ویرگول
ورودثبت نام
s.nasriyan96
s.nasriyan96
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

بافتنی

شاید برای بار سوم باشه که به مامان دارم اصرارمیکنم که برام شال ببافه دوتای قبلی رو هرکدوم هدیه دادم به عزیزترین هام اما این شالگردن دیگه براخودمه آخه تهدید شدم توسط مامان که اگه این یکیو هدیه بدی عمرا برات شال ببافم ومنم تسلیم شدم وبخاطراینکه مطمئنش کنم قرارنیست به هیچکس بدمش گفتم واسم کلاهم بباف حالا مامان تاوسطای کلاهمو بافته...

میتونم بگم زمستون هرسال وقتی به مامان میگم واسم بافتنی بباف هزارتا نقشه واسش میکشم که چی بپوشم که چجوری باهاش برم بیرون که مثلا حواسم باشه موهام خراب نشه وهزار تا چیز دیگه البته این فقط مربوط به شال و کلاه نیست من کلا راجب هرچیز تازه ای که میخوام بخرم اولش کلی فک میکنم که اگه نخرمش چی میشه و اگه بخرمش چی میشه....ودرآخر تصمیم میگیرم که بخرمش من ازاوناش نیستم که حتما براساس چیزی که مدشده لباس بخرم بیشتر دلم میخواد اونچیزی که ازش خوشم اومده بخرمش ومد هیچ تاثیری روی خریدم نداره...

راستش خیلی وقته میخوام خرید اینترنتی انجام بدم ولی نمیدونم چرا نمیتونم آخه مانتو کیفش به اینکه پرو کنی یا مثلا بری بگردی یه چیزخوب پیداکنی که به دلت بچسبه یامثلا بری بیرون یهو چشت بیافته به مغازه ای که قبلا ازش خرید کردی و ببینی آف زده آخ که چقد میچسبه اون خرید بهت...

اینجوریاست که هنوز نتونستم باخرید اینترنتی اخت بشم شماچطور؟

یه بار واسه اتاقم میخواستم از دیجی کالا پرده سفارش بدم خیلی تلاش کردم ولی نتونستم ورفتم کلی بازارو گشتم تایه پرده خریدم نمیدونم همه خانما اینجورین یافقط من اینجوریم??البته یه بار برای مامان ازتن تاک کفش خریدم بنده خدا مامان هنوزم که هنوزه بزور میپوشه کفش رو فک کنم یه دلیلش این باشه که براخودم سفارش نمیدم????

بیهوشی خواندم که کمی ازهوش بروم...بادلنوشته هایم شایدکمی هوشیار شدم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید