تا به حال غذایی پختهاید که در لقمه اول احساس کنید یکی از مواد اصلی را کم دارد؟ زندگی و روابطه عاطفی بدون همدلی نیز اینگونه است. همدلی ماده اصلی دستور پخت ازدواج و رابطهای سالم و شاد است که هرگز نباید آن را فراموش کنید.
پژوهشهای گسترده نشان میدهد که تجربه و احساس همدلی در رابطه زناشویی سالم، موفق و شاد اهمیت بسیاری دارد. همدلی زناشویی به طور کلی بدین معنی است که آنچه را که در ذهن و قلب همسرتان میگذرد درک کنید و سپس نسبت به او رفتار و عمل همدلانه نشان دهید.
دکتر پاول اکمن همدلی را به سه بخش تقسیم میکند. اولین مرحله همدلی شناختی است که در قالب آن افکار و تجربههای همسرتان را درک میکنید. مرحله دوم همدلی احساسی است که براساس آن باید قدمی جلوتر بگذارید و آنچه طرف مقابل احساس میکند را احساس کنید، حتی اگر تجربه متفاوتی با او دارید.
مرحله سوم همدلی، همدلی دلسوزانه است که همدلی شناختی و همدلی عاطفی متعادل میکند و شرایطی فراهم میکند که شما بتوانید اقدامی همدلاته انجام دهید. این سه مرحله باعث میشود که شما بتوانید همدلی را در ذهن، قلب و رفتارتان تجربه کنید.
برای درک بیشتر اهمیت همدلی در رابطه زناشویی این داستان را بخوانید:
ریک و آنا یکدیگر را قرار آشنایی شناختند و بلافاصله عاشق هم شدند. آنها چهارسال نامزد بودند و پس از دوسال با هم ازدواج کردند. آنها تصمیم گرفتند که پس از چهار سال بچهدار شوند و این موضوع حسابی برایشان جذاب بود. جیسون فرزند اول آنها طبق برنامه و دبی فرزند دوم آنها نیز دو سال پس از جیسون به دنیا آمد.
اما آنچه که طبق برنامه پیش نرفت، احساسات ریک و آنا بود. پس ار ۱۰ سال دیگر از آن احساس جذاب اولیه خبری نبود و برای آنها تبدیل به خاطره شده بود.
روزی ریک پس از روزی پرکار به خانه آمد، پس از آنکه او بلافاصله روی کاناپه اتاق نشیمن لم داد، آنا از آشپزخانه بیرون آمد و او را دید.
آنا: چرا وقتی اومدی خونه وسایلت رو سر جاش نداشتی
ریک: یک دقیقه دیگه میذارمشون سر جاش
آنا: همش همینو میگی. الان ژاکت و کاغذای تو تو اتاق نشیمنه، اسباب بازی بچه ها تو آشپزخونه ولو شده و من بین همه اینا گیر افتادم درحالی که باید شام هم درست کنم.
ریک: یکم بذار استراحت کنم آنا. من یه روز خیلی سختی رو گذروندم و الان واقعا حس بدی دارم
آنا: چرا درباره روز من نمیپرسی؟ مامانت یک ساعت پای تلفن با من حرف زد، همش غر میزد و درباره فامیلا غیبت میکرد.
ریک: حدس میزنم که تو هم مثل همیشه نقش یه زن شیرین و صبورو بازی کردی که دنبال حل مشکلات دیگرانه؟
آنا: سکوت
ریک: دیدی گفتم؟ حالا هم حسابی عصبانی هستی و از کنترل خارج شدی
آنا: شاید یه زن صبورتر لازم داری
ریک: شاید( در حالی که اتاق نشیمن را ترک میکند)
شاید چندان عجیب نباشد که رابطه ریک و آنا از همین جر و بحث ساده شروع و به چالشی بزرگ در زندگی زناشویی آنها تبدیل شده باشد. زیرا مشکل آنها عمیق تر از مرتب کردن وسایل یا گذراندن روزی سخت است. مشکلی که در رابطه بسیاری از زوجها وجود دارد و آن کمبود احساس همدلی است.
همدلی فهم نقطه نظر و دیدگاه دیگران( من میفهمم که چقدر سخته با مادرم تلفنی صحبت کنی وقتی که همش در حال غرزدنه) و درک احساسات دیگران( عزیزم خیلی ادیت میشم وقتی میبینم تو اینجوری احساس بدی از روزی که گذروندی داری)است. این درک نظر و احساسات دیگران هم میتواند درباره افکار و احساست منفی مانند عصبانیت، ترس و ناراحتی و هم درباره افکار و احساسات مثبت مانند خوشحالی، شادی و هیجان باشد.
البته درک و احساس دیدگاههای و احساسات دیگران برای تجربه همدلی کفایت نمیکند و نشان دادن رفتارهای همدلانه نیز از عناصر اصلی همدلی است. مثلا اگر ریک میخواست درباره خستگی آنا به او همدلی نشان دهد، علاوه بر گفتن جمله همدلانه، به آنا در جمع کردن اسباببازی بچهها یا آماده کردن غذا کمک میکرد.
مطالعات نشان دادهاست که زوجهایی که هنگام اختلاف نظر با یکدیگر افکار و احساسات طرف مقابل را بهتر درک میکنند، معمولا زندگی زناشویی موفقتری را تجربه میکنند. البته احساس و رفتار همدلانه باید در هر دو طرف وجود داشته باشد. مثلا اگر ریک به خستگی و احساس بد آنا برخوردی همدلانه نشان میداد، ولی آنا در مقابل با ریک همدلانه رفتار نمیکرد، احتمالا احساس منفی ریک و مشکلات او با همسرش افزایش مییافت.
آنچه که در مکالمه ریک و آنا پیش رفت شکست آنها در بروز و تجربه همدلی بود. ریک کاغذها و ژاکت خود را روی زمین ریخت و وقتی آنا درباره بهم ریختگی به ریک شکایت کرد، او برای جمع کردن کاغذها و ژاکت تلاشی نکرد. آنا به حرفای ریک درباره روز سختی که گذرانده بیتوجهی نشان داد و در مقابل، برخورد ریک به شکایت آنا درباره صحبت کردن با مادرش طعنهآمیز بود.
در حالت همدلانهتر آنا میتوانست پیش از شکایت درباره بهم ریختگی به ریک خوشامد بگوید و درباره روزی که گذرانده از او بپرسد. او همچنین پس از اطلاع از روز سختی که ریک گذرانده است، میتوانست شکایتش از بهم ریختگی را ملایمتر طرح کند. در مقابل ریک میتوانست پس از شکایت آنا وسایلش را از روی زمین جمع کند، درباره روزی که آنا گذرانده از او بپرسد، با او صحبت و به او کمک کند.
البته همیشه گفتن این حرفها آسانتر از انجام آن است. فهم افکار دیگران، حس کردن احساسات آنها و نشان دادن رفتار همدلانه به خصوص هنگامی که خود فرد نیز در شرایط نامناسبی هست آسان نیست. بعضی از افراد به طور کلی در نشان دادن همدلی خوب نیستند، اما تجربهها نشان داده است که از نظر روانشناختی و احساسی گاهی حتی برای همدلترین اشخاص نیز نشان دادن همدلی به ویژه در رابطه زناشویی سخت به نظر میرسد.
اما خبر خوب برای شما این است که از طریق رعایت برخی استراتژیها و نکات میتوانید همدلی را در خود تقویت کنید و رابطهای همدلانهتر و موفقتر داشته باشید.
● برای صحبت کردن وقت بگذارید
زوجها با توجه به سختبودن و محدودیت زمان معمولا فقط به برخی از وظایف زناشویی مانند وظایف مالی، تربیت فرزندان، کارهای خانه و برنامهریزی امور زندگی توجه میکنند. توجه صرف به این امور گاهی میتواند مانعی برای صمیمیت عاطفی بین زوجین باشد.
زمان پیش از ازدواج و اوایل رابطه با همسرتان را به یاد آورید که درباره امیدها و آرزوهای خود صحبت میکردید. چنین سبک مکالمهای را بار دیگر با همسرتان تجربه کنید و سعی کنید در چنین مواقعی از غر زدنهای روزمره بپرهیزید.
● گوش دهید
وقتی که همسرتان از احساسات و تجربیاتش صحبت میکند، فقط گوش کنید، نه قضاوت کنید، نه به دنبال حل مسئله، توجیه یا مقابله به مثل باشید. با دقت به احساسات و حرفهای همسرتان گوش دهید تا بفهمید او چه شرایطی را تجربه میکند. در واقع به گونهای به همسرتان گوش فرا دهید که هنگام یاد گرفتن درسی سخت به صحبتهای معلمتان توجه میکردید.
● به نقاط مثبت یکدیگر توجه کنید
زوجها معمولا عادت دارند به آنچه که در طرف مقابل آنها ایراد دارد توجه کنند. یکی از راههای افزایش همدلی توجه به خوبیها و نکات مثبت همسر است.
● با خودتان مهربان باشید
اگر نتوانید با خودتان همدلی کنید، همدلی با دیگران نیز سخت خواهد بود. بنابراین رفتار دلسوزانه، مراقبتی و درک خود از مهمترین قدمها برای تقویت احساس همدلی نسبت به همسر یا دیگران است.
برای تمرین همدلی با خود سختیهای زندگیتان را درک کنید و به اندازه به آنها توجه کنید. سپس ببینید به چه چیزی احتیاج دارید و چه استراتژیهای سالمی وجود دارد که بتوانید به خودتان برای احساس بهتر کمک کنید. همچنین به خود یادآوری کنید که مشکلات و نقصان داشتن بخشی از وجود و تجربیات هر انسانی است.
● به دنبال برنده و بازنده نباشید
تعارض و اختلاف در زندگی زناشویی گاهی میتواند زوجین را به هم نزدیک کند. اما چنین چیزی هنگامی امکانپذیر است که دو طرف سعی کنند یکدیگر را درک کنند و بیشتر بشناسند نه اینکه به دنبال برد و باخت در دعوا باشند.
● برای شریک زندگیتان درمانگر باشید
وقتی صحبت از حل تعارض میشود، زوجین باید به جای بازی کردن نقش قاضی، هیئت منصفه و جلاد(روانشناختی)، مانند درمانگر با یکدیگر رفتار کنند. بنابراین سعی کنید هنگام درگیری و تعارض مانند درمانگر به دنبال حل همدلانه تعارض و نه قضاوت یا واکنش منفی باشید.
● مشکلات را شخصیسازی کنید
انسانها ذاتا خودمحور هستند و این موضوع بسیار مشکلساز است. اما شما میتوانید گاهی از این خودمحوری برای درک بیشتر دیگران استفاده کنید. مثلا تلاش کنید احساس شریک زندگیتان را از طریق مقایسه آن با تجربیات شخصی خود درک کنید. مثلا اگر همسرتان به خاطر گم کردن ساعتی که برای شما هدیه خریده است از دستتان ناراحت است، احساس او را با فکر به تجربهای شبیه به آن درک کنید. مثلا تصور کنید همسرتان یکی از وسایل مهم و مورد علاقه شما را گم کردهاست و سپس بر اساس احساس خودتان به او عکس العمل نشان دهید.
● از جنگ و دعوا بپرهیزید
یکی از اشتباهات بزرگ طرفین رابطه این است که هنگام عصبانیت با یکدیگر جر و بحث میکنند. بنابراین اگر احساس کردید که عصبانیت و خشم شما یا همسرتان از حد معمول گذشتهاست، در صحبت کردن وقفه ایجاد کنید، به اتاق دیگری بروید و سعی کنید آرامش خود را به دست آورید. در چنین حالتی میتوانید دوباره پس از عصبانیت با همسرتان گفتگو کنید.
● وکیل مدافع احساسات همسرتان باشید
اگر برایتان سوال است که چرا همسرتان از انجام کاری طفره میرود یا وقتی از او چیز خاصی را درخواست میکنید خلقش تنگ میشود، سعی کنید خودتان را جای وکیل مدافع او بگذارید و برای رفتار او دلیل بتراشید. این واکنش از جانب شما بدین معنی نیست که همسرتان بیگناه است یا کاری که انجام میدهد همیشه درست است، بلکه به شما کمک میکند که او را بهتر درک کنید.
● از استراتژی توقف، عقب نشینی و تغییر موقعیت استفاده کنید
وقتی جر و بحث بین شما پیش میآید، تلاش دائمی برای به کرسی نشاندن حرف خودتان را متوقف کنید، از حالت دفاعی عقب نشینی کنید( از کنایه و طعنه و پریدن در حرف یکدیگر پرهیز کنید) و شرایط امن تری با پرسیدن برخی سوال از شریکتان فراهم کنید. او را تشویق کنید به سوالهای شما پاسخ دهد و نسبت به آنچه او میگوید علاقه و توجه نشان دهید. گاهی اوقات درکی جزئی از تجربه شریک زندگیتان میتواند سوء تفاهمها را به دلسوزی تبدیل کند.
● برخی وظایف همسرتان را برعهده بگیرید
در زندگی زناشویی یکی از راههای افزایش همدلی بر عهده گرفتن برخی وظایف و کارهای رومزه طرف مقابل است. این اقدام به شما کمک میکند که با آنچه در طول روز شریک زندگیتان تجربه میکند آشنا شوید و یاد بگیرید که از قضاوت او پرهیز کنید.
● خواستهها و نیازهای همسرتان را کشف کنید
به خواستهها و نیازهای همسرتان بدون درخواست یا بیان از سوی آنها توجه کنید. نیازها و خواستههای طرف مقابل گاهی به آسانی قابل شناخت نیست، بنابراین سعی کنید توجه بیشتر برای این موضوع خرج کنید و به سرنخها اهمیت بدهید. مثلا اگر قبل از آنکه از شما درخواست کند، چیزی که احتیاج دارد را بخرید یا او را هنگامی که خسته است ماساژ دهید، او را به شما نزدیکتر میکند و رابطه شما را بهبود خواهد بخشید.
● خواستههای همسرتان را در اولویت قرار دهید
اگر دستور عمل و برنامه خاصی برای زندگی دارید، گاهی میتوانید حل مشکلات و برآورده کردن خواسته شریک زندگیتان را به برنامهتان ترجیح دهید. بهم ریختن برنامهریزیها ممکن است برای شما هزینهبر باشد، اما ارزش برقراری رابطهای سالم و محبتآمیز با همسرتان را دارد.
● هنگامی که همسرتان به شما احتیاج دارد، در کنار او باشید
در همه موقعیتها به ویژه موقعیتهای سخت در کنار همسرتان باشید. در چنین مواقعی به جای اینکه از اون بخواهید از پس مشکلاتش بربیاید، خود را به جای او بگذارید، بخشی از فشارهای او را بر دوش بکشید و در حل مشکلاتش به او کمک کنید.
● درباره راههای افزایش همدلی مطالعه کنید
مطالعه و آموزش نکات بهبود روابط در زندگی به ویژه یادگیری چگونه همدلی کردن اهمیت بسیاری دارد. بسیاری از زوجین در برقراری رابطه همدلانه مشکل دارند، چراکه که همدلی مهارت عالی است که اکثرا به افراد آموخته نمیشود و یادگیری و تسلط به آن زمانبر است.