شرقی های گرم خانواده دوست، تازه به کشف آن رسیدیم.
ما آن قدر در خانواده ذوب شدیم که فراموش کردیم، تمامی تصمیمات ما نباید در بستر خانواده گرفته شود و برای هر کاری نیاز به تایید خانواده نداریم.
و این شد که نسل جدید از آن طرف بوم در حال افتادن است و به دنبال انزوا و فرار از ارتباطات تنگ و تاریک فامیلی است.
می توان گفت نقطه مشترک من با این مقاله در یک جمله طلایی خلاصه می شود که آدمهای اصیل زندگی را باید شناخت و تنها و تنها برای نگه داشتن آنها در زندگی، انرژی خرج کرد؛ باقی همه رهگذرانی هستند برای لحظات شادی و آنی کوتاه!
پ.ن.۱: جزو پیشنهادات دوستان طاقچه ای، دو اپیزود شاهکار از رادیو راه و مجتبی شکوری عزیز، بود که فقط به خاطر اینکه خودم را به چالش بکشم، این مقاله را انتخاب کردم.
پ.ن.۲: اگر برایتان سوال شده کتاب های پیشنهادی طاقچه چه بوده که از آنها شکایت داری، می توانید کتاب های نظام حقوقی زن در اسلام، مبانی نظری غرب مدرن و جامعه شناسی فرهنگی رجوع کنید.