کتاب «نجات از هزارتو» اثر نیکول لپرا و ترجمه شهرام شیری را برای چالش کتابخوانی طاقچه انتخاب کردم. دروغ نگویم این کتاب را یکسال پیش خوانده ام و این ماه عملا وقتی برای خواندن کتاب جدید نداشتم.
آشنا شدن من با این کتاب و خواندنش هم کاملا تصادفی بود. درست در روزهایی که پیاده روی صبحگاهی داشتم و کتاب مورد علاقه ام تمام شده بود، این کتاب را به سبب صدای دلنشین گوینده یعنی نسترن نجاران و موضوع جذابش پسندیدم و شنیدنش را شروع کردم.
نیکول لپرا در این کتاب خیلی صمیمی، آنچه بر او گذشته را شرح داده و می توان گفت جسارتش در بیان گذشته اش و تاثیر اطرافیان به خصوص خانواده اش بر حال و شخصیتش ، تحسین برانگیز است. چرا که کمتر روانشناسی را سراغ دارم که بتواند برای خلق یک اثر ، این چنین از خودش و زندگی شخصی اش مایه بگذارد.
همان طور که از اسم این کتاب پیداست، انگار سیری در درون اتفاق می افتد و فصل ها نیز بر اساس همین سیر تکاملی ، مرتب شده اند.
من تاکنون، کتاب های روانشناسی زیادی خوانده ام ولی با مفهوم ایگو در این کتاب آشنا شده و خواستم از آن بیشتر بدانم. به همین خاطر در انتخاب کتاب صوتی بعدی برای پیاده روی صبحگاهی، کتاب «ایگو دشمن من است » را انتخاب کردم که راستش را بخواهید، چندان برای من کاربردی نبود.
این کتاب مانند برخی از کتاب های روانشناسی که بیشتر حالت آکادمیک و آموزشی دارد، نیست و مفاهیم مهمی را در قالب داستان زندگی نویسنده بیان کرده است. نکته مهم دیگر اینکه وقتی خواننده یا شنونده متوجه می شود که یک روانشناس هم با گذشته و حال خود ، خود درگیری دارد و هنوز مسائل حل نشده ای را با خود به همراه دارد، بیشتر به این موضوع پی می برد که این مشکلات فقط برای او نیستند و همه حتی روانشناسان هم به آن دچارند و در تلاش برای حل آن هستند.
خواندن کتاب نجات از هزارتو را به کسانی توصیه می کنم که به دنبال خودکاوی و پرورش و بروز احساسات درونی خود هستند و در یک کلام می خواهند، بیشتر خود را بشناسند و بیشتر منشأ رفتارهای خود را بدانند.
قسمت اوج شروع داستان درست زمانی است که نیکول در جشن تولد سی سالگی اش با یک سوال کوتاه، عجیب و فلسفی، خود و زندگی اش را به چالش می کشد: « همش همین بود؟!!!»
این کتاب، حتما ارزش یک بار خواندن را دارد ولی صادقانه بگویم، کتابی نیست که تا ابد، جزییاتی از آن در ذهن من حک شود و یا به تعبیر بهتر، توانسته باشد در تغییر من و کند و کاو درونی من ، نقش کلیدی و اساسی ایفا کند.
پ.ن: راستش را بخواهید خیلی تلاش کردم که بتوانم کتاب خودشناسی « آلن دوباتن» نویسنده مورد علاقه ام را برای این چالش بخوانم اما در چشم به هم زدنی ، ماه آخر پادشاه فصل ها رسید و فرصت چالش آبان ماه هم رو به اتمام ...