هر چیزی که از اولش خوب نیست! کلی مشکلات وجود داره، کاستی داره، باید هی خراب شه! هی درست شه! تا بشه اون چیزی که قرار بشه. باید ایرادهاش دربیاد. با دقت بررسی اش کنی، مشکلاتش رو برطرف کنی تا به اون استانداری که دوست داری برسه! توی مسیرت هم چاله و پرتگاه، پستی، بلندی، سختی، مقاومت و کلی انتقاد هم وجود داره، ولی تو باید پیش بری، بسازی تا بالاخره اون ایده رو به انجام برسونی نه به سرانجام :)
فرایند ساختن، رشد دادن، رشد کردن، ادامه داره و تمامی هم نداره. شرکت بنز هنوز هم ایده های جدید مطرح می کنه و هر بار محصولی متفاوت رو روانه بازار می کنه و روی همون محصول باز هم کار میکنه تا بتونه بهترین در نوع خودش باشه.
تمامی این مفاهیم از دل استاندارد سازی میاد بیرون، یعنی چی؟
یعنی هرچیزی که ارائه می کنیم،چه محصول، چه خدمت، چه دانش و یا هر چیز دیگه، روز به روز کیفیتش بهتر بشه و بتونه مسئله ای رو به بهترین شکل ممکن حل کنه. یعنی راه رو کوتاه کنه، یعنی در فرایند انجام هر کاری سریع تر بشیم. استانداردسازی در هر کاری که می کنیم، زمان رو کوتاه کرده و بهره وری رو بالا میبره، همتون بهتر از من می دونین.
ژاپنی ها استراتژی ای به نام کایزن دارن که یکسری قواعد خاص داره. این قاعده ها خیلی ساده، قدم به قدم و روزمره هستن و باعث میشن اون اتفاق خوبه در کارها بیوفته، اونا میگن وقتی کاری رو شروع میکنی باید کارهای زیر رو انجام بدی
- نگید چرا نمیشه. فكر كنين چگونه مي تونین اون رو انجام بدین.
- نگران وجود مشکل نباشین. همين الان براي رفع اون اقدام کنین.
هیچوقت راضي نباشين. باور داشته باشين كه هميشه راه بهتري هم وجود داره.
نگران اشتباه کردن نباشین، بلافاصله سعی کنین مشکل رو برطرف کنین.
هیچگاه دنبال كمال مطلوب نگردين. اگر 60% از تحقق هدفتون اطمينان دارين دست به كار شین.
همیشه براي حل ریشه ای مشكلات 5 بار از خودتون بپرسين چرا؟
(گمبا) محل واقعي رويداد خطاست. سعي نكنين از دفتر كار خودتون مشكلات رو حل كنين.در محل حاضر باشین.
هميشه براي حل مشكل از داده و اطلاعات كمي و به روز استفاده كنين.
براي حل مشكل بلافاصله به دنبال هزينه كردن نباشين. از خردتون استفاده كنين. اگر عقلتون به جايي نرسین، از همكارانتون بپرسین و از خرد جمعي استفاده كنين.
هيچ وقت جزئيات مسئله را فراموش نكنين. ريشه بسياري از مشكلات بزرگ در همین نكات ريزه و جزئیاته .
حمايت مدير ارشد، بايد مشهود و ملموس باشه. مدیر ارشد با حرف کاری رو پیش نمی بره.
براي حل مسائل هر جا كه امكان اون وجود داره از واگذاري اختيار به زيردستان ابا نكنين.
هيچ وقت به دنبال مقصر نگردين.
هيچ گاه عجولانه قضاوت نكنين.
مديريت ديداري و انتقال اطلاعات بهترين ابزار براي حل مسئله به صورت گروهي است.
ارتباط يك طرفه دستوري از بالا به پايين مشكلات سازمان را پيچيده تر مي كنه. مديريت ارشد بايد با لايه هاي پايين تر مجموعه ارتباط دو جانبه داشته باشه.
انسان ها توانايي هاي بیشماری دارن. از الگوهاي چند مهارتي و غني سازي شغلي براي شكوفا شدن اون ها استفاده كنين.
کارهایی رو انجام بدین كه براي سازمان شما ارزش افزوده ايجاد مي كنه.
فراموش نكنين كه 5 ت، پايه و بنيان ايجاد محصولي با كيفيت است.
از الگوهاي كار گروهي در حل مسائل محيط كارتون رو استفاده كنين.
حذف مودا یا (اتلاف) فرآيندي تمام نشدنی است. هيچ وقت از اين كار خسته نشین
این چرخه رو مدام تکرار کنین.
این دقیقا همون کاریه که باید برای استاندارد سازی استفاده بشه و مطمئنا نتیجه اش باورنکردنی خواهد بود.
بچه ها ما توی کشوری زندگی می کنیم که در یک دوره زمانی با بی کیفیتی شدید محصولات، خدمات و پشتیبانی روبرو بوده ایم و تصویر ذهنی مون هم بر همین اساس خیلی خراب شده. از من و شماها این داستان شروع میشه، هیچ کسی از بیرون نمی تونه مساله ما رو حل کنه. ما هستیم که تغییر می دیم، درست می کنیم، میسازیم و دوباره اعتماد سازی می کنیم. این روزها انتقاد کردن راه حل نیست. باید کار کرد. باید حل کرد.
من سعی کردم این تفکر رو سرلوحه خودم قرار بدم. شاید کمی و کاستی داشته باشیم، ولی روزانه باید تلاش کنیم تا خودمون رو به سطح استاندارد نزدیک کنیم. هر روز بتونیم مسئله ای از کسب و کارها رو حل کنیم .با ارائه خدمات و محصولات و سرویس های با کیفیت اعتماد سازی کنیم و همه دوستانمون رو در مجموعه های دیگه هم به این تفکر دعوت کنیم . تا روزی که برای مثال زدن از موفقیت از شرکتهای خودمون بگیم. از مدیرانمون، از فرهنگ سازمانی مون، از نحوه کارکردن و ارائه محصولاتمون. تا روزی که خیلی دور هم نیست، افتخار کنیم که از سرویس های خدمات و محصولات ایرانی استفاده می کنیم.
روز استاندارد که فقط یک نامگذاری ساده است. استاندارد سازی رو فرهنگ خودمون قرار بدیم تا فقط یک نام نمونه.