شبنم جدارهی دیدگانم را بور کرده است...
اما هنوز میبینم که در پیچ و واپیچ خطی که به دریا میرسد؛ کوهها از ورای شالیها وَ درختان انجیر، غبارگرفته در کنارههای رود، وَ کاجهای استوار به سمت ابرهای سیاه آواز میخوانند.
همههمهی صدا و نور در غبار هوا میشکنــد وَ این امید است که مرا، وَ این منم که امید را، در لابهلای شاخــهها وُ برگها، بر بلندای تبریزیهای کهن تکرار میکنم؛ تا در کلاس و خیابان و کار، که در اتاق و دشت و سفـر، دَمی را با یقین آغاز کنم... .
5 مرداد 1401 به سمتِ شمال
عکس:
خط ساحلی، نوشهر، 1401
موسیقی:
Alexis Ffrench : Wishing
http://u.pc.cd/yUArtalK