کتابی باید نوشته بشه که تا میخونی در روح اثر کنه. و خواننده مهذب بشه.
اگر بخواهیم مثال بزنیم، کتاب باید خودش دارو باشه. نه اینکه نسخه نوشته شده ای باشه که نیاز به عمل کردن باشه.
نسخه رو پزشک مینویسه میگه برو طبق این عمل کن.
کتاب های اخلاق از عصر غیبت تا بحال در این هزار ساله نسخه است.
اما کتاب باید خودش دارو باشد.
اینها فرمایشات امام خمینی در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل است.
کسی که کتاب های زیر رو بخواند قطعا به محض خواندن نصف صفحه از کتاب، تاثیر اخلاقی و روحی را تا نماز بعدی و روی نماز بعدی میبیند. ان شاء الله
رو
جالب اینکه شما اگر هیچی هم از کتاب نفهمید، و شبی نصف صفحه را فقط بخوانید، تاثیر معجزه آسای آنها را در زندگی معنوی خویش خواهید دریافت کرد.
البته اگر محاسبه و مراقبه و مشارطه و متابعه را که اصول چهارگانه حساب کتاب معنوی است را داشته باشید
روحیات و نورانیت نویسنده باید به گونه ای باشد ، قلم نویسنده و نورانیت روحی نویسنده باید به گونه ای باشد که مستقیم دوا باشد و خواننده به محض خواندن روحش نورانی شود
چیزی که غرب و شرق از فهم آن محروم هستند.