ro.za·۱۳ روز پیشبخند.... وقتی پاییز از راه میرسد؛ سراسر شوق و اشتیاق میشوم از دیدن رقص برگهای اخرایی و سرخ و نارنجی. دلم غنج میرود و عشق میکنم از آمدن دَمدَم…
ro.za·۱۵ روز پیشبودن و نبودن «زیرک»....اصغر مثل همیشه سر ساعت ۹ وارد مغازه شد. یک دست کت و شلوار رنگ و رو رفته داشت که زور خط اتوی تیزش، به کهنگی و زهوار دررفتگی لباسهاش میچربی…
ro.za·۸ ماه پیشبرای کتابی که درد را ترجمه کردامسال هم مثل سال گذشته، تصمیم دارم که در چالش کتابخوانی طاقچه شرکت کنم. به مدد این چالش، هر ماه، هر طور شده خودم را ملزم کردم که حتما یک کت…
ro.za·۹ ماه پیشعادت نمــــــیــکنیمـ !نمی دانم وقتش که برسد یا حتی آدمی در چاله چه کنم، خودکشی را روبه رویش ببیند ، بازهم به دنبال زیستن و نفس کشیدن در این دنیای پایان پذیر است…
ro.za·۱۰ ماه پیشتمام چالشهای روابط زناشویی در ۱۰۰ صفحهبرای چالش بهمن ماه طاقچه کتابی از نویسنده مورد علاقه ام را انتخاب کردم.برای چالش بهمن ماه طاقچه کتابی از نویسنده مورد علاقه ام را انتخاب کر…
ro.zaدرنامـهای به تو که نمیخوانی·۱۰ ماه پیشنامهای به میم.نونسلام میم نون عزیزدلم می خواست مثل تمام انشاهای دهه شصتی نامه ام را با «اکنون که قلم در دست میگیرم» شروع کنم تا لبخندی به روی لبت بنشیند ام…
ro.za·۱ سال پیشمرگ یا سوگ؛ کدام دردناکتر است؟برای چالش کتابخوانی طاقچه در ماه دی، کتاب مواجهه با مرگ اثر براین مگی و ترجمه مجتبی عبدالله نژاد را خواندم.از آن رمان های طولانی پر از توصی…
ro.za·۱ سال پیشآدم های اصیل زندگیت را بشناس!برای چالش کتابخوانی طاقچه، مقاله «اگر قرار باشد به جزیره ای دورافتاده بروید، چه کسی را با خود می برید؟» نوشته فرانک مارتلا و ترجمه علیرضا ش…
ro.za·۱ سال پیشسبز چشمْخربزهای باباخانواده خاله شهین، تنها فامیل لوکس ما محسوب میشدند. کوچک و بزرگ فامیل، همسر خاله شهین را با لقب حاجی صدا میکردند البته معلوم نبود حاجی دق…
ro.za·۱ سال پیشنجات از هزارتوی درون ممکن است؟این کتاب مانند برخی از کتاب های روانشناسی که بیشتر حالت آکادمیک و آموزشی دارد، نیست و مفاهیم مهمی را در قالب داستان زندگی نویسنده بیان کرده