alam8alam8
alam8alam8
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

به اتفاق ها اجازه بدیم

اتفاق


اتفاق میفته، یهویی، به مرور، میفته، خم میشه، کج میشه، سقوط میکنه، پرتاب میشه.


اتفاق، میفته، از دستمون میفته، گاهی اتفاق از چشممون میفته، گاهی از این ور بوم میفته، گاهی از اون ور بوم میفته، به هر حال میفته.


اتفاق، اتفاقی نیست، افتادنیه
اتفاق، اتفاقی نیست، افتادنیه



به اتفاق ها اجازه بدیم بیفتن



گاهی بشکنیم، خودمون رو
گاهی بشکنیم، خودمون رو



اتفاقافتادناتفاق افتادنوقوعلحظه
نوشتن رو دوس دارم، تا چیزی به نام من چاپ بشه کلی طول کشید، حدود یک سال. حالا دوس دارم غیر از مقاله نوشتن، کتاب بنویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید